آفتابنیوز : پایگاه اینترنتی نشنال اینترست در گزارشی به قلم پیتر هریس نوشت:
حتی اگر توافقنامه جنجال برانگیز باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا با ایران ماه آینده در برابر کشمکش های شدید در کنگره دوام بیاورد و از این مجرا عبور کند، این پیروزی عمر زیادی نخواهد داشت. به ویژه، این احتمال آشکار وجود خواهد داشت که توافقنامه هسته ای ایران توسط رئیس جمهور بعدی آمریکا باطل اعلام شود. همچنین با توجه به انتقاد نامزدهای جمهوریخواه ریاست جمهوری آمریکا از رویکرد اوباما در قبال مسئله هسته ای ایران، نمی توان چنین احتمالی را منتفی دانست. به ویژه اینکه باطل کردن توافقنامه هسته ای ایران در سال 2017 از نظر راهبردی منطقی باشد یا نباشد، هنوز این امکان وجود دارد.
در نگاه نخست، ممکن است بعید به نظر برسد که رئیس جمهور بعدی آمریکا اراده یا امکان باطل کردن توافقنامه هسته ای ایران را داشته باشد. احتمالاً رئیس جمهور بعدی به محض تصدی این سمت در 17ماه دیگر، با سخنان مقامات سرشناس کشور مبنی بر این رو به رو خواهد شد که اوباما، جان کری، وزیر امور خارجه و متحدان آمریکا کاملاً درست عمل کرده اند: اینکه توافقنامه هسته ای که در ژنو به دست آمده است، بهترین گزینه موجود برای جلوگیری از دستیابی ایران به توانمندی ساخت تسلیحات هسته ای است.
بی تردید، این مشاوره های رسمی در جهت از بین بردن اجماع بین المللی که هم اکنون درباره نحوه مقابله با بلندپروازی های هسته ای ایران به دست آمده است، نخواهد بود.
علاوه بر این، چه راههایی جایگزین توافقنامه ای خواهد شد که اوباما به دست آورده است؟ آیا واقعاً این احتمال وجود دارد که رئیس جمهور بعدی آمریکا قادر به اعمال دوباره تحریم های مؤثر چندجانبه علیه ایران باشد، و حمایت های داخلی و بین المللی را برای اتخاذ یک رویکرد نظامی گرایانه و سختگیرانه تر در قبال ایران جلب کند؟ واقعیت این است که اگر ایران اقدامات تحریک آمیز جدی صورت ندهد، احتمالاً امکان چندانی برای جایگزین کردن راهی به جای چارچوب دیپلماتیکی که سال ها طول کشیده است ایجاد شود، وجود نخواهد داشت.
با توجه به همه آنچه گفته شد، برخی مخالفت های داخلی و مخالفت بین المللی با بی اثر کردن توافقنامه هسته ای ایران به طور قطع مانع از عمل کردن رئیس جمهور جمهوریخواه آینده آمریکا به وعده خود برای باطل کردن توافقنامه ای خواهد بود که میراث اوباماست. اما این بدان معنا نیست که توافقنامه هسته ای ایران در دوره فعالیت دولت بعدی آمریکا از همه خطرها مصون خواهد بود. برعکس، دلایل دیگری وجود دارد که با توجه به آنها می توان تردید کرد که گزارش های پشت پرده داخلی در دفاع از توافقنامه هسته ای و نارضایتی بین المللی از یک جانبه گرایی آمریکا، برای حفظ وضعیت موجود کافی باشد.
همانطور که جاناتان برنستین Jonathan Bernstein چند سال پیش در مقاله ای نوشت، به طور کلی، بررسی های موجود نشان می دهد رؤسای جمهور آمریکا معمولاً تلاش می کنند به وعده هایی که در مبارزات انتخاباتی می دهند، عمل کنند. درست که وقتی یکی از نامزدها رئیس جمهور می شود، نمی تواند به همه وعده های انتخاباتی خود یک باره با تصویب یک قانون عمل کند، اما ناتوانی وی در عمل به وعده های خود معمولاً بیشتر به مخالفت ها در کنگره مربوط است تا تردید و بی ارادگی کاخ سفید.
همچنین بر اساس پیشنیه تاریخی، می توان انتظار داشت رئیس جمهور جمهوریخواه احتمالی بعدی آمریکا همه تلاش خود را برای باطل کردن توافقنامه ای خواهد کرد که از نظر بسیاری از منتقدان در چارچوب سیاست غیرمنطقی «تسکین اوضاع» به دست آمده است.
