آفتابنیوز : این مورخ و پژوهشگر حوزه دین و تاریخ اسلام در گفتوگو با ایسنا، به ارائه دیدگاههایش درباره بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و سیاستهای معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت.
او با بیان اینکه نمایشگاه کتاب جای بروز و ظهور همه استعدادهای فرهنگی است میگوید: ما برای تقویت اندیشههای خود نیاز به طرح اندیشه مخالفان هم داریم والا به آن قدرت لازم دسترسی نخواهیم داشت. به علاوه که من فکر میکنم در بسیاری از اوقات ما نسبت به برخی از موارد، با نگاه سوءظن و توهم برخورد میکنیم؛ در حالیکه واقعا اشتباه میکنیم.
آنچه در پی میآید حاصل گفتوگوی ایسنا با رسول جعفریان است:
- به نظر میرسد نمایشگاه کتاب امسال سعی داشت تفاوتهایی با دورههای اخیر داشته باشد. از جمله این موارد تلاش برگزارکنندگان نمایشگاه برای بهبود برخی مسائل، دعوت از مدیران نمایشگاههای بینالمللی و همچنین واسپاری بخشی از کار اجرایی نمایشگاه به تشکلهای نشر بود. به نظر شما بازتاب این فعالیتها در نمایشگاه چگونه بود؟
- به طور کلی باید عرض کنم نمایشگاه کتاب در همه ادوار مهمترین رخداد فرهنگی کشور بوده و از این بابت باید از تمام کسانی که برای برپایی آن تلاش کردهاند سپاسگزار بود. به نظر بنده در نمایشگاه سه رکن وجود دارد:
یکی اساس نمایشگاه کتاب و برگزاری آن به عنوان یک اصل است. اقدامی که هر دولتی باشد باید انجام بدهد و تا اینجای کار، مدیران هر دوره و طبعا همه دورهها برای تحقق این امر تلاش کردهاند.
دوم خلاقیتهایی است که به صورت مناسبتی یا هر زمینه و عامل دیگری، در ایجاد سالنهای خاص، برگزاری نمایشگاههای موردی، ترتیب دادن جلسات سخنرانی و مسائل دیگر وجود داشته و دارد و این هم در برخی از دورهها بیشتر و در برخی کمتر بوده است. در این زمینه باید بگویم که امسال قدری فعالیتها توسعه یافته بود و امید است با توجه به دیدگاههای نسبتا بازی که وجود دارد سال آینده بهتر باشد که میتواند باشد.
وجه سوم نمایشگاه، مربوط به عرضه کتاب و در ارتباط با مفهوم فضای باز یا نیمهبستهای است که در هر دوره بر سر آن بحث است و در اصل برگرفته از فضای فرهنگی سیاسی کشور زیر سایه دولتها و سیاستهای آنهاست. در طول یک یا حتی چند سال، با توجه به دیدگاههایی که دولتهای وقت دارند، محدودیتها یا گشایشهایی در فضای فرهنگی ایجاد میشود. نتیجه آن امر در نمایشگاه ظاهر شده و خود را نشان میدهد. طبعا به دلیل اینکه قشر فرهنگی، تمایل بیشتری به آزادی اندیشه و فکر دارند، از هر نوع اقدامی که فضای فرهنگی را بازتر و شفافتر نشان دهد خوشحال خواهند شد. به نظر بنده امسال، بعد از یک دوره هشتساله که به هر دلیل، کنترلهایی وجود داشت، یکی از سالهایی بود که رونق بیشتری در این زمینه پدید آمده بود. دولت قبل و مدیرانی که برای این کار بودند، به رغم آنکه تلاش بسیار زیادی در امر اداره نمایشگاه میکردند، اما به دلیل نمایندگی آن دولت و دیدگاههای آن، و هم باورهای خاص خودشان، از این زاویه، به این قبیل گشایشها اعتقاد زیادی نداشتند. به نظر من این یک امر عادی است. دو دولت مختلف با سیاستهای متفاوت حاکم هستند که هر کدام سیاستهای خود را دارند. طبیعی است که از وزارت ارشاد دولت جدید و با توجه به تمایل مردم به سیاستهای آقای روحانی در انتخاب ایشان، انتظار میرفت زمینه را بازتر کند و به نظرم وزارت ارشاد و خاصه معاونت فرهنگی توانست این کار را تا حدودی انجام دهد. این وظیفه این دولت بود که این مقدار گشایش ایجاد کند و به نظرم تلاش کرد تا به این نقطه برسد. این انتظاری بود که مردم داشتند و باید برآورده میشد.
