آفتابنیوز : مهمترين مطالب حسن مرعشي در گفتگو با شرق به شرح ذيل است:
*به نظر من از نظر حقوقي نيازي به طرحشدن توافقنامه هستهاي در مجلس نيست و نظر دولت را صائب ميدانم، ولي از نظر تدبير سياسي، اگر در موضع دولت بودم، حتما لايحه را به مجلس ميفرستادم. دولت يک کار بزرگ و ماندني براي ايران کرده است که از نظر سياسي خدمت کوچکي نيست. من چون دست دولت را خيلي پر ميبينم، اتفاقا رفتن چنين لايحهاي به مجلس را براي آگاهي مردم در مورد نمايندگانشان خيلي مفيد ميدانم؛ چون مردم ميبينند بعضي از اين تندروها چگونه فکر ميکنند و دنيا را چگونه ميبينند.
*اگر برجام در مجلس رد شد، براي شما ژورناليستها و سياسيون اصلاحطلبي که دنبال اين هستيد که بگويند ديديد که اينها چقدر بيتدبير هستند، خيلي سرمايه خوبي است، ولي براي رئيس دولت که ميخواهد کشور را جلو ببرد، کار خيلي سخت ميشود.
*در همين مذاکرات چندبار آقاي کري گفت به من فرصت بدهيد به ايران بروم و خدمت رهبري برسم و مسائل را حلوفصل کنم.او ميخواهد با منشأ اصلي قدرت که رهبري است، بنشيند و مستقيم گفتوگو کند.
*اوباما سه نامه در اين فاصله به رهبري نوشته است. اوباما خيلي هوشمند و خوب ايرانيها را شناخته و خوب فهميده است با ما نبايد با لجاجت و کينه برخورد کند؛ چون حريف ايران در منطقه نميشود و فقط بايد با ايران همکاري کند و در مقابل همکاريهايي که با ايران ميکند، اگر نگرانيهايي هم مثلا درباره هستهاي دارند که البته از نظر ما نگراني بيربطي است، رفع شود.
* الان غرب مشکلش در منطقه با متحدان عربش است، متحدان عرب در ظاهر يک حرفي ميزنند اما در باطن از گروههايي مثل داعش حمايت ميکنند. غرب از اين دوگانگي دچار وحشت شده است که در عربستان و بقيه کشورهاي عربي چه خبر است که اينگونه هم ميخواهند از مواهب غرب استفاده کنند و دست دوستي ميدهند و هم از درونشان چنين گروههاي غيرمسئولي بالا ميآيد و نميدانند با چه کسي بايد گفتوگو کنند، اما ايران اينگونه نيست. حکومت مسئولي است و سياستهاي روشني دارد که ميشود دربارهشان گفتوگو و مذاکره و همکاري کرد. البته اختلاف نظرهايي هم هست؛ مثلا دربار ه اسرائيل ما هرگز با آمريکاييها همموضع نخواهيم شد؛ چون موضع آنها خلاف موازين انساني است. امروز به نظر من ايران قدرتمند، مانع زيادهخواهي اسرائيل حتي در اراضي اشغالي خواهد شد و اين از دستاوردهاي مهم اين دور از مذاکرات است.
* ما وقتي در مجلس ششم بوديم، يک کميته مشترک براي رسيدگي به لوايح دوقلوي خاتمي، بين مجلس و دولت تشکيل شد از شوراي نگهبان آيتالله مؤمن و عليزاده و عزيزي بودند و از مجلس آقايان محتشميپور و سليماني و بنده. آنجا بحث مفصلي داشتيم که بيشتر بحث بين من و آيتالله مؤمن بود. من گفتم برخي سختگيريهايي که شوراي نگهبان اعمال ميکند براي حفظ سلامت نظام است که دست آدمهاي ناباب نيفتد و روي اصول خود جلو برود که ايشان هم تأييد کرد. بعد من گفتم از آن طرف هم توجه داريد که اين سختگيريها گاهي باعث ميشود آدمهاي ارزشمند و باکفايت از صحنه خارج بشوند؛ يعني خودشان صحنه را ترک کنند و کار به دست آدمهايي بيفتد که کفايت لازم را ندارند.
