آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش فرهیختگان، مرد میانسالی که به اتهام کشتن مرد نقاش در خانهاش بازداشت شده بود، دیروز پای میز محاکمه 50 بار قسم خورد که بیگناه است و با حکم پنج قاضی دادگاه از اتهام قتل تبرئه شد.
رسیدگی به این پرونده از دوم آذر 91 بهدنبال مرگ مرموز مرد 46 سالهای به نام «علی» که نقاش ساختمان بود در دستور کار افسران کلانتری 151 یافتآباد قرار گرفت. مرد میانسالی به نام جواد که مرد نقاش در خانهاش جان سپرده بود به افسران کلانتری گفت: «برای رنگ کردن خانهام علی را بهعنوان نقاش استخدام کردم. او روزها در خانهام کار میکرد و من به محل کارم میرفتم. امروز عصر وقتی از سر کار به خانه برگشتم علی را دیدم که وسط آشپزخانه خوابیده بود. او گفت هنگام کار از بلندی سقوط کرده و حالش خوب نیست. او از من خواست تا اجازه دهم کمی استراحت کند. بعد از چند ساعت وقتی بالای سر علی رفتم متوجه شدم جان سپرده است.»
به دنبال اظهارات این مرد، جنازه برای روشن شدن علت تامه مرگ به پزشکیقانونی فرستاده شد. وقتی پزشکی قانونی در گزارشی علت مرگ را آسیب نخاعی به دنبال شکستگی مهرههای گردن بر اثر برخورد جسم سخت اعلام کرد، پرونده رنگ و بوی جنایی گرفت.
به این ترتیب جواد بازداشت شد، اما خود را بیگناه خواند و گفت: «از نحوه مرگ علی بیخبر هستم.» در این بین خانواده علی از جواد شکایت کردند و او را عامل جنایت خواندند. به این ترتیب با توجه به مدارک موجود در پرونده، علیه جواد کیفرخواست صادر و به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در نخستین نشست رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی «باقری» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد پدر و مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتل پسرشان حکم قصاص خواستند. سپس پسر 17 ساله قربانی روبهروی پنج قاضی ایستاد و گفت: «پدرم برای کار به تهران رفته بود. او چند بار تلفن زد و گفت مردی که در خانهاش مشغول به کار شده به شیشه معتاد است.» او میگفت: «مرد صاحبخانه در را روی پدرم قفل میکند و از خانه بیرون میرود و هنوز هیچ دستمزدی به پدرم نداده است. به پدرم گفتم به شهرستان برگردد اما گفت باید دستمزدش را بگیرد.»
این پسر با اشاره به متهم ادامه داد: «من شک ندارم این مرد با پدرم درگیر شده و او را کشته است اما حالا با دروغگویی میخواهد از مجازات فرار کند. او باید اعدام شود.» وقتی جواد پشت تریبون دفاع ایستاد منکر قتل شد. این مرد گفت: «من هیچ اختلافی با علی نداشتم. او مشغول رنگکاری بود که گفت خسته شده و نیاز به استراحت دارد. به همین خاطر من از خانه بیرون رفتم، اما وقتی برگشتم متوجه شدم جان سپرده است. من هیچ اختلافی با او نداشتم.»
در پایان آن نشست هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به انکار متهم و نبود دلایل کافی علیه او، پرونده را لوث تشخیص و به برگزاری مراسم قسامه حکم داد. قرار بود 50 نفر از بستگان نسبی قربانی در دادگاه حاضر شوند و سوگند یاد کنند که جواد قاتل علی است تا وی به قصاص محکوم شود، اما چون اولیایدم نتوانستند 50 نفر را به دادگاه معرفی کنند، دادگاه سوگند را به متهم واگذار کرد. جواد دیروز 50 بار قسم خورد که در مرگ علی دست نداشته است. به این ترتیب حکم آزادی متهم از سوی قضات دادگاه صادر شد.
