آفتابنیوز : انتشار فیلمها یا صداهایی که قرار نبوده جایی منتشر شود برای اولین بار در کشور اتفاق نمیافتد. این کار که میتواند مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد و مصداق بیاخلاقی سیاسی است، برای سیاستمداران زیادی دردسرساز شده است.
ظریف و مشاجره در مجلس
آخرین ماجرا که خبرش هنوز در تیترهای مطبوعات جا دارد، مشاجره فیلمی است که روز یکشنبه از مشاجره دو عضو جبهه پایداری با محمدجواد ظریف در مجلس منتشر شد. در این فیلم یکی از اعضای جبهه پایداری از زبان مقام معظم رهبری ظریف را به خیانت متهم میکند که با واکنش تند وزیر امور خارجه مواجه میشود. این درگیری لفظی همزمان با به صدا درآمدن زنگ آغاز جلسه علنی اتفاق میافتد اما پشت تریبون نبوده و فرم رسمی نداشته است که یکی از حاضرین فیلمی تهیه و در شبکههای مجازی منتشر میکند و هنوز مشخص نیست چه کسی است. اما این اولین باری نیست که فیلم یک اتفاق غیررسمی، منتشر میشود و احتمالا آخرین بار هم نخواهد بود.
ماجرای نوار آیت
روزنامه انقلاب اسلامی که روزنامه عصر بود، برای یک بار در تاریخ انتشارش، ساعت 10 صبح منتشر میشود و آن یک بار روز 28 خرداد 59 بود و یک تیتر بسیار درشت داشت: «طرح توطئه توسط دکتر حسن آیت». شهید سید حسن آیت، دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی و از اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان قانون اساسی و یکی از مخالفان سرسخت بنیصدر بود و روزنامه انقلاب اسلامی هم به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی بنیصدر کار میکرد.
در آن روز، متن پیاده شده دو نوار از سخنان سید حسن آیت در روزنامه انقلاب اسلامی منتشر شد که مطالعه آن میتوانست به نوعی وجود توطئه علیه بنیصدر را تأیید کند، به ویژه آن که چاپ آن با تبلیغات گسترده رسانههای ضدانقلاب همراه شد. در متن منتشر شده این نوار در روزنامه انقلاب اسلامی ظاهرا به دلیل نامفهوم بودن صدا در برخی جاها از سه نقطه استفاده شده بود و به این ترتیب و با هنرمندی، سانسور و تحریفی دقیق در محتوای این متن به وجود آمده بود. حسن آیت در واکنش، این نوار را تحریف شده خوانده و گفته بود: «نوار مورد ادعای روزنامه انقلاب اسلامی یک نوار تحریف شده است و توطئه کثیفی است از طرف روزنامه انقلاب اسلامی علیه من و علیه جمهوری اسلامی». بعدها نسخه اصلی نوار توسط آقای میرسلیم به دست آیت رسید و متن آن پیاده و منتشر شد.
هر دو نوار متضمن گفتگوی یك نفر با آیت بود و مشخص بود كه سخنان در محیطی خصوصی بیان شده است و در آن از ذكر عناوین و القاب خبری نیست. ماجرا این بود که شخصی با ضبط صوتی در جیب به سراغ آیت میرود و از هر دری سخنی میگوید و پیشنهاد ترور افراد متفاوت یا تقلب در انتخابات را میدهد که آیت با آنها مخالفت میکند. خود آیت ماجرا را اینگونه روایت میکند: «شخصی که پیش من آمد و با دسیسه قبلی آمد و ضبط صوت هم توی جیبش بود، شخصی است اهل محلات به نام عزت الله کفایتی. این قبل از انقلاب هم پیش من آمده بود. منتها آن موقع ساواک بود و ما احتیاط میکردیم ونمی گفتیم که کاری داریم. میگفت بمب دارم و وسایل دارم میگفتیم نابود کن چون به او اعتماد نداشتیم. بعد از انقلاب هم یک روز آمد و گفت که ما میتوانیم رجوی را بکشیم، توچه میگویی؟ گفتم که خیر، رجوی قابلیت کشته شدن را ندارد و ما هم نمیخواهیم کشته بشود، ما باید مردم را تبلیغ بکنیم. من چون دیدم آن جواب را دادم و گرنه حالا دنباله توطئه را بگویم به چه نحوی میخواستم پیاده بکنم! گفت حالا او را نکشیم، موسی خیابانی را که ممکن است از تبریز بیرون بیاید [رأی بیاورد] بکشیم؟ گفتم آن هم نمیخواهد بکشیم. گفت موسی خیابانی درتبریز رأی میآورد، اجازه میدهید ما برویم درتبریز تقلب بکنیم؟ گفتم که خیر، ما تقلب هم نمیخواهیم، شما [با تبلیغات قانونی] نگذارید آن انتخاب بشود. شاهدش این آقای موسوی [تبریزی] است، دادستان تبریز. این آقای کفایتی پیش ایشان هم رفته و همین سؤالات را کرده. صاحب نوار عضو سازمان مجاهدین خلق است و همه میدانند، این که چیزی است مشخص، تبریز میدانند، محلات هم میدانند.»
