کد خبر: ۲۸۸۰۸۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۹
رضا سلیمانی

ادای تکلیف و آینده‌نگری آیت‌‌الله هاشمی رفسنجانی

کینه و بغض سابقه‌دار این محافل و رسانه‌های وابسته به آنان از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، دیده انصافشان را بسته و به بهانه خبررسانی از تعابیری چون «فتح الفتوح»، «آوار شدن دیوار رأی» و ... استفاده می‌کنند حال آنکه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در زندگی سیاسی و مبارزاتی خود تأکید کرده است که: تا آخر عمر چون سربازی در خدمت انقلاب و نظام اسلامی خواهم بود و متاعی عزیزتر از آبرو برای مردم ندارم.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب-رضا سلیمانی: انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری روز سه‌شنبه 19/12/93 برگزار شد و نمایندگان خبرگان رهبری، نایب رئیس دوم این مجلس در دوره‌های سابق را به عنوان رییس انتخاب کردند که چنین انتخابی، یعنی انتخاب نوّاب به عنوان رئیس سابقه دارد، مخصوصاً آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که سابقه چندین دوره نایب رئیسی داشت و پس از درگذشت آیت‌الله مشکینی، به عنوان رئیس انتخاب شد و اکنون نیز پس از درگذشت آیت‌الله مهدوی کنی، آیت‌الله یزدی که نایب ایشان در هیأت رئیسه بود به عنوان رئیس انتخاب شد و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم بلافاصله به ایشان تبریک گفت و از اینکه در نزد خدا، مردم و نمایندگان از خودش رفع مسؤولیت و تکلیف شده ابراز خرسندی کرد.

تا اینجای کار همه چیز روند عادی دارد که براساس قانون و آیین‌نامه داخلی خبرگان برگزار شد، اما روند غیر عادی اینکه، بلافاصله پس از رحلت آیت‌الله مهدوی کنی، نوعی نگرانی و دلواپسی خاص بر جریان انحصارطلب و رسانه‌های وابسته به آنان در مورد فرد جانشین آیت‌الله مهدوی کنی حاکم شد و جوسازی‌ها و القائات و تبلیغات سوء در این مورد برای تخریب آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز شدت گرفت.

از نخستین لحظه پس از برگزاری انتخابات داخلی مجلس خبرگان نیز، این موج تخریبی در سایت‌ها و خبرگزاری‌ها وارد مرحله‌ای جدید و شدیدتری شده و دامنه‌اش به روزنامه‌های همسوی آنها هم رسیده، به گونه‌ای که روی به اطلاع رسانی معکوس آورده‌اند، یعنی به جای اینکه بگویند و بنویسند در یک جمع علمایی، آیت‌الله یزدی رئیس شد، با درشت‌ترین قلم ممکن تیتر زدند و قلم‌فرسایی کردند که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رئیس نشد!! 

این‌گونه محافل و رسانه‌ها که اتفاقاً صاحبان و مدیران آنها از مدعیان پایبندی به اصول اخلاق اسلامی هستند، برعکس این ادعا، ثابت کرده‌اند که، معیار آنها برای دوستی و دشمنی و حبّ و بغض، گرایش‌های کاملاً سیاسی و جناحی است. گویا فراموش کرده‌اند که مجلس خبرگان، متشکل از حدود هشتاد مجتهد کشور است و هر کدام آنها، فارغ از هر رأی و نظر قابل احترامی که در جمع دوستانه خود دادند و دارند، نمی‌توانند نماینده آراء کل مردم ایران باشند که برخی رسانه‌های خاص با تعابیری عجیب و غریب، در صدد بهره‌برداری و وزن‌کشی سیاسی و جناحی از آن برآمده‌اند، مگر رد صلاحیت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، توسط شورای نگهبان در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 92 ذره‌ای از محبوبیت ایشان در نزد مردم کم کرد؟ اتفاقاً اگر انصاف و بصیرتی در تجزیه و تحلیل وقایع انتخابات سال 92 وجود داشته باشد و تندروها و افراطیون دلواپس و عصبانی درصدد آسیب‌شناسی صحیح از علل شکست‌شان در این انتخابات برآیند، یکی از ضربات جدّی و مؤثر بر پیکرشان در این انتخابات را باید در رد صلاحیت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و به دنبال آن تهییج و بسیج هر چه بیشتر مردم پشت سر ایشان پس از این رد صلاحیت و روی آوردن به کاندیدای مورد حمایت ایشان جستجو کنند.

کینه و بغض سابقه‌دار این محافل و رسانه‌های وابسته به آنان از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، دیده انصافشان را بسته و به بهانه خبررسانی از تعابیری چون «فتح الفتوح»، «آوار شدن دیوار رأی» و ... استفاده می‌کنند حال آنکه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در زندگی سیاسی و مبارزاتی خود تأکید کرده است که: تا آخر عمر چون سربازی در خدمت انقلاب و نظام اسلامی خواهم بود و متاعی عزیزتر از آبرو برای مردم ندارم.

