آفتابنیوز : ایران نوشت: وی در حالی که چند بار نام داماد خود را صدا زده بود وارد یکی از اتاقها شد و از صحنهای که دید شوک زده فریادی کشیده و همسایهها را خبر کرد.با تماس او با پلیس قائمشهر اکیپی از مأموران بلافاصله خود را به محل حادثه که در طبقه دوم ساختمان قرار دارد رساندند.
قربانی حادثه که 34 ساله بود و محمد نام داشت در حالی که روی تخت بود از سوی فرد یا افراد ی مورد حمله قرار گرفته و با اصابت 5 ضربه کارد به پهلو و سینهاش از پای در آمده بود.
برادر زن قربانی حادثه در حالی که از این پیشامد بشدت متأثر شده بود در باره ماجرا به پلیس گفت: دامادمان باید ساعت 18 عصربه محل کارش میرفت. اما خواهرم هرچه به او زنگ زد کسی جواب نداد به همین دلیل چون نگران شده بود با من تماس گرفته و خواست تا به خانه آنها بیایم.من هم پیش از آمدن چند بار با تلفن خانه و همراه محمد تماس گرفتم که او پاسخگو نبود. او در راه آهن شهرمان کار میکرد. با همکارانش تماس گرفتم که گفتند او به خانه رفته و حالش خوب بوده است. با شنیدن این حرفها نگران شدم و به سمت خانهاش به راه افتادم. در آپارتمان بسته بود با پیچ گوشتی و آچار خودرو در را باز کرده و وارد خانه شدم. چند بارمحمد را صدا زدم، اما کسی پاسخگو نبود. با ورود به خانهاش دیدم او غرق در خون کف اتاق افتاده است. با صدای فریادهای کمک خواهیام همسایهها سر رسیدند و دقایقی بعد هم پلیس آمد. با کسی اختلافی نداشت.
در این مرحله از تحقیقات، مأموران در پرس وجو از همسایهها اطلاع یافتند مقتول فرد آرامی بوده و کسی با او اختلافی نداشته و شب حادثه نیز کسی متوجه ورود فرد غریبهای به خانه مرد همسایه نشده و نمیدانند قاتل چه کسی است.بدین ترتیب با دستور سرهنگ طبری فرمانده انتظامی قائمشهر گروهی از کارآگاهان آگاهی این شهر وارد عمل شدند تا راز این جنایت را فاش کند.
در حالی که غیبت همسر و فرزندان قربانی حادثه درزمان وقوع حادثه مشکوک به نظر می رسید پلیس بصورت نامحسوس تحقیقات خود را روی این موضوع متمرکز کرد.در ادامه مراحل تحقیقات به دستور سرهنگ رستمی رئیس آگاهی مازندران تیمی از کارآگاهان پلیس جنایی استان نیز وارد عمل شدند. تجسسهای همزمان دو تیم از پلیس مازندران به نتیجه رسیده و اطلاعاتی به دست آمد که نشان میداد زن جوان از مدتها پیش با همسرش دچار اختلافاتی عمیق بود و دائماً با هم جر و بحث میکردند.به دست آمدن این سرنخها باعث شد تا حرکات و رفتارها زن جوان تحت کنترل پنهانی پلیس در بیاید تا اینکه معلوم شد او تماسهاس مشکوکی داشته است.بدین ترتیب زن جوان بازداشت شد و تحت بازجوییهای دقیق پلیس قرار گرفت اما او هرگونه اطلاعی از ماجرای قتل شوهرش را منکر میشد تا اینکه با ارائه دلایل و مستندات غیرقابل انکار لب به اعتراف گشوده و پرده از یک جنایت خانوادگی برداشت.
او در بازجوییهای پلیس گفت: با هم اختلاف داشتیم. شب قبل از حادثه اختلاف ما به اوج خود رسید. او با تهدید کارد آشپزخانه موبایل مرا گرفت. خیلی عصبانی شده بودم. صبح در حالی که او هنوز در خواب بود کارد را برداشته و به سراغش رفتم. قبل از اینکه فرصت عکسالعملی پیدا کند چند ضربه به او زدم بعد هم خانه را ترک کردم.