آفتابنیوز : «چاپ آخر» یکجور روزنامه است. روزنامه جمع و جوری که در آن گفگو و خبر و... را درباره نمایشگاه کتاب میتوانید بخوانید. البته این روزنامه یک کم شوخ و شنگ است و زبانش با بقیه روزنامهها فرق دارد. پنجمین شماره از «چاپ آخر» را در سومین روز از نمایشگاه کتاب امسال بخوانید:
مسئول ستاد برنامههای جالب بیست و هستمین نمایگاه کتاب تهران از نهایی شدن فهرست بازیگران، هنرمندان و ورزشکارانی که قرار است در نمایشگاه کتابخوانی کنند خبر داد.
وی گفت: مثل همیشه در راستای جالب کردن نمایشگاه کتاب برای عموم مردم قرار است تعدادی از بازیگران، هنرمندان و ورزشکاران با حضور در نمایشگاه بصورت بلند بلند کتابخوانی کنند.
او دعوت از همون پسره که تو همه نمایشگاهها میاد روپایی میزنه رو هم از دیگر برنامههای این ستاد دانست!
این مقام مسئول درباره فایده کتابخوانی هنرمندان و بازیگران و ورزشکاران در نمایشگاه گفت: با توجه به اینکه اکثر بازدیدکنندگان نمایشگاه از سواد خواندن و نوشتن برخوردار نیستند، این برنامههای کتابخوانی به آنها کمک میکند که بفهمند تو کتابها چه چیزی نوشته شده است!
وی در پایان و بعد از خواندن اسامی این فهرست کتابخوانان، چند بار فهرست را از بالا تا پایین مرور و در نهایت خودش هم از اینکه نام «بهاره رهنما» در بین این افراد نیست تعجب کرد!
گفتگوی «چاپ آخر» با مسئول کمیته «هر سال بهتر از پارسال» نمایشگاه کتاب
با بلیط فروشی مخالفم اما برای سال بعد کلی فرغون تدارک دیدهایم!
چاپ آخر: سلام. با تشکر از شما. بفرمایید که برای بهبود روند برگزاری نمایشگاه در سال بعد چه تمهیدی اندیشیدهاید؟
مسئول: بله. عرض کنم که ما در این راستا به طرحهای گوناگونی فکر کردیم که هدفمند کردن مخاطبان و استفاده از ظرفیت میلیونی آنها از این جمله است؟
چاپ آخر: یعنی قصد دارید همون طرح قدیمی بلیط فروشی رو اجرا کنید؟
مسئول: نخیر. ببینید من اساساً با بلیط فروشی مخالفم، در عوض برای سال بعد تعداد کافی فرغون، استامبولی، ماله و شاغول سفارش دادهایم!
چاپ آخر: که چی بشه؟
مسئول: بله. عرض کنم که ما دیدیم الان وزارت ارشاد هر سال چند میلیارد داره برای مصلی اجاره میده، از اونور هم این مصلی هنوز که هنوزه درست نشده، خب ما میتونیم از ظرفیت این 5 میلیون بازدید کننده برای ساخت مصلی استفاده کنیم، دیگه اجاره هم نمی دیم!
چاپ آخر: بیشتر توضیح می دید؟
مسئول: بله. ما همزمان با شروع نمایشگاه میگیم شهرداری بیاد چند کمپرسی آجر خالی کنه در مبادی ورودی، بعد دست هر کدوم از بازدیدکنندگان یه فرغون می دیم آجرها رو بیارن تا توی مصلی، این راه رو که دارن میان، حالا یه فرغون هم بیارن! بعد هم به کف پای یه عده ماله رو می بنیدم که همینطور که راه میرن...
چاپ آخر: بعد از اتمام کار ساخت مصلی برنامهتون چیه؟
مسئول: انشاالله کار ساخت اتوبان تهران شمال رو به عهده می گیریم. هر کدوم از این 5 میلیون نفر ده متر غلطک رو روی آسفالتا راه ببرن جاده ساخته میشه دیگه!
چاپ آخر: بله ممنون. با اجازه تون من رفتم!
مسئول: کجا؟ کجا آقاجون... پسر نذار دست خالی بره، هوی پسر! اون دو تا کیسه سیمان رو بزار رو دوشش ببره!
الو... چاپ آخر؟!
شما هم میتوانید پیامهای خودتان را برای چاپ در بخش «الو... چاپ آخر؟!» برای ما بفرستید:
- سلام... میخواستم از برگزار کنندگان نمایشگاه کتاب تشکر کنم، فقط سیب زمینی سرخ کردههاش رو زیادی میزارن تو روغن بمونه، بعضیهاش سوخته بود! / فریبا، 19 ساله
- آقا من اومده بودم کتاب ترانههای شهرام شپره رو بخرم نبود! کتابای دو سه تا از اون خوانندههای در پیت لسآنجلسی بود ها، ولی این نبود. پس چی شد پیام 24 خرداد؟! / پوریا، 59 ساله
- سلام... ببخشید خاله شادونه کی میاد نمایشگاه؟ / مامان بهمن، 6 ساله (طبیعتا خود بهمن 6 سالشه!)
- داداش ما قلیون شارژیمون رو بیاریم یا نه؟ دم در گیر ندن یه وقت نادخ بشه؟! / هوشنگ، 26 ساله عکسخند