کد خبر: ۳۱۹۰۵۲
تعداد نظرات: ۷۵ نظر
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۰

پس از خودکشی نافرجام، چه بلایی سر فرد و خانواده‌اش می‌آید؟

مرد با خودش فکر می‌کند که لابد همسرش دچار یک حمله عصبی پس از دعوا شده و به همین خاطر است که او را سریعا به بیمارستان امام‌خمینی می‌برد.
آفتاب‌‌نیوز : هیچ‌کس با هیچ‌کس سخن نمی‌گوید
که خاموشی به هزار زبان در سخن است
بر مرده‌های خویش نظر می‌افکنیم
با طرح خنده‌ای
و نوبت خویش را انتظار می‌کشیم
بی‌هیچ خنده‌ای.

احمد شاملو

به گزارش شرق، گفته بود که این کار را می‌کند و آخرش هم کسی جلودارش نشد؛ شب بوده که به خانه رسیده، سردرد امانش را بریده.

 شام نخورده است، حتی به نشیمن هم نرفته. به مادرش گفته، استراحت می‌کند و زود می‌آید پیششان اما هیچ‌وقت نیامده دیگر. روی تخت پیدایش کرده‌‌اند درحالی‌که آب دهانش آویزان بوده و ملافه‌ها را بوی استفراغ گرفته است.

مرگ با قرص برنج، یکی از دردناک‌ترین مرگ‌های دنیاست چراکه آدمیزاد همیشه مأمور بی‌حقوقِ مراقبت از دستگاه گوارش خود بوده و آنهایی که خودکشی با قرص برنج را انتخاب می‌کنند، خودخواسته به این تکه از تنشان حمله‌ور می‌شوند تا از پا درآیند.

 این داستان هزاربارشنیده را این‌بار در بیمارستان لقمان می‌شنویم، مادرش در همین چندروز چند موی دیگر هم سفید کرده. «بُهت»، تنها حسی است که او دارد؛ برگه‌به‌دست دنبال انجام مراحل قانونی است اما حتی یک‌آن هم نمی‌تواند باور کند که دختر زنده و سرحالش، حالا دیگر نه‌تنها نیست، بلکه با مرگش، باری شده است بر دوش خانواده: «اولش به کسی نگفتیم که چه شده.

گفتیم مشکل قلبی پیدا کرده، استرس داشته و لابد غذایی اذیتش کرده اما کم‌کم همه خبردار شدند». با اینکه مریم به مادرش گفته بوده که یک روز خودش را راحت می‌کند اما چه کسی می‌توانسته باور کند تندیِ یک دختر ٣٣ ساله را که تازه از نامزدش خیانت دیده؟

سه‌راهی مرگ

مادر مریم و خانواده‌هایی که شبیه به او در بیمارستان لقمان مشغول تکمیل پرونده‌ای هستند که براساس آن پزشکی‌قانونی مجوز دفن را صادر کند، مشکلاتشان یکی، دوتا نیست. آنها باید بیایند اینجا تا پزشک مربوطه پرونده متوفی را تکمیل و آن را به پزشکی‌قانونی ارجاع دهد.

 در اینجاست که مرگ به یک سه‌راهی بدل می‌شود: «مرگ‌های طبیعی»، «مرگ‌های غیرطبیعی» و «مرگ‌های مشکوک». جز مرگ‌های طبیعی که پزشک می‌تواند جواز دفن آن را پر کند، در دو مورد دیگر، این پزشکی‌قانونی است که نظر آخر را می‌دهد.

آنهایی که با خودکشی رفته‌‌اند، زحمت بزرگ‌تری برای خانواده‌هایشان رقم زده‌‌اند؛ پیگیری مراحل قانونی دفن، از مجوز دفن گرفته تا دفن‌کردن، از برگزاری مراسم سوگواری گرفته و توجیه مرگ آنها میان فامیل تا راضی‌کردن وجدان خودشان.

 مادر مریم از اعتقادات مذهبی فامیلش نگران است، نمی‌داند که چطور به آنها بگوید دختر ٣٣ ساله‌اش به‌خاطر خیانت نامزدش دست به چنین کاری زده: «یکی از بزرگان فامیل که روحانی هستند اگر این موضوع را بفهمند قطعا با ما قطع‌رابطه خواهند کرد. خیلی از فامیل هم همین‌طور.