ایشان پیش از برگزاری انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان و درست در همان روزهایی که لابی‌گری‌های سیاسی، فضای رسانه‌ای کشور را مسموم کرده بود، در مصاحبه با روزنامه شرق که اتفاقاً در صبح روز انتخابات و قبل از رأی‌گیری تیتر یک شده بود، گفته بود که «در لحظه حساس هم لازم نیست حتماً رئیس باشم»

حقانیت گفتار آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در عمل به تکلیف و دفاع از مشروعیت نظام در دو بُعد اسلامیت و جمهوریت در کلمات و جملات مصاحبه‌اش موج می‌زند. فراز و نشیب‌های زمانه و تجربه‌ی تاریخی نشان داده است که ایشان مردی کهنه‌کار سیاسی، تاریخ ساز و آینده‌نگر است، زمانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 به رغم میل و خواسته‌اش شرکت کرد می‌دانست با چه مشکلات و موانعی روبروست ولی باید با این حضور به آیندگان پیام می‌داد و آگاهانه می‌دانست با این حضور، زمینه موفقیت خود یا فرد مورد حمایت خود در انتخابات آینده را فراهم خواهد کرد و این بار نیز حضورش در انتخابات هیأت رئیسه به رغم میل و خواسته باطنی‌اش، ان‌شاءالله ضرورت حضور مؤثرتر مردم در انتخابات سال آینده مجلس خبرگان را به همراه خواهد داشت.

متأسفانه در آن سوی این میدان، عده‌ای گویا سوار بر موج چنان می‌تازند که انگار مجلس خبرگان رهبری، ـ العیاذ بالله ـ غصب شده بود. حال آنکه مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی در سال 89 پس از انتخاب به عنوان رئیس خبرگان، در اولین نطق خود فرمودند که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، این مسؤولیت را به من تفویض کرده‌اند.

نکته ظریف و قابل تأمل برای رسانه‌ها و کسانی که القاء می‌کنند رأی نیاوردن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، شکست تفکر اعتدال در جامعه است و کفه خبرگان را برای جریان خود سنگین کرده‌اند، یادآوری سخنان آیت‌‌الله هاشمی در سه روز قبل از انتخابات هیأت رئیسه است که گفته بود: «الان در خبرگان هیچ آمادگی روحی ندارم که رئیس شوم و در مجمع تشخیص به اندازه کافی کار می‌کنم. در خبرگان علمای دیگری هستند که کار می‌کنند و من هم عضو هستم. اگر لازم باشد، در آنجا تأثیر‌گذار هستم و اگر لازم نباشد، مستمع هستم».

در ادامه مصاحبه وقتی خبرنگار شرق از نامه جمعی از نمایندگان خبرگان و تعداد آنها می‌پرسد با صراحت تمام جواب می‌دهد: «بعضی‌‌ها خواستند که برای ریاست خبرگان نامزد شوم و می‌گویند اکثریت هستند ولی من تحقیق نکرده‌ام. حتی اگر اکثریت باشند، اگر فرد مناسبی باشد، چه لزومی دارد من برای ریاست خبرگان بروم».

خبرنگار از اهمیت هیأت رئیسه خبرگان در لحظات حساس احتمالی (انتخاب رهبر جدید) می‌پرسد و آیت‌‌الله هاشمی مجدداً تأکید می‌کند که «آن لحظه حساس، مهم است ولی برای آن لحظه لازم نیست رئیس باشم، کافی است عضو خبرگان باشم. انسان در خبرگان می‌تواند صحبت کند و نظرش را بدهد و اگر بخواهم، تأثیرگذار هم خواهم بود».

وقتی مجموعه این سخنان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و برگزاری انتخابات هیأت رئیسه خبرگان که به طریق اولی، ‌تمرین مردم‌سالاری در خاص‌ترین نهاد جمهوری اسلامی ایران است، در کنار تحلیل‌های تخریبی رسانه‌ای یک جریان خاص قرار می‌گیرد، بیشتر به این طنز اجتماعی شبیه می‌شود که سربازانی در یک مانور نظامی بردشمن فرضی یک کشور پیروز می‌شوند و آنقدر از واقعیات دنیای اطراف خود دور شده‌اند که تصور می‌کنند سرزمین‌های دشمن فرضی را واقعاً فتح کرده‌اند، در حالی که در سرزمین دشمن، هیچ خبری از شکست نیست و مردم با آرامش و امنیت در حال گذران زندگی فردی هستند و این سربازان صرفاً دچار توهّم هستند. انسان وقتی دو طرف این مسأله را می‌بیند دچار نوعی تناقض و تعجب می‌شود که حاوی طنزی تلخ است: از یک سو، آیت‌الله هاشمی صراحتاً از ادای تکلیف و وظیفه تاریخی و زمانی خود به رغم نتیجه باخت یا برد در انتخابات خبرگان سخن می‌گوید و از طرف دیگر عده‌ای تندرو که اتفاقاً شباهت فراوانی به سربازان آن مانور نظامی دارند، انگار به یک جنگ تمام عیار رفته بودند که انتخاب آیت‌الله یزدی را «فتح الفتوح» می‌نامند.

قطعاً قضاوت در مورد علّت این تصمیم آیت‌الله هاشمی و نتایج آن برای آینده کمی زود است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
1
6
امام خمینی(ره) رحمه الله علیه همیشه می فرمودند وظیفه ما ادای دین و انجام فرامین الهی است که بر گردنمان است، نتیجه هر چه می خواهد بشود، بشود. آیت الله بزرگوار جناب آقای رفسنجانی هم به وظیفه الهی شان عمل نمودند و انشاءا. . . که همیشه در پیشگاه خداوند متعال سربلند و سرافراز هستند.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین