آفتابنیوز : آفتاب: سایت خبری عصر ایران نوشت: یک گروه موسیقی سنتی به نام 'لیان' پس از کسب مجوزهای قانونی لازم در بندر بوشهر به اجرای برنامه پرداخته که با استقبال مردم این شهر مواجه شده است.
در مقابل، عده اندکی با این کنسرت مخالف بودند و با تجمع خود در برابر محل برگزاری کنسرت، مانع از تشکیل سکانس اول آن شدند. خبر که به گوش مسوولان استان رسید، دستور آمد که مخالفان را متفرق کنید چرا که آنها حق ندارند در برابر یک برنامه قانونی، اقدام غیرقانونی کنند. بنابراین نیروی انتظامی وارد عمل شد و مخالفان را پراکنده کردند تا مردم بتوانند در کنسرتی که بلیتش را خریده بودند شرکت کنند.
حالا آن مخالفان مقابل استانداری تجمع کرده و خواستار برکناری مسوولان استان ، از استاندار گرفته تا مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند و البته نام کنسرت قانونی را هم 'هنجار شکنی های اخیر' گذاشته اند.
در این باره نکاتی چند قابل تأمل و توجه ویژه است:
1 - این که یک عده اندک شمار نام خود را 'امت حزب الله' بگذارند و دست به افراطی گری بزنند، اجحاف آشکار و ظلم مضاعف به مردم مؤمن و متدینی است که در صف حزب الله قرار دارند ولی با قرائت مبتنی بر مکارم اخلاق از دین محمد(ص) و آموزه های انقلاب اسلامی، قانونگرایی و احترام به حقوق شهروندان را از الزامات زیست جمعی می دانند.
باور کنید اکثر رزمندگان دوران دفاع مقدس، بسیجیان واقعی، جانبازان سرافراز ، خانواده های معظم شهدا و اکثریت مردم ایران، با قرائت های تندروانه از دین و محدودسازی ارزش ها و هنجارها به دیدگاه های بسته ، مخالف اند. بنابراین چگونه یک عده انگشت شمار به خود اجازه می دهند خود را 'امت حزب الله'بنامند و امت حزب الله را که بسیار پردامنه و پرجمعیت است را بدنام کنند؟
البته این گونه مصادره به مطلوب کردن ها ، سال هاست که در کشور باب شده است که نمونه بارز و پرکار برد آن ، دست یازیدن به اقدامات افراطی تحت عنوان 'دانشجو' و 'جنبش دانشجویی' است کما این که افراطیونی که به سفارت انگلیس حمله کردند و آن افتضاح بین المللی را برای کشورمان به بار آوردند، تحت عنوان دانشجو این کار را کردند! حال آن که بدنه جامعه دانشجویی ایران ، با چنین حمله نابخردانه ای ، سر توافق نداشت.
ای کاش استفاده از عناوین کلی برای تجمع و تظاهرات کنندگان ، ممنوعیت داشته باشد تا هیچ کس نتواند نماینده خود خوانده امت حزب الله و خانواده شهدا و دانشجویان و ... باشد و کارهای خود را با هزینه گروه های دیگر، پیش ببرد.
بنابراین، بهتر است به جای این کلمات و عبارات کلی و گمراه کننده ، امضای درست و دقیق خودشان را داشته باشند مانند دانشجویان عضو انجمن اسلامی فلان دانشگاه یا طلاب فلان حوزه علمیه.
پنهان کردن 'کوچک و اندک شمار بودن خود' زیر لوای نام های بزرگ، حربه ای است که دیگر کارآمدی خود را از دست داده است و حاصلی جز تخریب مفاهیم بزرگ و ارزشمند ندارد.
2 - از آن دسته از شهروندانی که این روزها به دلواپس ها معروف شده اند - ضمن احترام به دلواپسی هایشان - انتظار می رود، تکلیف خود را تجمعات و تظاهرات و اصل 27 قانون اساسی مشخص کنند.
این اصل می گوید: 'تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.'
مخالفان کنسرت اخیر که توسط نیروی انتظامی پراکنده شدند، با استناد به این اصل می گویند که پلیس حق برخورد با آنها را نداشته است.
حال باید از آقایان و خانم هایی که در برابر محل برگزاری کنسرت و سپس در مقابل استانداری تجمع کردند، پرسید که آیا این اصل ، فقط شامل شماها می شود و سایر مردم از آن بی بهره اند؟! مثلاً اگر مردم بوشهر در اعتراض به دلواپسی های آنان ، مثلاً مقابل ستاد امر به معروف بوشهر تجمع اعتراضی و البته بدون حمل سلاح برگزار کنند و مخل مبانی اسلام هم نباشند، باز هم این اصل جاری و ساری است یا در آن شرایط ، از پلیس دعوت خواهد شد که هر چه سریع تر تجمع کنندگان را پراکنده و تعدادی از آنان را دستگیر کند؟!
یک بام و دو هوا که نمی شود!
وانگهی ، پلیس بوشهر ، آنها را به خاطر تجمع و اعتراض شان پراکنده نکرده است بلکه به این خاطر وارد عمل شد که آنان مانع از برگزاری یک مراسم قانونی بودند.
3 - به دوستان نه صرفاً از دیدگاه حقوق شهروندی ، که از منظر حفظ منافع نظام و ارزش های دینی و توصیه جدی می شود، با تنگ نظری به مردم و مفاهیم دینی و هنجارهای اخلاقی ننگرند.
خداوند به انسان موهبتی به نام توان درس آموزی و عبرت گیری داده است. نیم نگاهی به آنچه تندروی ها در سال های گذشته با مردم کرد و نتیجه ای جز دلزدگی مردم و به وِیژه جوانان نداد، این درس تاریخی را می دهد که آزمودن روش های خطا و راه اشتباه را دوباره و صدباره رفتن، حاصلی جز ایجاد جدایی بین ارزش ها و مردم و خصوصاً نسل جوان نخواهد داشت.
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: ' ما أکثر العبر وأقل الاعتبار.' (چه بسیارند عبرت ها و چه اندک است عبرت گرفتن.)
به راستی آیا زمان آن نرسیده است که مدعیان، اندکی تفکر کنند و عبرت بگیرند و راه های موجه تر و خداپسندانه تری را برای ترویج باورهای خود پیشه نمایند؟!
4 - بعد از هزاران سال تمدن ایرانی و بعد از 1400 سال تمدن اسلامی، آیا وقت آن نرسیده است که همه ما به عنوان ایرانیان مسلمان ( و نیز ایرانیان غیر مسلمان) ، بتوانیم به باورهای همدیگر احترام بگذاریم؟ چرا بعضی ها تنها انتظاری که دارند این است که دیگران به باورهای آنها احترام بگذارند و در خود ، تعهدی به محترم شمردن دیگران ندارند؟!
یادمان باشد که همه ایرانی ها ، مالکان ایران هستند و هیچ کس حقی برتر از دیگران در این سرزمین ندارد.
5 - و در پایان از مقامات استان بوشهر که در برابر زیاده خواهی جمعی محدود ایستادند و حق قانونی اکثریت را مورد حمایت قرار دادند باید تشکر کرد و چنین رویکردی را از همه مسؤولان دیگر خواستار شد، چرا که اگر نهادهای حکومتی ، مجوزی بدهند و نتوانند از آن مراقبت کنند ، بیش و پیش از همه ، خود را وهن کرده اند.