آفتابنیوز : آفتاب: دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز در گفت وگو با جماران در خصوص برخی اظهارنظرها درباره دیدگاه های اصلاح طلبان درباره اندیشه های امام خمینی با تأکید بر این که هویت و فلسفه پیدایش اصلاح طلبان به اندیشه امام است؛ گفت: ما امام را اصلاح طلبی بزرگ می دانیم که آمدند و مفاسدی را که در تاریخ و سرزمین ایران به لحاظ ساختار سیاسی و وابستگی به بیگانگان و رسوبات تحجرگرایی و غربزدگی و خودباختگی وجود داشت را برجسته کرده و در این میدان دست به یک اصلاح بزرگ زدند.
امام اصلاحگری بودند که ابتدا در حوزه اندیشه و فکر، اصلاحات کردند و بعد اقدام به اصلاحات ساختاری نمودند و نظام شاهنشاهی را برانداختند و نظام جمهوری اسلامی را مستقر کردند. این اکمل اصلاح طلب و اصلاحگر که مانند جد بزرگوارشان حضرت امام حسین (ع) رویکردی مصلحانه داشتند مقتدای اصلاح طلبان بوده اند و خواهند بود.
بخصوص جریانات اصیل و ریشه دار اصلاح طلب مانند مجمع روحانیون مبارز که تاسیس شان به وسیله امام بوده و افتخارش این بوده که در همه فراز و فرودها علی رغم همه بی مهری ها و تلخکامی ها سعی کرده ازحریم اندیشه امام دفاع کند امروز هم با افتخار خود را وفادار به اندیشه ها و مکتب سیاسی امام می دانند. شخصیت های بزرگ ما نیز چنین اند. ما اگر افتخاری داریم از امام و پیروی از امام است.
مجید انصاری تاکید کرد: به صراحت عرض می کنم راه حل بسیاری از مسائل سیاسی و مدیریتی و اجتماعی کشور بازگشت به سیره امام خمینی است و بنده به عنوان یک اصلاح طلب و دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز عرض می کنم و تشکل ما نیز چنین اعتقادی دارد که راه حل بسیاری از معضلات و مشکلات کشور در بازگشت به افکار و آرمان های امام است و فاصله گرفتن از این مکتب بزرگ برای ما مشکلاتی ایجاد کرده است.
امروز اگر ما شاهد مشکلات اخلاقی هستیم و بداخلاقی در کشور وجود دارد و تهمت زنی ها و اختلاف انگیزی ها و اختلاف شیعه و سنی اگر وجود دارد به دلیل بی توجهی به آموزه های امام است.
امام بنیانگذار وحدت شیعه و سنی است. امام از هر اقدامی که می توانست منشا اختلاف فرق اسلام شود پرهیز می دادند. برخی اقداماتی که به ظاهر در قالب تشیع انجام میشد امام برای مصلحت بزرگ وحدت جهان اسلام منع می کردند. ریشه اصلاح طلبان در اندیشه امام است. افتخارشان به این دیرینه پرشکوه است و امروز نیز وفادارانه به پای اندیشه های امام و دفاع از امام ایستاده اند و در آینده نیز خواهند ایستاد.
وی در ادامه سخنان و درباره تحلیل های ارائه شده درباره نسبت اصلاح طلبان و امام خمینی متذکر شد: در این باره باید به نکاتی توجه کرد. نخست آن که ممکن است هرکسی ادعایی را مطرح کند؛ این امر از نقطه نظر علمی قابلیت پرداختن ندارد؛ مگر این که بر یک پژوهش یا رای گیری و نظرسنجی علمی مبتنی باشد، در غیر این صورت هرکسی ممکن است هر سخنی را مطرح کند
انصاری افزود: ثانیا امام خمینی شخصیتی ورای جریانات سیاسی و حتی مافوق مقاطع زمان و حوادث تاریخی است. به تعبیر زیبای آیت الله سید حسن خمینی "ما نباید راجع به امام تاریخی بلکه باید درباره امام تاریخ ساز سخن بگوییم." شخصیت های بزرگ تاریخ ساز به ویژه اگر معنوی و الهی هم باشند و یا از سلسله انبیا و اولیای الهی باشند در حوزه یک زمان و مکان خاص نباید آن ها را تحلیل کرد.
