آفتابنیوز : آفتاب- سرویس سیاسی: رسانههای محافظهکار و مخالف دولت بارها به عدم اجراییشدن وعدههای دولت اشاره کردهاند. وعدههایی که یا دولت آنها را در برنامههای بلندمدت خود قرار داده و به مرور در حال اجراییکردن آنها است یا کارهایی است که همین مخالفان اجازه عملیشدن آنها را نمیدهند. این دسته از مخالفان دولت، از یکسو در مسیر تحقق وعدههایی که دولت به مردم داده است، کارشکنی میکنند و از سویی دیگر با اعلام اینکه دولت نتوانسته است به وعدههای خود عمل کند، سعی میکنند دولت را در افکار عمومی ناکارآمد جلوه دهند.
روزنامه کیهان که تقابل رسانهای خود با دولت را به اثبات رسانده است در شماره 28 دیماه خود گزارشی با عنوان" حاشیهسازی با هدف فرار از وعدهها" علیه دولت منتشر کرده است با این مضمون که دولت با حاشیهسازی سعی میکند تا عملنکردن به وعدههای خود را پنهان کند.
صادق زیباکلام فعال سیاسی و استاد علوم سیاسی در اینباره به «آفتاب» میگوید: واقعیت این است که اگر مردم با سیاستهایی که روزنامه کیهان و نمایندگان جبهه پایداری از آن یاد میکنند، موافق بودند به آقای دکتر سعید جلیلی رای میدادند، آنچنان که 4 میلیون رای دادند. اما 19 میلیون به آن سیاستها رای ندادند بلکه به آقای روحانی رای دادند که در نقطه مقابل آقای جلیلی قرار داشت.
وی گفت: به نظر من آنچه که در روزنامه کیهان آمده و به آن نام حاشیهسازی گذاشته، خلاصه آن این است که چون دولت نتوانسته به وظایف خود آنطور که باید و شاید عمل کند و موفق باشد؛ بنابراین میخواهد با حاشیهسازی ناکامیهای خود را پنهان و توجیه کند.
این استاد دانشگاه توضیح میدهد: اما به نظر من مسئله این نیست که دولت دچار مشکلاتی است و نمیتواند آنها را حل کند و به جای حل مشکلات میخواهد با حاشیهسازی ضعفهای خود را بپوشاند؛ نه مسئله چیز دیگری است.
این فعال سیاسی افزود: مسئله این است که ما در شرایط و وضعیتی هستیم که دولت حاکم از پشتیبانی 40 درصد رایدهندگان برخوردار است. در مقابل این دولت یک اقلیت تندرو 8 درصدی را داریم که کیهان یکی از رسانههای آن است. این اقلیت اجازه نمیدهد دولتی که قانونا بر سر کار آمده و 40 درصد رای مردم را دارد بتواند سیاستهای خود را تحقق ببخشد.
او ادامه میدهد: این نگذاشتن را هم در برنامههای هستهای، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی میبینید. به اشکال مختلف میبینید 8 درصدی که در انتخابات 24 خرداد 92 شکست خوردهاند، میخواهند نظر خود را به دولتی که نمایندگی 40 درصد از نمایندگان را دارد، تحمیل کنند.
زیباکلام مطرح میکند: ما مردمسالاری را به هر شکل که تعریف کنیم یعنی اینکه از مردم میپرسند، آیا شما از سیاسیتهای دولت ظرف 4 سال گذشته راضی هستید یا نه. اگر نصف به علاوه یک مردم از سیاستهای آن دولت رضایت داشته باشند، مجددا به آن دولت رای میدهند و برای 4 سال دیگر زمام امور آن مملکت را آن دولت در دست میگیرد.
او میافزاید: اما اگر رضایت نداشته باشند دیگر به آن سیاستها رای نمیدهند بلکه به جریان دیگری که نقطه مقابل آن سیاستها بودهاند رای میدهند. این سادهترین و ابتداییترین تعریف مردمسالاری است.
این استاد دانشگاه میگوید: در 24 خرداد 92 از مردم ایران سوال شد که آیا شما از سیاستهای دولت اصولگرایان بین سالهای 88 تا 92 رضایت دارید یا نه؟ از 40 میلیون نفری که به پای صندوق رفتند و رای دادند حدود 40 درصد اعلام عدم رضایت کردند و به تدوام سیاستهای آقای احمدینژاد رای ندادند.