- همانطور که میدانید سیاست کلی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران را وزارت فرهنگ و معاونت فرهنگی آن برعهده دارند. با توجه به اینکه نزدیک به دو سال از آغاز به کار این معاونت در دولت آقای روحانی میگذرد عملکردش را در برپایی نمایشگاه کتاب چگونه ارزیابی میکنید؟
- برای یک مدیر دو نکته در اداره نمایشگاه اهمیت دارد؛ یکی توانایی مدیریت و دیگری دیدگاهها. بنده هم با جناب دکتر پرویز آشنایی داشتم و هم با جناب آقای صالحی. از نظر مدیریت هر دو بر اساس تجربهای که داریم نشان دادند که توان اداره نمایشگاه را به نحو مطلوب دارند. اداره نمایشگاه کار سختی است، اینکه در یک دوره پانزدهروزه با این همه فشار، نمایشگاه بدون مساله مهم خاتمه یابد، نشانگر توانایی است. اما به هر حال، این دو مدیر، دیدگاههای متفاوت دارند و همانطور که اشاره کردم، آنها نظرات دو دولت را نمایندگی میکنند. طبیعی است که از نظر بنده، دیدگاههای فعلی به رغم آنکه در بسیاری از اصول با مدیر قبلی نزدیک است، و هر دو آدمهای ملی و مذهبی هستند، اما مدیریت جدید در جذب قشر فرهنگی جامعه موفقتر بوده است. طبیعی است که منتقدانی که برخی از این کارها را نمیپسندند، حتی شماری از این اقدامات را رواج غربگرایی بدانند، اما نمایشگاه، مثل بسیاری مراکز فرهنگی دیگر، جایی است که باید قشر فرهنگی آرامش خاطر داشته باشد و اگر جایی نمیتواند برود اینجا آزادی عمل بیشتری داشته باشد و فضای خالی از کنترل را حس کند. شما ممکن است آدمهای خاصی را در فضاهایی اجازه بروز ندهید، اما به نظر من نمایشگاه جای طرح این افراد و حتی اندیشههای تاحدودی متفاوت است و جای محدود کردن بیش از حد نیست. ما البته در این کشور، حد و مرزهایی داریم که اگر نه همه اما غالبا به آن وفادارند، اما نمایشگاه کتاب جای بروز و ظهور همه استعدادهای فرهنگی است. به نظر من نباید از طرح اندیشهها واهمه داشته باشیم.
چرا ما بهترین کشتیگیران دنیا را میآوریم و جوانان نیرومند خود را برابر آنها به میدان مسابقه میفرستیم؟ آیا جز برای تقویت فرزندانمان است؟ در حوزه اندیشه هم همینطور است. ما برای تقویت اندیشههای خود نیاز به طرح اندیشه مخالفان هم داریم والا به آن قدرت لازم دسترسی نخواهیم داشت. به علاوه که من فکر میکنم در بسیاری از اوقات ما نسبت به برخی از موارد، با نگاه سوءظن و توهم برخورد می کنیم؛ در حالی که واقعا اشتباه میکنیم. وقتی اندیشههای مختلف به میدان بیاید و نقادی شود، تفکر ما به عنوان یک تفکر برتر سرافراز خواهد بود. به هر حال من این فضا را میپسندم و معتقدم دولت جدید قدمهایی برای کشاندن نیروهای مختلف فکری به نمایشگاه برداشته است. البته ما در ایران و در خاورمیانه زندگی میکنیم و مرزها و مشکلات امنیتی و مذهبی و حدود خاص خود را داریم. اما وقتی از گذشته تمدنی خود تعریف میکنیم که در فلان دوره چه حریتهای فکری بوده و چه نتایجی به بار آورده، باید بدانیم که آیندگان هم درباره ما همین قضاوت را خواهند کرد. دنیای جدید، دنیای رقابت است. تا ماشین خارجی نیاید، صنعت خودروسازی ما خودش را بالا نخواهد کشید. تا ورزشکاران ما با بهترینهای دنیا مسابقه ندهند، ترقی نخواهند کرد. در حوزه تفکر هم تا وقتی ما اندیشههای جدی مطرح در دنیا را در همه حوزهها در اینجا طرح نکنیم، نمیتوانیم خود را بالا بکشیم. من بشخصه از فضایی که ایجاد شده خوشحالم و آن را یک توفیق برای اندیشه و پیشرفت آن در کشور میدانم و از اتهام زدنهای بیمورد در این زمینه خشنود نیستم. البته ممکن است تخلفاتی بشود، اثر نامطلوبی منتشر شود، در اینباره، من شاهد بودم که مدیریت نمایشگاه تلاش جدی برای جلوگیری از این قبیل آثار داشت و از دیگران هم کمک میخواست، اما همزمان، حامی اندیشههایی بود که هرچند ممکن است کسانی نسبت به آنها مسأله داشته باشند، و در اینباره محق هم باشند، اما صاحبان آنها به عنوان یک شهروند حق نشر آنها را دارند و لطمهای نیز به امنیت و دیانت نخواهد زد.