تعجب آور نیست یک رئیس جمهور پس از تصدی به این سمت بخواهد به وعده های انتخاباتی خود عمل کند. به هر حال، برای یک رئیس جمهور -مانند همه سیاستمداران- مهم است که اعتبار سخنان خود را حفظ کند. همچنین اگر یک وعده خاص برای جلب حمایت گروه ویژه ای از رای دهندگان داده شود (برای مثال، مخالفت با توافقنامه هسته ای ایران باب طبع جمهوریخواهان در عرصه سیاست خارجی است)، همان منطق سیاسی که یک نامزد را وادار به وعده دادن کرده است، احتمالاً آن رای دهندگان را وادار به پیگیری آن وعده پس از تصدی نامزدشان به سمت ریاست جمهوری خواهد کرد.
در عین حال، یک رئیس جمهور اغلب تلاش می کند به وعده های انتخاباتی خود عمل کند، حتی اگر شرایط در زمان مبارزات انتخاباتی با تصور وی از قدرت فرق داشته باشد. برای مثال به اقدامات جان اف. کندی، رئیس جمهور پیشین آمریکا برای از بین بردن «اختلاف موشکی» به محض تصدی سمت ریاست جمهوری در سال 1961 توجه کنید. کندی زمانی که سناتور بود، سال های زیادی را صرف انتقاد از دولت آیزنهاور، رئیس جمهور پشیین به خاطر فراهم کردن زمینه برتری تعیین کننده شوروی سابق بر آمریکا در بخش سامانه های تحویل موشک هسته ای کرد. وی با انتقاد از جمهوریخواهان به خاطر اشتباهشان در زمینه امنیت، و وعده دادن برای احیای برتری نظامی آمریکا تحت رهبری دموکرات ها، در مبارزات انتخاباتی خود در سال 1960 تا حد زیادی از این موضوع بهره گرفت.
تنها مسئله این بود که چنین شکاف موشکی وجود نداشت. کندی هنگام اظهارنظر درباره توانمندی های هسته ای آمریکا و شوروی سابق، به گزارش های غیردقیق مطبوعاتی استناد می کرد، و تنها به این دلیل توانست این کار را انجام دهد که کاخ سفید در دوره فعالیت آیزنهاور هیچ تلاشی برای دفاع از خود در برابر این ادعاها نکرد.
کندی سرانجام پس از آنکه به سمت رئیس جمهور منصوب شد، دریافت که شکاف موشکی افسانه ای بیش نیست. با این حال، کندی هیچ گامی در جهت اطمینان بخشیدن به افکار عمومی آمریکا در این خصوص برنداشت که دلیلی برای نگرانی درباره شکاف موشکی وجود ندارد. چرا که این کار موجب تضعیف محور اصلی وعده ای می شد که منجر به پیروزی وی در انتخابات شده بود. همچنین وی طرح های خود را برای تقویت تشکیلات نظامی آمریکا از جمله زرادخانه هسته ای این کشور تغییر نداد. همانطور که کریستوفر پربل Christopher Preble در مقاله ای نوشت: « رئیس جمهور و بسیاری از مشاوران وی معتقد بودند صرف نظر از مسئله شکاف موشکی، ایجاد تغییر در تشکیلات نظامی کشور لازم است.»
در عوض، کندی شروع به پیشبرد برنامه تقویت نظامی به منظور کاهش شکاف فرضی نظامی بین آمریکا و شوروی سابق کرد. این کار این امکان را برای وی فراهم کرد تا از تغییر موضع شدید در خصوص یکی از جنبه های مهم سیاست خارجی خود خودداری کند و حتی موجب شود گروهی از دموکرات ها که از تخصیص بودجه بیشتر به بخش نظامی ذینفع هستند، از وی بیشتر حمایت کنند. در واقع، کندی از توهم شکاف موشکی به عنوان سرپوش برای اجرای سیاست هایی استفاده کرد که می خواست برای دلایل دیگر پیگیری کند. به طور قطع، در حال حاضر این حزب جمهوریخواه است که می خواهد بیشترین امتیاز را از موضع قاطع و یک جانبه نظامی کسب کند. این بدان معناست که رؤسای جمهوریخواه بعدی آمریکا ممکن است از سرپوش های سیاسی برای توجیه سیاست های توسعه طلبانه خود استفاده کنند.
از آنچه گفته می شد، می توان این درس را در مورد آینده توافقنامه هسته ای ایران گرفت: سیاست اوباما در قبال ایران هر اندازه هم که از دیدگاه ناظران مؤثر باشد، اگر رئیس جمهور بعدی آمریکا، جمهوریخواه باشد، احتمال زیادی وجود دارد که گام هایی در جهت باطل کردن این توافقنامه برداشته شود. حتی اگر یک رئیس جمهور جمهوریخواه مطمئن باشد که اتخاذ رویکردی دیپلماتیک برای تامین منافع مهم آمریکا کافی است، انگیزه های قوی حزبی و سیاسی خواهد داشت تا عکس سیاست های اوباما عمل کند. به معنای دقیق کلمه، بهتر است حامیان توافقنامه هسته ای ایران امیدوار باشند یک نامزد دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا پیروز شود.