 اینجا یک خانمی با من صحبت کرد و گفت تقیه کن، نگو که اصل ماجرا چه بوده. این‌طوری، نه دروغ گفته‌ای و نه حقی را ناحق کرده‌ای، اما چطور. دخترم تازه سال قبل وسط ابرویش را برداشته بود. نماز نمی‌خواند اما حلال و حرام سرش می‌شد، کی باور می‌کرد این‌طور خودش را به کشتن بدهد؟»

نگرانی‌های پس از زنده‌ماندن

چند شب پیش «س»، همسرش را در حالی در خانه یافت که یک‌ساعتی بود نه به تلفن‌های مکررش جواب می‌داد و نه می‌توانست به سؤالات هراسان او پاسخ دهد.

 مرد با خودش فکر می‌کند که لابد همسرش دچار یک حمله عصبی پس از دعوا شده و به همین خاطر است که او را سریعا به بیمارستان امام‌خمینی می‌برد. در حین این انتقال، «س» متوجه بسته‌های خالی قرص سبزرنگی می‌شود که همسرش در طول یک‌سال مشاجره آنها، به‌عنوان قرص اعصاب می‌خورده و این موضوع را با پزشک کشیک بیمارستان در میان می‌گذارد.

پزشک از او می‌خواهد که اسم قرص‌ها را بگوید و او ورق‌های خالی دارو را نشان می‌دهد. حالا می‌گوید که اگر آن ورق‌ها را با خود نبرده بود، امکان داشت، خودکشی زنش نتیجه‌بخش شود: «وقتی که دکتر اسم قرص را دید، دستور داد که از همسرم نوار مغزی بگیرند.

 گفت اگر دیرتر می‌آمد، احتمال کما وجود داشت. بعد از گرفتن نوار مغزی و سیتی‌اسکن، چند آمپول به او تزریق کردند و یک‌ساعتی بعد دکتر بالای سر همسرم آمد ولی هنوز به‌هوش نیامده بود. چندبار اسمش را صدا کرد و چند سیلی محکم در گوشش خواباند تا چشم‌هایش کمی باز شد و از مرگ جست».

«س» می‌گوید که پزشک کشیک بیمارستان به او گفته که اگر وضع همسرش وخیم‌تر شود، باید به‌عنوان مسموم دارویی به بیمارستان لقمان منتقل شود و اگر این اتفاق برایش بیفتد، قطعا پای مسائل حقوقی هم در میان خواهد بود: «آقای دکتر به من گفت که به پلیس اطلاع می‌دهند و می‌گویند که خودکشی کرده و آن‌وقت برایش پرونده درست می‌کنند.

 نمی‌خواستم این اتفاق بیفتد، او آدم موجهی بود و در محل کارش به ثبات شخصیتی شناخته می‌شد». پایان‌بندی‌ای که همسر «س» برای آن دعوای خانوادگی رقم زده بود، هیچ‌گاه به بدی مرگ نبود اما خوردن آن‌همه قرص عواقبی خواهد داشت که به مرور دستگاه گوارش و سیستم عصبی‌اش را تحت فشار قرار می‌دهد.

 با‌وجوداین، نگرانی همیشگی «س» از تکرار این اتفاق، موضوعی است که شاید تا ابد بر سر زندگی آنها و زندگی تمام خانواده‌هایی که کسی را به‌خاطر خودکشی راهی بیمارستان می‌کنند، سایه بیندازد. «س» می‌گوید حالا از هر ورق قرصی در خانه می‌ترسد؛ او در اینترنت خوانده که اگر کسی تعداد زیادی از هر قرص را مصرف کند، ممکن است به کما رفته و دیگر به‌هوش نیاید: «فکر می‌کنم آنهایی که یک‌بار با چنین مشکلی مواجه شده‌‌اند تا آخر عمر استرس داشته باشند، اگر همسرم یک‌بار جواب تلفنم را ندهد، اگر عصر بخوابد و صدای زنگ تلفن را نشنود، اگر بی‌دلیل سردرد داشته باشد یا به‌خاطر جروبحث قهر کند، آن خاطره شوم یادم می‌آید و تنم می‌لرزد».