هرچند در اجتهاد تفکراتشان حتما عنصر زمان و مکان مطرح است. اما آن ها فراتر از زمان و مکان هستند و اثرگذاری آن ها قرن ها و گاهی تا ابدیت در تاریخ باقی است و باید از خورشید وجودشان بهره برد.
وی ادامه داد: امام خمینی به دلیل اینکه فقیه و اسلام شناس و مفسر بزرگ و مرجع تقلید و صاحب اندیشه ای سیاسی و احیاگر اندیشه دینی و به ویژه اسلام ناب در قرن حاضر بوده اند پرداختن به شخصیت و اندیشه ایشان از زاویه تنگ سیاسی و جناحی و باندی و گروهی یک جفای تاریخی است. هم به امام و تاریخ و هم به نسل های آینده. باید مراقب بود که امام را وجه المصالحه این نوع نگاه ها نکنیم. چه کسانی که به نقد این نوع حرف ها می پردازند و چه کسانی که در نقطه مقابل هستند.
انصاری با بیان اینکه "ظرفیت مکتب سیاسی و اندیشه های امام بسیار بالاتر از این رویه تحلیل هاست" اضافه کرد: ایشان صرفا یک نظریه پرداز نبودند. امام صاحب یک مکتب سیاسی مستخرج از متن قرآن و سیره پیامبر و ائمه بودند که توانستند این نظریه را در میدان عمل به اثبات برسانند و نظامی را به پیروزی برسانند که در برابر سلطه استبداد ایستاد و حقوق سلب شده مردم را به مردم بازگردانده و استقلال از دست رفته ایران را برگرداند و به مردم ارزانی داشت.
علاوه بر استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران پیام اسلام ناب را به عنوان برداشتی درست از اسلام زنگار گرفته به جهانیان عرضه کرد و در واقع از چهره واقعی اسلام غبار زدایی کردند. ایشان در برابر تحجر ایستادند. اسلامی که در قالب اندیشه های تکفیری موجب مصیبت و خونریزی شده بود و هنوز هم هست، امام اندیشه ناب اسلامی را از چنگال اینان بیرون کشید و با این اندیشه های خشن در ستیز بود و چهره اسلام رحمانی و منطبق با حقوق بشر و اسلام سعادت آفرین را تبیین کرد.
معاون پارلمانی رییس جمهور یکی از آثار وجودی امام را متن قانون اساسی دانست و با افتخار آمیز توصیف کردن آن افزود: امام نظامی را تاسیس کرد که مبتنی بر اراده و تاثیر مستقیم و جدی آرای مردم در تشکیل حکومت و انتخاب مسئولان از رهبری تا نمایندگان مجلس و رییس جمهور و همه خدمتگزاران کشور است.
پس از قرن ها استبداد که در ایران حاکم بود و همچنین قرائتی از اسلام جزم اندیش تحجری تبلیغ می شد ایشان بین اسلام و دموکراسی و رای مردم نه تنها آشتی بلکه عینیت ایجاد کردند و فرمودند: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. مقام معظم رهبری در تعبیری در تبیین این اندیشه امام فرمودند که جمهوریت یک قید انضمامی نیست. بلکه این ها یک موضوع و یک حقیقت است. اینگونه نیست که اسلام چیزی باشد که جمهوریت را به آن منضم کرده باشیم. حق رای و کرامت مردم در ذات اسلام است.
اسلام منهای آزادی مردم و حق حاکمیت مردم اسلام نیست. اسلام تحریف شده است. امام با این اندیشه حرکت کرد. ظرفیت وجودی امام تنها به سیاست ورزی محدود نمی شود. دیدگاه های وسیع و نوآوری های ایشان در فقه و راهکاهاری ایشان برای زندگی مدرن جامعه در قالب فقهی منعطف و مبتنی بر نظریه مجتهدانه نیز یکی دیگر از نقاط برجسته ایشان است. امام فقهی را ابداع کرد که کوچه بن بست ندارد.