احمد توکلی صدای حسینی را ضبط نکرد اما پخش کرد
دهم آبان 1390 یکی از روزهای پرخبر در مجلس هشتم بود. نمایندگان استیضاح وزیر اقتصاد را در دستورکار داشتند. ماجرا به اختلاس چند هزار میلیاردی امیرمنصور آریا اشاره داشت و چرایی انتصاب خاوری و جهرمی به سمت مدیرکلی بانکها. در آن روز احمد توکلی صدای شمس الدین حسینی را در صحن علنی پخش کرد. حسینی که در کمیسیون اصل 90 سخن گفته بود، شاکی شد و گفت که امیدوار است وقتی وزیر بعدی با توکلی حرف میزند استرس نداشته باشد که ضبط صوتی در جیب او باشد. توکلی و لاریجانی توضیح دادند که توکلی صدا را ضبط نکرده و فقط از کمیسیون اصل 90 گرفته است، البته لاریجانی تذکر داد که توکلی اجازه نداشته اسناد کمیسیون را در جلسه علنی پخش کند. ماجرای این صدای ضبط شده هم این بود که حسینی گفت: "مگر من به جهرمی حکم انتصاب دادهام؛ من چه کاره بانک صادرات هستم" اما توکلی در پاسخ گفت: حسینی به شخص بنده و آقای عبدالهی در کمیسیون اصل 90 گفت "پس از اینکه برخی افراد در دولت دوم وزیر نشدند، احمدینژاد به من گفت که آنها را به کار بگیر و جهرمی را به ریاست بانک صادرات بگذار، که من به جهرمی گفتم به بانک مسکن برو که گفت نمیروم و من رفتم کار را درست کردم". توکلی سپس صدای حسینی را منتشر کرد.
مکالمه نیک آهنگ کوثر با مهدی هاشمی
آذر 91 نوبت به مهدی هاشمی میرسد و گفت و گوی تلفنی پسر آیت الله هاشمی رفسنجانی با نیک آهنگ کوثر، کارتونیست خارج از کشور منتشر میشود و در این مکالمه مهدی هاشمی از پشت پرده برخی کنشهای اپوزسیون درون نظام سخن میگوید. کوثر که برقرار کننده این تماس است در مکالمه تاکید میکند که قرار نیست این گفت و گو خبری شود اما چندان به حرفی که میزند پایبند نمیماند. البته خانواده هاشمی تاکید دارند که کل مکالمه ساختگی است، اما چه ساختگی باشد و چه نباشد، نشانههای بیاخلاقی در انتشار آن دیده میشود.
احمدی نژاد و یکشنبه سیاه
یکی از اتفاقاتی که در اذهان اکثریت باقی مانده، ماجرای یکشنبه سیاه است. صبح روز یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۱ طرح استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت دهم در دستورکار مجلس بود، جلسه طولانی شد و در دو نوبت صبح و بعدازظهر تشکیل شد. احمدی نژاد از صبح در مجلس حضور داشت، او در نوبت عصر در پشت تریبون مجلس قرار گرفت و فیلمی را پخش کرد که در آن فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی دیده میشدند اما صدا پخش نمیشد. احمدی نژاد خود مانند زیرنویس دیالوگها را بازگو میکرد که حاکی از پیشنهاد رشوه لاریجانی به مرتضوی بود. در این فیلم، فاضل لاریجانی برادر علی لاریجانی در جلسهای با سعید مرتضوی درباره خرید یکی از شرکتهای تامین اجتماعی وارد رایزنی در حال رایزنی بود. براساس اظهارات احمدی نژاد فاضل لاریجانی خواستار در اختیار گرفتن این شرکت به صورت غیرقانونی بوده است. البته این فیلم راهگشا نشد و آن لحظات، آخرین دقایق وزارت شیخ الاسلامی بود.
اظهارات متناقض قالیباف درباره کوی دانشگاه در سال 82
محمدباقر قالیباف سال 92 در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، به جمع دانشجویان صنعتی شریف رفته بود و روایتی از ماجرای کوی دانشگاه در سال 82 تعریف کرد، به این شرح: «اما سال 82 و در جریان اتفاقاتی که به مناسبت سالگرد 18 تیر افتاد من فرمانده نیروی انتظامی بودم و باید بگویم در دولت اصلاحات رفتار بسیار بدتری با دانشجویان میشد. به طوری که در واقعه کوی دانشگاه در همین دولت اصلاحات و شورای امنیت ملی به نیروی انتظامی که من فرماندهی آن را برعهده داشتم، دستور برخورد، ورود به دانشگاه و خوابگاهها و تیراندازی را به من دادند».
این سخنان با انتشار نوار یک جلسه غیرخبری قالیباف با گروهی از جوانان و اعضای بسیج پاسخ داده شد و معلوم نشد چه کسی این صدا را منتشر کرده است. در این صدا، روایت قالیباف از آن ماجرا کاملا برعکس است: «در سال 82 بعد از به آتش کشیده شدن کوی دانشگاه و حادثه طرشت، من در جلسه شورای امنیت کشور محکم دعوا کردم و حرفهای بسیار تندی زدم و شأن جلسه را رعایت نکردم و گفتم که امشب هرکس بخواهد بیاید تو کوی و بخواهد این کارها را انجام بدهد، من به عنوان فرمانده ناجا، له شون میکنم و جمعشان میکنم... من در آن جلسه با برخوردی که انجام دادم مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور گرفت». البته پس از آن عده ای نوار دومی را ساختگی دانستند.
این تنها باری نبود که انتشار صدای یک جلسه غیرخبری برای قالیباف دردسرساز شد. پیش از آن ماجرای انتشار صدای او با شکایت هیات دولت از قالیباف همراه شده بود. ماجرا به آنجایی برمیگردد که سال 1387 فایل صوتی منتشر شد که حاوی اتهامات مالی و همچنین پاره ای سخنان ضد امنیتی علیه هیأت دولت ازسوی قالیباف دولت بود.
منبع: خبرآنلاین/ مریم محمدپور