- به نظر شما چرا برخی تلاش کردند تا با کار رسانهای و غبارآلود نشان دادن فضای فرهنگی دولت و بخصوص معاونت فرهنگی، علیه نمایشگاه جوسازی کنند؟
- من این قبیل فعالیتها را بر دو دسته میدانم؛ اول دستهای یا بخشی از آنها که از سر دلسوزی میتواند باشد، هرچند ممکن است بنده دیدگاه آنها را قبول نداشته باشم. مثلا فکر میکنند اگر دوره آثار تقیزاده چاپ شود، فلان و بهمان خواهد شد، در حالی که چنین نیست. ما باید از افکار آنها که الان بیش از نیم قرن یا حتی نزدیک به یک قرن از نوشتن آنها گذشته آگاه باشیم. هیچ ضرری هم به جایی نخواهد زد مگر اینکه ما به خودمان مظنون باشیم. اما و با این حال اینکه منتقدان درباره نشر این قبیل کتابها، کارشان را رسانهای کنند، بنده را نگران نخواهد کرد. هر دولتی باید آماده نقد و اهل تحمل باشد و پای کاری که میکند بایستد.
اما بخشی دیگر صرفا برای بیاعتبار کردن دولت است. کاری که در حوزههای دیگر مربوط به دولت هم انجام میشود و در اینجا چون میتواند رنگ دلسوزی برای دین و مذهب داشته باشد، جذابیت بیشتری برای عامه دارد. به نظرم این قبیل کارها بیش از آنکه انتقادهای جدی باشد ایرادهای بنیاسرائیلی است. یافتن یک کتاب در یک گوشه نمایشگاه که از نظر محتوا مشکل دارد، در همه دورهها اتفاق میافتاد. بنابرین این همه سروصدا ندارد. ما باید حساب منتقدان دلسوز را از کسانی که شیطنت کرده و به تحریک این و آن میپردازند جدا کنیم. برخی گروهها و جناحها در این زمینه حرفهایتر و منظمتر عمل کرده و از شبکههای خاص خود برای تحریک استفاده میکنند. بنده تا آنجایی که درد ملت و هویت و دیانت است، از شر این قبیل انتقادها راضیام اما از کسانی که به اسم دیانت و مذهب و برای تحریک برخی از ناآگاهان و پر کردن صفحات روزنامهها و سایتها علیه دولت، شیطنت کرده، اینها را بهانه حمله به این و آن قرار میدهند و کم هم نیستند، میخواهم که به اصلاح خود بپردازند. اینها مصداق اختلافافکنی در میان مردم است بیش از آنکه جهت اصلاحی داشته باشد. آقای صالحی (معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) یکی از چهرههای متدین در حوزه، خانواده اهل فضل و خودشان از طلاب درسخوانده و روشن هستند. طبعا دیدگاههایی دارند و به عنوان یک مدیر و نماینده یک دولت با یک طرز تفکر حق دارند در این زمینه دیدگاههای خود را داشته باشند. چنانکه در دولت قبل هم دیدگاههای دیگری بود و خود ما با آنها در امر نمایشگاه همکاری داشتیم. مشترکات بسیار زیاد بود و در این زمینه بر خود فرض میدیدیم تا همراهی کنیم. اما همانطور که عرض کردم، نگاههای این دولت را به امر کتاب بهتر میپسندم و آرزو میکنم که در این زمینه، فعالتر باشند. بنده نشر کتابهای علمی و فکری را حتی اگر با مذاق بنده ناسازگار باشد، برای مملکتمان یک برکت میدانم. این ممکن و گاه حتمی است که ما با برخی از دیدگاههای آنها موافق ناشیم، اما باید بدانیم که همه حق در چنته ما نیست و همه منتقدان ما هم خائن نیستند بلکه گاه دلسوزیشان از ما برای کشور بیشتر است.