انصاری در ادامه خاطرنشان کرد: امام فیلسوف و اصولی بزرگی بود. ایشان فلسفه را با فقه آمیخت و در عین حال حریم هر دو را نگاه داشت. عارفی بزرگ در میدان عرفان عملی. زمامدار و حاکمی مطلوب بود. ایشان شاخص هایی از خود به جا گذاشتند که معمای چند وجهی وجود مبارک حضرت امیرالمومنین علی (ع) را تا حدودی برای ما حل کردند و ماکت و الگویی کوچک از آن وجود عظیم بودند. حال اگر ما بخواهیم چنین شخصیتی را در قالب های تنگ و کودکانه گروهی و جناحی بریزیم و ایشان را وجه المصالحه رقابت های سیاسی و انتقام جویانه قرار دهیم واقعا جفاست. لذا به نظر من هرکس که در قول و عمل امام را قبول دارد باید توجه کند استفاده ابزاری برای کوبیدن دیگران و یا برای توجیه رفتارهای نادرست جفا به امام است.
اگر در رفتارمان اشکالی داریم و اگر دستگاه ها و حکومت و نظام دچار اشکال است عیبی نیست اگر به اشتباه خود اذعان کند. کما اینکه حضرت امام این راه را نشان دادند و خود ایشان بارها در موضوعاتی از مردم عذرخواهی کردند. اما اینکه ما بر یک اشتباه پافشاری کنیم و برای توجیه اشتباهمان به طور گزینشی و بریده و بدون در نظر گرفتن مقتضیات زمان و اقتضائات فرمایشات ایشان در زمان خود، برخورد کنیم، ظلم به امام است.
وی افزود: ما فکر می کنیم همه دلسوزان و فرزندان انقلان و این مرز بوم زیر نام امام و تحت لوایی که امام برافراشت باید خود را تعریف کنند. باید با همان قواعد بازی که قانون می گوید و امام آن را ترسیم کرده اند رفتار کنند. خوشبختانه رفتار سیاسی امام در ساختار سیاسی که خود مستقر کردند وجود دارد. مقام معظم رهبری بارها و بارها در تبیین اندیشه های امام و موضوع مهم جمهوریت و اسلامیت اظهار نظر کرده اند و تاکید کرده اند راه ما راه امام و مکتب ما مکتب امام است و اصلا این انقلاب در هیچ کجای جهان بدون نام امام شناخته شده نیست.
این ها فرمایشات رهبری است. من فکر می کنم کسانی که خود را معتقد به ولایت فقیه می دانند و چنین ادعایی دارند لااقل در عمل پایبند باشند و سعی نکنند از فرصت هایی از این دست برای اختلاف و برای برچسب زدن به چهره های ارزشمند اصلاح طلب و جریان آن ها لطمه بزنند. یادم هست مقام معظم رهبری در مسافرتی که به کرمان تشریف برده بودند و ما نیز در خدمت شان بودیم ضمن یک سخنرانی تعبیری با این مضمون داشتند که ما به دنبال اصولگرایی اصلاح طلبانه هستیم، تعبیر خیلی زیبایی است.
وی خاطرنشان کرد: چرا سعی می شود بین اصول و اصلاحات تباین القا شود؟ بدتر از این دفاع های ناشیانه ای است که این روزها در واکنش به این صحیت ها در رسانه ها صورت گرفته. انقلابی گری امام را در مقابل قانون گرایی ایشان قرار داده اند. این چه منطقی است؟ هنر امام در این بود که مثل حضرت علی رفتار می کردند. امام علی(ع) یک مجاهد انقلابی بود و به اندازه سر سوزن از مقررات تخطی نداشت. علی علیه السلام میزان اعمال بود.