زیباکلام با تاکید بر اینکه اکثریت مردمی که پای صندوقهای رای رفتند خواهان تغییر سیاستها بودند، عنوان میکند: نزدیکترین نامزدی که به آقای احمدینژاد بود؛ یعنی آقای سعید جلیلی 8 درصد از آرا را بیشتر به خود اختصاص نداد؛ در حالی که 4 برابر این آراء خواهان تغییر شدند.
این فعال سیاسی ضمن تاکید به این موضوع که گروه محافظهکار اجازه اجرای سیاستهای مورد نظر دولت را نداده، میگوید: علارغم اینکه رای مردم میگوید که ما چه نوع سیاستهایی را میخواهیم، آن 8 درصد ظرف 16 ماهی که دولت جدید تشکیل شده سعی کردند که چوب لای چرخ دولت بگذارند.
او ادامه میدهد: وقتی دولت سعی کرد که سیاستهای هستهای را جلو ببرد با به راهانداختن جریان دلواپسیها نگذاشتند، دولت تغییری در سیاستهای هستهای بهوجود آورد. زمانی که تصمیم گرفت جلوی پرداختن یارانه به 75 میلیون نفر که کار اشتباهی است را بگیرد، مجلس اجازه نداد. زمانی که دولت تصمیم داشت سیاستهای امنیتی را از دانشگاهها کنار گذارد و اجازه ندهد که کمیتههای انضباطی بر دانشگاهها و دانشجویان کشور حکومت کنند؛ دید که به آقای فرجیدانا رای اعتماد ندادند. همچنین به نامزدهایی که میخواستند خلافهایی که در دولت قبلی انجام شده بود را برملا کنند، رای مخالف دادند.
زیباکلام مشکل اصلی را نفوذ بیش از اندازه آن 8 درصد میداند و توضیح میدهد: مشکل اساسی این است که در ساختار سیاسی ما این 8 درصد اقلیت محض میخواهند اراده خود را به 40 درصد اکثریت تحمیل کنند. در اقتصاد، سیاست خارجی، برنامه هستهای، مدیریت دانشگاهها و ... قصد اعمال نظر دارند و به نظر من این اشکال اساسی است.
این استاد علوم سیاسی به طرح همهپرسی از طرف رییسجمهور اشاره و درباره آن میگوید: اینکه آقای روحانی از رفراندوم صحبت میکند، خود بهتر از هر کسی میداند که این کار شدنی نیست. اما به این دلیل از آن صحبت میکند که به آن اقلیت 8 درصد اعلام کند که آیا به رای مردم احترام میگذارید؟ آیا رای مردم را قبول دارید؟
زیباکلام درباره اعمال قدرت محافظهکاران توضیح میدهد: متاسفانه نه تنها این 8 درصد خواستههای خود را به زور به این 40 درصد دیکته میکنند؛ بلکه متاسفانه همه رسانهها را هم به صورت انحصاری در اختیار خود دارند. شما ببینید رادیو و تلویزیون صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که با پول مالیاتدهندهها اداره میشود در 16 ماه گذشته چقدر نظریات آن 8 درصد و چقدر نظرات آن 40 درصد را منعکس کرد.
او ادامه میدهد: به رسانهها و مطبوعات حکومتی نگاه کنید، چه تعداد از مطبوعات حکومتی در این مدت بسته شدند و چه تعداد از رسانههای مستقل؟ چه تعداد از رسانههای حکومتی فیلتر شدند و چه تعداد از رسانههای مستقل؟ چه تعداد از نویسندگان و نخبگانی که به آن طیف 40 درصد تعلق دارند به دادگاهها احضار شدند و چه تعداد از آن طیف 8 درصد به دادگاهها احضار و محکوم شدند.
زیباکلام تاکید میکند: منظور آقای روحانی این است که بالاخره شما 8 درصد چه میخواهید؟ قصد بهبود روابط با همسایگان را داریم، نمیگذارید. قصد تنشزدایی در سیاست خارجی را داریم، شما تنشزایی میکنید. هر گام جدی که دولت برمیدارد با مخالفت 8 درصدیها مواجه میشود.
او این اعمال نفوذ گروههای تندرو را مقایر با دموکراسی میداند و میگوید: با این شرایط پس اصلا چرا انتخابات انجام شد. میگفتیم همان سیاستهای دوران آقای احمدینژاد خوب است و همانها را ادامه دهید؛ دیگر به چه منظور مردم را به پای صندوقهای رای کشانیدم.