آفتابنیوز : آفتاب: هوای این روزهای تهران بیشتر از هر زمان دیگری بهانهای برای تسویهحسابهای سیاسی عدهای از مخالفان دولت شده است و میکوشند از هر رویدادی در این زمینه نهایت بهره را برای منافع و اهداف خود ببرند.
به گزارش آفتاب، پایگاه خبری خردادنیوز در ادامه نوشته است: در حالی که رسانهها از استعفای یوسف رشیدی، مدیرکل مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست خبر داده بودند، برخی رسانههای خاص نیز این خبر را بهانهای برای حمله به سیاستها و برنامههای دولت در زمینه مقابله و رفع آلودگی هوای تهران قرار دادهاند. یکی از خبرگزاریها که در حمایت از تولید بنزینهای آلوده پتروشیمیها و مخالفت و فضاسازی علیه دولت سابقهای طولانی دارد، استعفای رشیدی از مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست را دلیلی برای ناموفقجلوهدادن برنامههای دولت در مقابله با آلودگی هوا دانسته و مدعی شده است: "طی روزها و هفتههای گذشته هوای تهران مدام در شرایط ناسالم قرار گرفت و تا حد اضطرار نیز پیش رفت بدون آنکه وعدههای مسئولان محیط زیست درباره بهبود هوای تهران در پی ممانعت از تولید بنزین داخلی محقق شود."
یوسف رشیدی که ۲۳ آذر سال ۹۲ با حکم معصومه ابتکار، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست کشور شده بود، با گذشت یک سال از سمت خود کنارهگیری کرد تا به گفته خودش به تحصیل در دانشگاه مشغول شود. وی در گفتوگو با خبرگزاریهای "مهر"، "آنا" و "باشگاه خبرنگاران"، علت این استعفا را مسائل شخصی بیان کرده و گفته است: مشغله و درگیریهای کاری زیاد باعث شد تا استعفا دهم. امسال که نسبت به سالهای گذشته وضعیت هوا بهتر بود بنابراین دلیلی ندارد که به اینخاطر [آلودگی هوا] استعفا داده باشم.
بررسیهای خبرنگار خرداد نیز نشان میدهد که یکی از دلایل استعفای رشیدی، عضویت وی در هیئت علمی دانشگاه و مشکل قانونی برای حضور همزمان وی در دولت بوده است. از آنجایی که وی عضو پیمانی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی است و براساس قانون، اعضای پیمانی هیئت علمی دانشگاهها نمیتوانند در دولت مامور به خدمت شوند، وی از سمت خود استعفا کرده است تا شائبه غیرقانونیبودن حضور وی در دولت بهوجود نیاید. گفتنی است رشیدی از مهرماه امسال عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشی شده و با توجه به اینکه در دولت نیز مشغول به خدمت بود، دانشگاه فرصتی سهماهه به وی داده بود تا وضعیت خود را مشخص کند. بنابراین رشیدی با اتمام این فرصت، با استعفا از سمت خود به دانشگاه برگشت.
همچنین دکتر لیاقتی رئیس پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی در اینباره در گفتوگو با خرداد، توضیح داد: آقای دکتر یوسف رشیدی به علت بورسیهبودن در وزارت علوم و داشتن تعهد خدت به این وزارتخانه جذب کادر هیئت علمی در دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده علوم محیطی گردیدهاند. بنابراین ایشان طبق قوانین و مقررات جاری وزارت علوم میبایست از شغل اجرایی خود استعفا میدادند.
لیاقتی افزود: از آنجایی که دکتر رشیدی در مرحله اول بهعنوان پیمانی شروع بهکار نموده و براساس مقرارت از طرف دانشگاه موظف به استعفا از شغل خود در سازمان حفاظت از محیط زیست شدهاند و طبق مقررات امکان هیچگونه ماموریتی برای ایشان به سازمان میسر نبوده است.
وی همچنین تاکید کرد: استعفای ایشان به این دلیل صورت پذیرفته است تا قوانین بهطور کامل رعایت گردند. زیرا طبق مقررات، کادر هیئت علمی پیمانی کشور امکان حضور در مشاغل دولتی بهعنوان مامور به خدمت را ندارند.
دلایلی که برخی رسانههای خاص برای استعفای رشیدی ذکر کردهاند و آن را به آلودگی هوا و عدم بهبود هوای تهران ربط دادهاند را میتوان ناشی از تلاش ناشیانه آنها برای تخریب سیاستها و برنامههای مقابله با آلودگی هوای دولت یازدهم دانست. افزایش شدید آلودگی هوای تهران در سالهای گذشته سبب شد رتبه تهران در فهرست شهرهای آلوده جهان وضعیت بدتری پیدا کند. کارشناسان یکی از دلایل این آلودگی را بنزین تولیدشده در پتروشیمیها میدانستند؛ دلایلی که همیشه با مخالفت و حمله شدید همین رسانههای خاص روبرو میشد. روند این افزایش آلودگیها با رویکارآمدن دولت یازدهم و توقف توزیع بنزین پتروشیمیها براساس تصمیم وزارت نفت و سازمان محیط زیست – نه اینکه کاملا رفع شده- بلکه متوقف و تا حدودی وضعیت هوا بهتر شده است. براساس آمارهای اعلام شده، تهرانیها از ابتدای سالجاری تا آبانماه 13روز هوای پاک، 171 روز هوای سالم و 65 روز هوای ناسالم تنفس کردهاند که 6روز پاک آن نیز در پاییز بوده است. در حالی که پاییز تهران در سالهای 90 و 91 فقط سه روز شاهد هوای پاک بود.
چه شده که دلواپس سلامت مردم شدهاند؟
در اینکه هوای تهران و بسیاری از کلانشهرهای دیگر آلوده، و نفس کشیدن برای مردم بسیار سخت است، شکی نیست چهآنکه همه مردم معترض و از این آلودگیها رنج فراوان میبرند اما بیگمان در اهداف و رفتار برخی دلواپسانی که از قضا امروز سنگ مردم را نیز به سینه میزنند، شک و تردید بسیار است. انگاری اینها تازه متوجه شدهاند که هوا، هوای نفس کشیدن نیست و یادشان نبود یا مصلحت و منفعتشان ایجاب نمیکرد که در آن سالهای سخت و طاقتفرسا از سلامت مردم در برابر نابخردیهای دولت مورد علاقه خود دفاع کنند. واقعا نمیدانند که مسبب این وضعیت همان افراد، سیاستها و برنامههایی است که خود از حامیان و ایبسا مجریانش بودهاند؟! بهراستی به یاد ندارند روزهایی که مردم از این آلودگیها رنج میبردند و کسی هم پاسخگوی اعتراضها نبود؟ حالا چه شده است که مدافع منافع ملی شده و برای سلامت مردم اظهار نگرانی میکنند، البته که مردم خود بهخوبی میدانند.