قانون مجسم بود. امام هم اینگونه بودند. اگر امام،امام شدند به خاطر نظم قانونی بود که مانند ساعت بر رفتارهای شخصی و سیاسی و حوزوی و مدیریرتی ایشان حاکم بود. امام اگر انقلابی بود در چارچوب قواعد منطقی و عقلانی قانون و مقررات بود. اگر یک بسیجی واقعی بود و خود به این افتخار می کرد بسیجی را اینگونه تعریف می کرد که قانون را به رسمیت می شناسد و به دیگران تعرض نمی کند. مگر اسلام غیر از مجموعه قوانین است ؟ امام حتی در مستحبات و احکام گامی فراتر از قانون نگذاشت.
انصاری با تاکید بر اینکه "اسلام همین بود که امام عرضه می کرد" اظهار داشت" . هنر امام این بود که از چهره اسلام ناب مظلوم غبارزدایی کرد و غبار تحجر و واپس گرایی و ایستادن در زمان و ایستادن در ظواهر و سطح را از دین اسلام زدود. در موضوع عزداری محرم با تقید شدیدی که به روضه امام حسین داشتند به شدت ملتزم بودند که این حوزه با حوزه خرافات و هیجانات کاذب در هم آمیخته نشود. این ها موجب ایجاد اختلاف در میان فرق اسلامی نشود.
یکی از کارهای امام این بود که سعی می کردند خطبه های نمازجمعه تهران را از رادیو گوش می کردند و حتی المقدور مذاکرات مجلس را نیز می شنیدند. اخوی ما آقای محمدعلی انصاری می فرمودند که یکبار در خطبه های پیش از نمازجمعه تهران مداحی به مناسبتی دعوت شده بود و ایشان برای گرفتن اشک از مردم بسیار شکل عاطفی گرفته بود و به نوعی حالت ذلتی را ایجاد کرده بود و آن را پیوند داده بود به فضای جبهه ها و تعابیری درباره بچه های یتیم شهدا و ... به کار برده بود. امام تماس گرفته بودند و فرموده بودند به ستاد نماز جمعه تهران بگویید از کسانی دعوت کنند که از حماسه امام حسین و شجاعت رزمندگان بخوانند. یعنی تا این حد ایشان بر جزییات مقید بودند که اشک توام بر حماسه و مبتنی بر شجاعت اهل بیت از مردم گرفته شود نه اشک مبتنی بر ذلت و خفت و تحقیر رزمندگان.
معاون پارلمانی رییس جمهور در پاسخ به این سوال که اگر امام امروز زنده بودند در کدام سوی تفکرات سیاسی موجود ایستاده بودند اظهار داشت: پاسخ سوال شما را امام در پاسخ به نامه ای که خطاب به برادر ما جناب آقای محمد علی انصاری در منشور برادری داده اند.
در آن زمان ابهاماتی بود که چگونه امام هر دو جناح را تایید می کنند؟ امام در آن جا به صراحت سخن گفته اند. عقیده من این است که اگر امروز امام در میان ما بودند اولین فریادی که بر سر فرزندان انقلاب و جریانات سیاسی برمی کشیدند این بود که چرا بد اخلاقی می کنید؟ چرا اخلاق را بوسیده اید و در سیاست کنار گذاشته اید؟ چرا بی انصافی می کنید؟ انصاف کجا رفته است؟ این روزها از بعضی تریبون ها علی رغم اینکه دولت منتخب مردم با همه سختی وسط میدان اداره کشور قرار گرفته و مشکلات باقی مانده از سیاست های غلط اقتصادی دوره گذشته، فشارهای ناشی از تحریم اقتصادی و کینه ورزی های دشمنان ، ناامنی های همسایگان و داعش و مشکلات رکود و تورم و بیکاری و همه مسائلی که دست به گریبان مردم است او را احاطه کرده، دولتی که مورد تایید رهبری هم هست و تیم مذاکره کننده ای که به مثابه سربازان خط مقدم جبهه نبرد سخت ترین کار جهادی را انجام می دهند چنین دولتی را با مشکل مواجه می کنند.