پروندههای پرابهامی که معمولا سالها از وقوع آنها گذشته و دلیل محکمی مبنیبر مجرم بودن یک نفر در آنها وجود ندارد، معمولا لوث تشخیص داده میشوند، اما تعداد زیادی از این پروندهها به رقم لوث تشخیص داده شدن، از سوی هیات قضایی همچنان باز باقی میمانند. هرچند تعدادی از این پروندهها نیز منتهی به صدرو حکم قصاص یا برائت میشود.
تبرئه مرد خیاط از قتل همسر و فرزند خردسالدر سالهای گذشته نیز از این قبیل پروندهها در دستگاه قضایی مورد رسیدگی قرار گرفتهاند به طور نمونه پارسال مرد خیاطی که متهم بود همسر و فرزند خردسالش را 10 سال پیش در خانهاش کشته است با برگزاری مراسم قسامه در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران تبرئه شد. با گذشت پنج سال از کشته شدن یک مرد در رباطکریم، داییاش همچنان به اتهام قتل در بازداشت بهسر میبرد. قرار بود با برگزاری مراسم قسامه تکلیف این پرونده روشن شود، اما چون شمار بستگان نسبی اولیای دم برای اجرای قسامه به حد نصاب نرسید، تعیینتکلیف پرونده بینتیجه مانده است.
در رویداد دیگری پرونده مرگ مشکوک زن معتاد نیز با برگزار نشدن مراسم قسامه و با گذشت پنج سال از این ماجرا همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است. زن معتاد سیام خرداد سال 88 در درمانگاه چهاردانگه جان سپرد و همسرش بهعنوان متهم بازداشت شد، اما مدرکی علیه این مرد به دست نیامد و حکم به برگزاری مراسم قسامه صادر شد، اما جلسه بهخاطر حاضر نشدن 50 نفر از بستگان اولیایدم تشکیل نشد و پرونده باز باقی ماند.
پرونده لوث چیست؟ابراهیم اسلامی، قاضی دادگاه کیفری استان تهران درباره اینکه پرونده لوث چیست و چه موقع قاضی حکم به برگزاری قسامه میدهد، به فرهیختگان گفت: «موضوع لوث اساسا به دلایل اثباتی قتل برمیگردد و جایگاه قسامه فقط در دین اسلام است و بهخاطر حرمتی است که اسلام برای خون مسلمان قائل شده و شارع مقدس خواسته از این طریق خون مقتول به هدر نرود.»
او به دلایل اثباتی قتل اشاره کرد و توضیح داد: «دلایل اثباتی قتل اقرار متهم، شهادت شاهدان و علم قاضی است. در پروندهای که سه دلیل اثباتی جرم وجود نداشته باشد و فقط قاضی با یکسری امارات و قرائن مبنیبر متهم بودن یک نفر روبهرو باشد، پرونده لوث تشخیص داده و به برگزاری مراسم قسامه حکم داده میشود. در قسامه 50 نفر از بستگان ذکور نسبی مقتول در دادگاه حاضر میشوند و قسم میخورند که با آنکه چیزی از ماجرا ندیدهاند، اما اطمینان دارند که متهم در قتل مقتول دست داشته است. البته این قسم به معنای شهادت نیست.
در این صورت هیات قضایی حکم به قصاص متهم میدهد. اما چنانچه تعداد این افراد به 50 نفر نرسد یا اولیایدم نتوانند 50 نفر از بستگان خود را راضی کنند تا به اسمای جلاله قسم بخورند، در چنین حالتی قرار بازداشت موقت متهم شکسته میشود و او با قرار مناسب آزاد خواهد شد.
به این ترتیب، اگر اولیای دم به هر دلیل نتواند 50 نفر را به دادگاه بیاورد اصطلاحا قسم را به متهم رد میکند و در این صورت متهم 50 بار قسم میخورد که بیگناه است و از اتهام قتل تبرئه خواهد شد.» وی ادامه داد: «قانونگذار در پرونده لوث و قسامه در اصل دست قاضی را باز گذاشته تا بهرغم نداشتن دلایل اثباتی و فقط صرف داشتن یکسری امارات و قرائن مبنیبر مجرم بودن یک نفر، از هدر رفتن خون مسلمان جلوگیری کند.»