آفتابنیوز : آفتاب: بازگشت احمدی نژاد؛ این فراگیرترین تفسیر از تحرکات اخیر رئیس دولت های نهم و دهم است. حالا خیلی ها با فرض مسجلبودن چنین بازگشتی دنبال این هستند که احمدی نژاد این بار بر شانه کدام گروه سیاسی باز خواهد گشت و یا اینکه در این بازگشت بهارستان را مقصد خود قرار می دهد یا پاستور را. اما بسیاری از شواهد حکایت از واقعیتی دیگر دارند. واقعیتی با این مضمون که احمدی نژاد این روزها به هر ریسمانی چنگ می زند تا حداقل موقعیت کنونی خود را به عنوان «رئیس جمهور سابق» از دست ندهد. به عبارتی هیچ نشانه ای دال بر این وجود ندارد که احمدی نژاد حداقل در کوتاه مدت و میان مدت بتواند وضعیت نابسامان خود و اردوگاهش را سر و سامان ببخشد.
به گزارش افتاب به نقل از خرداد؛ این سرنوشت محتوم دامن هر سه رئیسجمهور قبلی ایران را گرفته که بعد از ترک کرسی ریاست جمهوری به افرادی مغضوب در حوزه قدرت رسمی تبدیل شدهاند. هر چند فرآیند مغضوب شدن آیت الله هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد تفاوت های زیادی با هم داشته اما این تفاوتها تغییری در اصل این سرنوشت ایجاد نکرده است.
بدون هیچ مقدمه ای باید گفت محمود احمدی نژاد تقریبا شانسی برای بازگشت به قدرت و بازیگری در حوزه رسمی سیاسی نخواهد داشت. در فاصله تنها یک سال و نیم بعد از ترک پاستور معاون اول او باید روانه زندان شود. قسمت عمده ای از نیروهای دست اول در حلقه نزدیکان او متهم به تخلفات مالی و اداری سنگین هستند. به لحاظ سیاسی هنوز خط خود را با جریانی که اصولگرایان آن را «جریان انحرافی» نامیدند جدا نکرده است. دولت او هنوز متهم ردیف اول از بین رفتن بیسابقهترین درآمدهای تاریخ نفت ایران است و در این شرایط حتی نزدیک ترین نیروهای سیاسی به او یعنی گروه هایی چون جبهه پایداری قسمت عمده گرایش های سیاسی احمدی نژاد را که نزدیک به همان «جریان انحرافی» بوده، تکفیر می کنند.
در این شرایط احمدی نژاد چگونه می تواند به بازگشت بیاندیشد؟ آیا هیچ افقی پیش روی او وجود دارد تا به طور مثال خودش و گروهش در انتخابات مجلس دهم و یا ریاست جمهوری دوازدهم یک بار دیگرظهور کنند؟
نکته مهم این است که احمدی نژاد در این شرایط اردوگاهی ندارد که بتواند روی آن حساب کند. نامه نگاری تلخ بین او و رحیمی که تا همین چند ماه پیش خط قرمز دولت دهم بود نشان داد که اردوگاه احمدی نژاد چیزی جز یک خانه بر آب نیست. خانه ای که احتمالا با احکام قضایی بعدی علیه افرادی چون سعید مرتضوی بیش از این ویران شود. نزدیکان احمدی نژاد تقریبا نزدیکان «قدرت» و «نفوذ» او بودند. احمدی نژاد بدون قدرت و نفوذ دیگر این نزدیکان را نخواهد داشت.
خود وی نیز سخت از چشم اصولگرایان افتاده است. حرف های تلخ او حتی زمانی دامن افرادی چون آیت الله مصباح یزدی را هم گرفت هیچگاه از ذهن و خاطره هواداران سابقش پاک نمی شود. در همین ماه های گذشته گروه هایی چون موتلفه و افرادی چون محمدرضا باهنر بارها از تمام شدن احنمدی نژاد سخن گفته اند. گروه ها و افرادی که اتفاقا در پی ائتلاف با جبهه پایداری هستند که نزدیکترین گروه سیاسی به احمدی نژاد محسوب می شود.
در این شرایط نه تنها احمدی نژاد نمی تواند افقی برای بازگشت به قدرت پیش روی خود ببیند بلکه در فکر این است که حداقل منزلت کنونی خود را به عنوان یک «رئیس جمهور سابق» حفظ کند. منزلتی که حتی برای فردی چون سید محمد خاتمی هم بعد از پایان ریاست جمهوری به سرعت و شتاب محمود احمدی نژاد به خطر نیفتاد.
احمدی نژاد پشت سر خود سید محمد خاتمی را می بیند که حتی امکان یک سخنرانی ساده و یا سفر به شهری جز زادگاه خود را ندارد. خاتمی که دولت فقط از سوی اصولگرایان با اتهام سیاسی مواجه بود. احمدینژاد حالا هم این اتهام سیاسی را به نوع دیگری دارد و هم اتهامات گسترده اقتصادی. پس چرا نباید این احتمال را برای خود کنار بگذارد که روزی چون رئیس دولت اصلاحات امکان اظهار نظر و سخنرانی هم از او گرفته شود؟
بر همین اساس است که به نظر می رسد تحرکات احمدی نژاد را نباید در جهت بازگشت او به قدرت بلکه در راستای حفظ موقعیت موجودی که دارد، ارزیابی کرد. به عبارتی برنامه احمدی نژاد فعلا این است که کاری کند تا بیش از این در فضای سیاسی دچار خفت نشود.