خدا می داند که دشواری آقای دکتر ظریف و همکارانشان در حوزه مذاکره حتما دشوارتر از کار رزمندگانی است که در شب های عملیات می خواستند به دشمن حمله ور شوند. چون آنجا رودررویی مستقیم با دشمن است و ارضاء روح حماسی انسان و در اینجا همزمان زخم زبان های پی در پی برخی رسانه های داخلی و نامهربانی ها و تنگ نظری های کودکانه برخی اشخاص از برخی تربیون های رسمی و متهم کردن رییس جمهور و دولت، فشارها و دقیقا در میدان اسراییل و دشمنان بازی کردن. این ها بداخلاقی هایی است که اگر امام بودند بر سر این بداخلاقی ها فریاد می زدند و همه را به بازگشت به انصاف و اخلاق فرامی خواندند و رعایت قانون در رقابت های سیاسی. متاسفانه این افراط و تفریط ها از همه سو دیده می شود.
من نمی خواهم یک جناح سیاسی خاص را متهم کنم. اما بعضی ها بیشتر در این حوزه هاپیشتاز هستند. من تصور می کنم آن قدر مکتب و سیره سیاسی امام شفاف هست که اگر واقعی و خالصانه بخواهیم از امام استفاده کینم و نخواهیم امام را برای توجیه رفتارمان خرج کنیم حتما راه پیدا می شود. ما باید خودمان و رفتارهایمان را بر امام عرضه کنیم. نه اینکه رفتارهای خودمان را به هر ترتیب ممکن از طریق سوء استفاده از امام توجیه کنیم.
دبیر مجمع روحانیون مبارز در پایان گفت: در جریان اصولگرایی می توان همراهان امام حلقه اول نزدیکان امام را مشاهده کرد چه در بازار و چه در دانشگاه. جریاناتی را نیز شاهدیم که در آن حلقه ای هستند که امام از دست آن ها خون دل می خورد و با آن ها مبارزه می کرد و امروز ادعای اصولگرایی می کنند. کسانی که اصلا حاکمیت مردم را برنمی تابیدند و بر نمی تابند. اساسا برای رای مردم حرمتی قائل نیستند. جریانات سوداگری که اصولگرایی را چتری برای توجیه خود قرار داده اند. در جریان اصلاح طلبی نیز جریانات ریشه دار از حلقه اول یاران امام هستند. معتقد به اصول امام و در زمره بنیانگذاران بسیاری از تاسیسات این نظام هستند. از ابتدا با امام بوده اند و به خاطر اندیشه های امام زجر کشیده اند و زندان رفته اند.
جریاناتی مانند مجمع روحانیون مبارز و امثالهم. ممکن است در این میان هم کسانی باشند که ادعای اصلاح طلبی کنند و قرابتی با اندیشه های امام نداشته باشند. این ها اشکالاتی است که وجود دارد. اما گفتمان اصلاح طلبی واقعی و اصولگرایی واقعی به همدیگر بسیار نزدیک هستند.
در گذشته هم این دو گفتمان بوده و امام از هر دو جریان حمایت کرده اند و سعی کرده اند با تذکراتشان اشکالات هر دو جریان را برطرف کنند. شخصیت های هر دو جریان را زیر بال پر خود قرار می دادند و اگر احیانا شخصیتی از هر دو سو مورد هجمه قرار می گرفت امام از ایشان حمایت می کردند. تلاش امام ایجاد موازنه سیاسی بین نیروهای انقلاب بود. البته روشن است که دیدگاه های ایشان به جریان نیروهای خط امام نزدیک تر بود. موضوعاتی در حوزه مسائل اقتصادی، محرومیت زدایی،استکبارستیزی، دفاع از حق و آزدی مردم، انتخابات سالم و آزاد و مبارزه با قیمومیت گرایی تحکم آمیز.
امام همان امام است و ما باید امام را همانگونه که بودند بخواهیم و بشناسیم و از ایشان پیروی کنیم.