* آقاي ظريف و تيم او ظرفيتهاي واقعي جمهوري اسلامي بودند که زير خاک بودند، مگر آقاي ظريف چگونه برکنار شد؟ او به دفتر رهبري رفت و گزارشي از دفتر نمايندگي سازمان ملل داد و وقتي احمدينژاد مطلع شد دستور داد تا برکنارش کنند. روحاني اين ظرفيتها را از زير خاک درآورد و مجدد زنده کرد و به صحنه آورد که رفتند و اين کار مهم را انجام دادند.
*من اگر جاي آقاي روحاني بودم از فردا در جلسات روحانيت مبارز شرکت ميکردم و از هاشمي هم ميخواستم که به روحانيت مبارز برگردد و آنجا را تقويت ميکردم و محوري ميکردم براي اصولگرايان و آنها را دوباره با هم متحد ميکردم. الان وقت استفاده اصولگرايان از موقعيت روحاني است، ما اصلاحطلبان هيچوقت نگفتيم روحاني اصلاحطلب است. ميگوييم او اصولگراي معتدلي است که خردورز است و امروزي فکر ميکند، در خيلي از مواضع هم شايد از ما اصلاحطلبان جديتر باشد ولي سرمايه اصولگرايان است. من نميفهمم چرا اصولگرايان اين سرمايه را رها کردند و چرا به دنبال آيتالله مصباح ميگردند؟ وقتي رئيسجمهوري در کشور آمده که متعلق به گروه شما است و اين مقدار هم عزت براي کشور آفريده است چرا از آن استفاده سياسي نميکنيد؟
*اگر روحاني بخواهد در عرصه سياست داخلي گام مهمي بردارد بايد شوراي نگهبان را متقاعد کند جز در مواردي که قانون تعيين ميکند که افرادي نميتوانند وارد عرصه شوند اجازه بدهند که بقيه افراد وارد عرصه سياست شوند و به انسجام دو جناح اصلي کشور کمک کنند و با ايجاد يک رقابت، هرچه مردم پسنديدند روي کار بيايد.
*الان چه کسي مسئوليت احمدينژاد را در قبال هدردادن ٨٠٠ ميليارد دلار منابع کشور ميپذيرد؟ اصولگرايان ميپذيرند؟ آقاي مصباح ميپذيرد؟ آخرش هم گفتند سر ما کلاه گذاشت. آيا با اين حرف، مسئله مملکت حل شد؟ ٨٠٠ ميليارد رفت شما هنوز ميخواهيد در صحنه سياسي بمانيد؟ همين يک خطا براي عمر يک جناح سياسي کفايت ميکرد، اما آقاي مصباح هنوز براي کشور راهکار دارد؟ شما وقتي اين آدم را نشناختي ميخواهي بقيه را بشناسي؟
*(در پاسخ به اين سوال که: برنامهاي براي ائتلاف با اصولگرايان معتدل نداريد؟)يک زماني آقاي باهنر در کرمان به من گفت بيا با هم کانديدا شويم چون هر دو به درد کرمان ميخوريم، من گفتم نميخواهم کانديدا شوم و اگر هم بخواهم من و شما با هم بايد رقابت کنيم، ما با هم رقيب هستيم چه چيزي را ميخواهيم با هم قاطي کنيم؟ شما يک اصولي داريد، ما هم براي خود يک آرمانهاي ديگر داريم، رقيب که با هم ائتلاف نميکند. اگر يک زماني خطري، مثلا احمدينژاد، متوجه آينده کشور باشد حتما جناحهاي عاقل کشور بايد با هم عليه او متحد شوند ولي الان چنين خطري وجود ندارد.
*(نزديکان احمدي نژاد)الان چون يکييکي دارند با اتهامات مالي و فسادهاي گسترده دستگير ميشوند احمدينژاد يک فرار رو به جلو را انجام داده و ميخواهد اين برخوردها در جامعه، سياسي تعبير شود و مواضعي ميگيرد که اينطور جلوه بدهد که من دارم کار سياسي ميکنم و به اين دليل با من برخورد ميشود. وَاِلا او يک جريان تمامشده هم به لحاظ اجتماعي و هم به لحاظ سياسي است.