آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه کیهان در مطلبی به قلم حامد سعادتی با عنوان "بررسی شیوههای برخورد با خبرسازان دروغین و شایعه پراکنان رسانهای در آموزههای وحیانی، اراجیف رسانهای از نظر قرآن" نوشته است: مطلب حاضر به نقش رسانهها در ایجاد بی ثباتی و شایعات دروغ و خبرهای نادرست پرداخته است.. .یک خبر دروغ درباره ترور رئیسجمهوری در یک کشور، میتواند اضطراب را در جامعه جهانی بهوجود آورد و بازارهای مالی و اقتصادی را متلاطم کند. ... رسانهها میتوانند کشوری را به آشوب بکشانند و موجبات خشم عمومی، غارت و چپاول اموال و کشت و کشتار را فراهم آورند؛ چنانکه همین رسانهها میتوانند کشوری ناآرام را به آرامی برسانند و امنیت و ثبات را به آن برگردانند.
به گزارش خرداد، در ادامه این یادداشت آمده است: یکی از اصطلاحات قرآنی درباره شایعات و اخبار بیاساس در جامعه، اصطلاح اراجیف است. خداوند بصراحت در آیات 60 تا 62 سوره احزاب میفرماید: لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینه لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا، ملعونین اینما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا، سنه الله فی الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنه الله تبدیلا؛ اگر منافقان و کسانی که در دلهایشان مرضی هست و خبر سازان لرزهافکن و شایعهافکنان در مدینه، از کارشان باز نایستند، تو را سخت بر آنان مسلط میکنیم تا جز مدتی اندک در همسایگی تو نپایند. لعنتشدگانند هر جا یافت شوند، گرفته و بسختی کشته شوند. این سنت خداوندی است که در میان پیشینیان نیز بود و در سنت خدا تغییر نخواهی یافت.
نویسنده میافزاید: به خبرهای نادرست و شایعات دروغ و بیاساس، اراجیف میگویند؛ چون موجب اضطراب و تزلزل در افراد جامعه و شنوندگان خبر میشود و آنان را به تشویش انداخته و به سمت و سوی تحرکات بیجا و حرکتهای برخاسته از هیجان که بیرون از عقل و حقیقت است میکشاند. خداوند در آیه 60 سوره احزاب از دو گروه خطرناک در جامعه یاد کرده است. گروه نخست همان منافقان هستند که به اسلام ا عتقاد و ایمان قلبی ندارند ولی به زبان و در ظاهر ادعای مسلمانی میکنند و اینگونه خود را در میان مسلمانان مخفی کرده و برای منافع و اعتقادات خود برنامهریزی و تلاش میکنند. گروه دوم، مرجفون یا همان خبرسازان دروغین و شایعهپراکنان هستند... مرجفون با اخبار و شایعات بیاساس و دروغ موجبات (ارجاف) و تزلزل و اضطراب جامعه میشوند و با اخبار دروغ خویش زلزله در جامعه و نظام سامان یافته آن میافکنند. پس مرجفون به کسانی گفته میشود که با شایعهسازی، در جامعه اسلامی دلهره ایجاد میکنند. بر اساس آیات قرآنی اینان کسانی هستند که به جبهه جهاد نمیروند و در سنگرهای جهادی مشارکت نمیکنند، بلکه در شهر باقی مانده و با شایعه سازی و شایعه پراکنی به تقویت دشمن و تضعیف روحیه امت میپردازند. آنان در شایعات خویش، توان نظامی و جنگی دشمنان را بیش از آنچه هست به تصویر میکشند و دلهای آنان تودههای مردم را میلرزانند. آنان نه تنهابه بزرگنمایی از توان دشمن میپردازند بلکه با کوچکنمایی از توان امت اسلام واقعیت را دگرگونه جلوه میدهند و روحیه مومنان و تودههای مردم پشت جبهه را تضعیف مینمایند و زمینه پیروزی دشمن و شکست مومنان را فراهم میآورند.
نویسنده با اشاره به "احکام شرعی ارجاف و حکم مرجفون" مینویسد: هرچند که در کتب فقهی بابی به نام ارجاف باز نشده است، ولی شکی نیست که خداوند در آیات پیشگفته سوره احزاب بصراحت احکام شرعی وجزایی و کیفری را برای ارجاف و مرجفون بیان کرده است. خداوند در آیات فوق چند حکم را برای ارجاف و مرجفون برشمرده که در اینجا به آن اشاره میشود:
1. اتمام حجت و تهدید: نخستین گامی که علیه دو گروه منافقان و مرجفون مطرح شده است، اتمام حجت است. در حقیقت، از آنجایی که در اسلام، اصل، هدایت مردم است و هرگز پیامبر(ص) و امت اقدام به کیفر و تنبیه نمیکنند. مگر آنکه اتمام حجت صورت گیرد، در اینجا نیز نسبت به مرجفان و خبرسازان لرزهافکن و شایعهسازان و شایعه پراکنان، اتمام حجت صورت میگیرد و به دلیل آنکه جامعه اسلامی همواره بزرگترین ضربهها را از شایعه سازان خورده است، خداوند آنان را به شدت تهدید میکند که آماده مجازات دنیوی و اخروی باشند.