- امسال مقام معظم رهبری از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کردند. این بازدید درحالی صورت گرفت که برخی مثل سال گذشته منتظر بودند تا ایشان به نمایشگاه نیایند و این مسئله را به ناکارآمدی سیاستهای فرهنگی دولت و معاونت فرهنگی گره بزنند اما نه تنها این اتفاق رخ نداد بلکه ایشان به نمایشگاه آمدند و اتفاقا از غرفههای ناشرانی بازدید کردند که در طول دورههای قبل به خاطر وجود همان نگاه همراه با سوءظن بعضا دچار مشکلاتی شده بودند. آقای صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، در یک اظهارنظر گفتند که امسال رهبری نمایشگاه کتاب را بدون رتوش دیدند. این مسأله سبب اعتراضهایی به ایشان شد. در کل نظرتان نسبت به گزارش بازدید مقام معظم رهبری از نمایشگاه چگونه است.
- ببخشید که پاسخهای من از تقسیم امور به دو یا چند قسمت آغاز شد. بنده در این زمینه باید عرض کنم دیدار رهبری از نمایشگاه از نظر من دو وجه دارد؛ یکی اینکه این اقدام و مشابه آن رسمی است که به هر حال در کشورها وجود دارد و روسای کشور از نمایشگاههای مهم بازدیدهایی دارند. طبعا این وجهی از تشویق است و این حرکت یک حرکت نمادین.
اما به نظر بنده وجه دیگر این مسأله علاقه خاص رهبری به بحث کتاب و نشر است. ایشان سابقه طولانی با امر کتاب و نشر دارند و بسیاری از ناشران قدیمی و آثار کهن را از قدیمالایام میشناسند و با آنها رفتوآمد داشتهاند. بعد از انقلاب هم به رغم فعالیتهای سیاسی در سطح بالا، ارتباطشان با کتاب همچنان حفظ شده است. ایشان عاشقانه به نمایشگاه میآیند و از روی علاقه از غرفهها بازدید میکنند. نگاه ایشان از این زاویه، نگاه یک فرد اهل مطالعه است و در اینجا کاری به سیاست و این قبیل امور ندارند. البته شخصا ممکن است از کتاب یا مقالهای خوششان بیاید یا نسبت به آن انتقاد داشته باشند، اما در اصل یک فرد اهل فرهنگ و روشنفکر هستند که در نگاه کلی کتاب را اسباب ترقی و پیشرفت میدانند. به علاوه، ایشان دست دولتها را در اجرای سیاستهایشان باز میگذارند. اگر دولت قبل در این زمینه قائل به اعمال محدودیت بود، ایشان دخالتی نمیکرد، کما اینکه اکنون هم چنین کاری نمیکنند. بنده البته این را نمیدانم که در سالهای قبل محدودیتی در بازدید وجود داشته است یا نه، اما این را میدانم که اینبار، از بخشی از نمایشگاه بازدید شد که ناشران آن خواستار فضای باز فرهنگی بودند و گاه در نشر آثارشان مشکلاتی داشتند که بسیاری از آنها در این یکی دو سال برطرف شده و راضی هستند. به نظرم این بازدید و ارتباط میتوانست کمک زیادی به بهتر شدن وضع کتاب داشته باشد. طبیعی است که معمولا در این بازدیدها نگاههای امنیتی هست و مدیران نمایشگاه امسال یا سالهای قبل در بخش مهمی از آن چندان مداخلهای نداشتهاند، و نباید نسبت به آنها مطلبی گفته شود که مربوط به آنها نیست، اما هرچه بود، امسال اتفاق مبارکی افتاد. من باز تأکید میکنم رهبری در این نقطه یعنی نمایشگاه، در مقام یک رهبر سیاسی نیستند، بلکه یک روشنفکر اهل کتاب هستند که مدیران باید شرایط را برای ارتباط نزدیکتر فراهم کنند. امسال هرچه بود، این ارتباط نزدیکتر شده بود. ما اهل کتاب، فارغ از مسائل سیاسی و اختلافات جناحی و مشکلات، دوست داریم این وجه ایشان را که حکایت از یک شخصیت آزادیخواه و روشنفکر است، بیشتر برجسته کنیم و بنده حقیقتا بر این باور هستم که ایشان از کتاب و نشر و شعر و ادب لذت میبرند و انسی که با کتاب دارند، بسیار جدی، عمیق و زیاد است. خواهش من این است که ناشران، از هر دسته و گروه، آثار جدیشان را برای ایشان بفرستند. ایشان اگر کامل مطالعه نکنند، حتما مرور خواهند کرد و این میتواند منشأ اتفاقات خوبی در امر کتاب و نشر و باز شدن بیشتر فضای فکری جامعه باشد.