آفتابنیوز : فنونیزاده که به خاطر درخشش در تیمملی و شوتهای ویران کنندهاش به «آرپیجی» در میان همبازیانش معروف شده بود، چند سالی را دور از تمام همدورههای خود سپری کرد اما درنهایت روزی سرش به سنگ خورد و به زندگی برگشت تا امروز پای صحبت با ما بنشیند و از تلخیهای دورانی بگوید که آخرش با یک اراده قوی برایش شیرین شد.
در ادامه گفتوگوی فرافوتبالی «شهروند» را با مهدی فنونیزاده میخوانید:
از ٢٠سال قبل شروع کنیم؛ زمانی که شما در اوج دوران فوتبال خود بودید و حتی در جمع کاندیداهای بهترین بازیکن آسیا هم قرار گرفتید.
آن دوران که خیلی خوب بود و درواقع بهترین دوران زندگی من بود. آنقدر درگیر ورزش و فوتبال بودیم که وقت فکر کردن به هیچ چیز دیگری را نداشتیم. بههرحال دوران فوتبال حرفهای خیلی زود میگذرد و برای ما هم همینطور بود. البته فوتبال آن زمان کجا و فوتبال حالا کجا.
بعدها شما به جای حضور به جمع مربیان فوتبال ایران درگیر اعتیاد شدید و چند سالی از زندگیتان رنگ خوبی نداشت.
من اگر بههزار راه کشیده شدم، همهاش به خاطر کممحلیهایی بوده که در این ورزش و فوتبال به من شده است. البته نمیخواهم این مسأله را گردن کسی بیندازم چون از همه بیشتر خودم مقصر بودم که دنبال این ماجرا رفتم. بعد از اینکه فوتبالم را کنار گذاشتم چون کسی مرا تحویل نگرفت، میخواستم یک کار اقتصادی راه بیندازم. همین که به سمت این کار رفتم تا با یکی از دوستانم شریک شوم، این اتفاق برایم افتاد. البته اولین و دومینبار مثلا رفاقتی و تفریحی این کار را کردم اما کار به جایی رسید که کار اقتصادی یادمان رفت و درگیر موادمخدر شدیم.
خودتان فکرش را میکردید که بهعنوان یک فوتبالیست آلوده مواد مخدر شوید؟
واقعا فکرش را هم نمیکردم. پیش خودم میگفتم که من یک ورزشکار هستم و نباید از این کارها انجام بدهم اما تا بخواهم به این موضوع فکر کنم، آلوده شده بودم. حتی تا مدت زیادی خانواده و اطرافیان وقتی به من میگفتند که تو آلوده شدی، میگفتم مگر میشود یک فوتبالیست به سمت این کارها برود و انکار میکردم. البته اگر کمی بیشتر به من توجه میشد و بعد از خداحافظیام از فوتبال، فدراسیون و باشگاه استقلال که سالها برایشان زحمت کشیده بودم، مرا رها نمیکردند، این اتفاقات پیش نمیآمد.
و بالاخره تصمیم به پاک شدن گرفتید. چه شد که خودتان را مجاب به چنین تصمیمی کردید؟
من دیگر کارم به جایی رسیده بود که کاملا از خانواده و همچنین فوتبال دور شده بودم. من عاشق خانواده و دخترم بودم و وقتی دیدم که آنها با دیدن من زجر میکشند، تصمیم گرفتم که ترک کنم. سال٨٨ این اتفاق رخ داد و قطعا دلیل اولم عشق به دخترم بود که باعث چنین تصمیمی شد. البته با اینکه از فضای فوتبال دور شده بودم و دیگر حوصله دیدن فوتبال از تلویزیون را هم نداشتم، حبیب کاشانی در این راه به من خیلی کمک کرد.
فکر میکنید اگر قبلا فوتبالیست نبودید، بازهم چنین تصمیمی میگرفتید؟
اگر بقال هم بودم، این تصمیم را میگرفتم چون همانطور که گفتم فقط به خاطر خانوادهام این کار را کردم و بس.
بعد از اینکه به زندگی برگشتید، رفتار اطرافیان و دوستان سابقتان با شما چگونه بود؟
از هیچکداماز دوستانم گلایه ندارم چون خودم به بیراهه رفتم و همه را از خودم دور کرده بودم. حتی از برادرم مرتضی که نزدیکترین فرد به من بود هم گلایهای ندارم. هیچکس رفتار بدی با من نداشت اما میبینید که با این همه سابقه فوتبال و با وجود اینکه بالاترین مدرک مربیگری را هم گرفتم، هیچ تیمیرا به من نمیدهند. البته این مختص به من نیست و خیلی از پیشکسوتان که اهل باندبازی نیستند، خانهنشین شدهاند.
شما بعد از فوتبالتان دنبال این ماجرا رفتید اما این روزها شنیده میشود برخی از فوتبالیستهای فعلی ما چنین موادی مصرف میکنند.
اگر این خبر درست باشد، واقعا برای این فوتبال متاسفم. من اگر به راه اشتباهی رفتم به خاطر این بود که اطلاعاتی دراینباره نداشتم اما این روزها دیگر همه از ضررهای این کار باخبر هستند. میتوان گفت که فوتبالیست نمیشود هم بازی کند و هم مواد مصرف کند چون این مواد اولش به آدم انرژی میدهد و همین افراد را فریب میدهد. اگر بازیکنی به این سمت رفته، از همین جا به او میگویم که از این کارش دست بردارد چون دوران لذت بهزودی تمام میشود و به ذلت میرسد.
با اینکه سالهاست سالم هستید اما بازهم در کمپ ترک اعتیاد حاضر میشوید. دلیل خاصی دارد؟
همان زمان که برای ترک اعتیاد اقدام کردم، پیش خودم گفتم که اگر این کار با موفقیت انجام شود و من پاک شوم، برای همیشه به افرادی که به اینجا میآیند، کمک کنم. الان هم بخشی از زندگیام را در کمپ میگذرانم و سعی میکنم به افرادی که من هم قبلا مثل آنها بودم، کمک کنم. توصیهام حداقل به ورزشکاران این است که بعد از خداحافظی به هیچ عنوان از ورزش جدا نشوند چون اگر این اتفاق بیفتد احتمال زیادی دارد که به راهی بروند که من رفتم.