2. تسلط همه جانبه و قلع و قمع مرجفون: «لنغرینک» از «اغراء» به معنای چسباندن و کنایه از تسلط همه جانبه است و مراد آن است که رهبری با توطئهکنندگانی که با جنگ سرد و شایعهسازی، ایجاد دلهره میکنند برخورد کرده و آنها را قلع و قمع میکند.
3. طرد اجتماعی و تبعید: خداوند در جمله آخر آیه میفرماید: لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک. این جمله را میتوان به دو گونه معنا کرد: الف: چنان تو را بر آنان میشورانیم که همگی قلع و قمع شوند و جز مدت کمی نتوانند در کنار بمانند. ب: چنان آنان را تار و مار میکنیم که جز تعداد کمی از آنان در مجاورت تو باقی نمانند. (تفسیر نور، قرائتی، ذیل آیه) به هر حال، قلع و قمع مرجفون به عنوان یک جریان سامان یافته از وظایف رهبری و امت است که به امداد و حکم الهی انجام میگیرد. بنابراین، جریانها و رسانههایی که شایعهپراکنی میکنند باید سرکوب و قلع و قمع شوند تا به شکل یک جریان و تشکیلات عمل نکنند و جامعه را به سوی فتنه سوق ندهند. این کار میتواند بهگونهای صورت گیرد که اشخاص این جریان از جامعه طرد شوند و در مناصب مختلف اجتماعی نقشی نداشته باشند. کنار گذاری آنان از دایره نقشهای اجتماعی و مناصب دولتی و اجتماعی از شیوههایی است که در این آیه به آن توجه داده شده است. این عمل میتواند با تبعید این افراد به جاهای مختلف انجام گیرد تا دیگر نتوانند سامان یافته عمل کنند و ارتباطگیری داشته باشند. پس یک مفهوم از عدم مجاورت میتواند به معنای طرد از مناصب دولتی و اجتماعی باشد به یک معنای دیگر همان تبعید است که دیگر مجاور و همسایه پیامبر(ص) نباشند و در مرکز حکومت حضور نداشته باشند که بتوانند تهدیدی به شمار آیند. از آنجایی که امروزه ارتباطگیری سادهتر و از طریق رسانههای صوتی و تصویری و شبکههای اجتماعی انجام میگیرد، گاهی بستن این رسانهها و یا محدودسازی آنها برای عدم امکان ارتباطگیری باید در دستور کار قرار گیرد نه آنکه ابزارهای ارتباطی برای مرجفان فراهم آید و زمینه فتنه و شایعهسازی و تزلزل روحی و روانی جامعه و افراد آن در اختیار مرجفون قرار گیرد. این نوع برخوردها از سوی رهبری و امت بر اساس انتقام شخصی یا هوس بازی نیست، بلکه به عنوان حکم الهی و سنت و فرمان خداوندی است.
4. ایجاد ترس در مرجفان: رهبری و دولت اسلامی و امت مسلمان باید با مرجفان بهگونهای برخورد کنند تا آنان و دیگران به دنبال فتنه و آشوب نباشند و باید اقداماتی انجام داد که مرجفان از هرگونه شورش و فتنهگری و شایعه سازی دست بردارند. پس ترس از اقدام انقلابی مسلمین باید در آنان ایجاد شود.
5. ایجاد امنیت جامعه در برابر مرجفان: از نظر اسلام بلکه عقل و فطرت انسانی، امنیت و آرامش بسیار مهم و اساسیاست؛ زیرا اساس سعادت مردم و جامعه از جمله اهداف برپایی جامعه و دولت می باشد. بنابراین، باید علیه هر عاملی که موجب اختلاف در امنیت جامعه میشود، مبارزه و مقابله کرد. پس خداوند در همین آیات بیان میکند که امنیت جامعه یک سنت الهی است که خداوند حافظ این سنت است و مقابله با اخلالگران امنیت نیز یک واجب شرعی و سنت و قانون الهی است: قتلوا تقتیلا سنه الله ... من قبل.
6. مهدور الدم بودن مرجفان: خداوند در آیه 61 سوره احزاب حکم به مهدورالدم بودن مرجفانی میدهد که امنیت جامعه را با اراجیف خبری تهدید میکنند. واژه «ثقفوا» از «ثقافه» به معنای دست یافتن و چیره شدن دقیق و ماهرانه است، لذا به علم و فرهنگ، ثقافه گفته میشود. خداوند میفرماید که هرگاه به این مرجفان دست یافتید آنان را بکشید.
در حقیقت حکم قضایی مرجفان مهدورالدم بودن است. البته بعضی مفسران تمام این سختگیریها را در مورد اذیت کننده مومن که در آیات قبل بود، میدانند، ولی به نظر میرسد این همه تهدید و اعلام مهدور الدم بودن برای کسانی است که قصد اخلال در امنیت جامعه و شکست نظام را دارند، نه مزاحمان ناموس مردم. (تفسیر نور، قرائتی، ذیل آیه) پس باید گفت که سعهصدر و تساهل و تسامح در برابر مرجفان حد و اندازهای دارد و اگر اتمام حجت تاثیری نداشت و دوباره به اعمال خود ادامه دادند، میبایست به حکم قضایی دستگیر و مجحازات شوند. از آنجایی که مفسد فیالارض تلقی میشوند حکم آنان قتل است. لذا میتوان گفت که مرجفان به سبب آنکه امنیت مردم را به هم میزنند، دیگر امنیت جانی ندارند و مهدورالدم هستند (اخذوا و قتلوا)
7. لعن مرجفان: امت اسلام باید مرجفان را لعن کنند و آنان را از جامعه طرد کرده و از خود دور سازند. اینکه خداوند میفرماید اینان ملعون (طرد شده) هستند، به این معناست که امت نیز باید آنان را طرد کنند و اجازه ندهند هیچگونه ارتباطی با جامعه اسلامی داشته باشند. پس شعار مرگ بر مرجفان و خبرسازان شایعه پراکن یکی از شعارهای قرآنی است.
8. عدم تاثیر مروز زمان نسبت به مرجفان: اجرای حکم خدا در مورد فتنهانگیزان حق ستیز، به زمان و مکان و مرز محدود نیست: و شامل مروز زمان نمیشود: اینما ثقفوا اخذوا.
9. عدم امنیت قضایی برای مرجفان: برای فتنهانگیزان و اخلالگران امنیت جامعه، هیچ جایی نباید محل امن باشد. بنابراین، فرار فتنهانگیزان حتی به خارج از کشور، نبایدمانع برخورد با آنان شود. همچنین در دستگیری مرجفان، همه مردم باید بسیج شوند: اینما ثقفوا اخذوا.
10. شدت و ذلت برای مرجفان: از آنجایی که دشمنان در جنگ نرم همانند دشمنان در جنگ سرد باید کشته و مجازات شوند، خداوند حکم مرجفان را قتل قرار داده است؛ اما از آنجایی که نقش جنگ روانی و جنگ مرجفان بسیار زیانبارتر و خطرناکتر از حمله نظامی است و گاه مشروعیت و فلسفه نظام اسلامی را تهدید و پایه ثبات آن را سست میکند، خداوند سختگیری و شدت عمل را نسبت به آنان فرمان میدهد و میفرماید که مرجفان باید به شدت و با ذلت مجازات شوند و به بدترین شیوه به قتل برسند: قتلوا تقتیلا.
11. حکم قطعی و سنت الهی: از نظر قرآن مقابله با مرجفان و جهاد علیه فتنهگران، یک سنت الهی در همه ادیان بوده است و اختصاصی به اسلام ندارد. از همین رو آن را به عنوان یک سنت الهی مطرح میکند: سنهالله.
12. عدم تغییر حکم: قانون اعدام فتنهانگیزان و اخلالگران، تبدیل ناپذیر است. از همین رو خداوند میفرماید: و لن تجد لسنه الله تبدیلا؛ و هرگز در سنت الهی تبدیلی نیست. به باور «زجاج» واژه «سنت» به معنی شیوه تدبیر کارهاست؛ بنابراین سنت پیامبر(ص)، به مفهوم راه و رسم و روشی است که آن حضرت به فرمان خدا آن را به کار میگرفته و همواره براساس آن عمل کرده است؛ چرا که با شیوهای که یکی دو بار انجام گیرد، «سنت» گفته نمیشود، بلکه سنت به آن شیوهای گفته میشود که همواره جریان دارد. با این بیان منظور آیه این است که: خدا مقرر فرمود تا در برخورد با کسانی که با نفاقگرایی و ارجاف خبری و ایجاد تزلزل و نگرانی در جامعه، به حقوق و امنیت مردم تجاوز میکنند، پس از روشنگری و هشداری سخت به آنان، اگر از کارشان دست برنداشتند و بر تجاوزکاریشان پافشاری کردند، به این سبک رفتار گردد و آنان را به شدت و سختی و خواری و مذلت مجازات کرده و به قتل برسانند.