کودکی که مادرش را دوباره پیدا می‌کند

خانواده پرستو، در حال انتقال او به خانه هستند. هفته گذشته، سه ورق متادون را با هم خورده و یک‌درهزار شانس آورده که زود او را به بیمارستان آورده‌اند. خودش حرف نمی‌زند، لب‌هایش بی‌رنگ و ترک‌خورده‌‌اند و چند تار موی پریشانش از پشت شالی که مادرش به‌سختی به سرش کشیده پیداست.

برادر همسرش خیلی آرام و کوتاه توضیح می‌دهد که ورشکستگی همسر پرستو، زن را به جنون کشانده و یک روز بعد از اینکه دختر کوچکش را به مهد سپرده، در خانه خودکشی کرده است: «همیشه می‌گفت که می‌ترسد، می‌ترسد که بلندپروازی‌های شوهرش کار دستش بدهد و بالاخره داد.

شوهرش که برادر خودم است، تمام داروندار خانواده را جمع کرد تا ساختمان‌سازی کند اما وقت ساخت، مصالح گران شد و حالا کسی نیست آپارتمان‌های آماده‌شده را بخرد. زنش بی‌گناه است، هر کسی جای او بود هم همین کار را می‌کرد وقتی که شب و روز، طلبکارها پشت در خانه باشند و مرد فرار کرده باشد».

پرستو به خانواده‌اش و بعد هم در اظهاراتی به پلیس توضیح داده که متادون‌ها را از یک عطاری خریده، اول به قصد تسکین و بعد به قصد خودکشی. شدت عارضه وارده بر او به‌قدری زیاد بوده که خانواده‌اش از او قطع‌امید کرده‌‌اند و حتی به دختر چهارساله‌اش گفته‌‌اند که مادرش به سفر دوری رفته اما گویی دختربچه بو برده باشد ماجرا چیست، پاپیچ خانواده شده تا اینکه حالا، چفت‌به‌چفت ویلچر مادرش در حال خروج از بیمارستان است.

 او درست در کودکی مادرش را دوباره پیدا کرده است انگار. مادری که گرد سردی به صورتش نشسته و معلوم نیست که چطور می‌خواهد با عوارض ٣٠ قرص متادون کنار بیاید.

اسم مستعار مسمومیت دارویی


اینترنت به خیلی‌ها یاد داده که چطور کلک خودشان را بکنند. کافیست در گوگل کلمه «خودکشی» را سرچ کنید؛ کلی اطلاعات راجع به آن هست، از تجربه‌ها گرفته تا مطالب ترجمه‌ای درباره تعداد قرص، زمان خوردنش و روش‌هایی برای نفهمیدن دیگران! بنابراین بعید نیست که سن آنهایی که مرگ خودخواسته را به زندگی ترجیح می‌دهند هم کمتر شده باشد.

در سایر بیمارستان‌ها، این موضوع راحت‌تر قابل‌فهم است تا در بیمارستان لقمان که بخش عمده‌ای از مراجعان آن به‌خاطر «مسمومیت دارویی» بستری شده یا دار فانی را وداع گفته‌اند. نزدیک‌شدن به بیماران این بیمارستان و خانواده‌هایشان، فقط به بدترشدن حالشان ختم می‌شود؛ هیچ‌کدام از آنها نمی‌خواهند به رو بیاورند که چرا اینجایند.

 هیچ‌کدامشان نمی‌خواهند علت بستری‌شدن مریضشان را باور کنند. شاید دراین‌میان چند کلمه‌ای با مشاوران یا پرستاران حرف بزنند اما ترجیح می‌دهند جلو هر غریبه‌ای به همان واژه «مسمومیت دارویی» اکتفا کنند و بگویند، فلان قرص را اشتباهی خورده! اما هم آنها و هم سؤال‌کننده می‌دانند که آن جوان ٢٠ ساله که به حال نزار روی تخت افتاده، یا آن دختری که پشتش را به همه کرده و پس از به‌هوش‌آمدن یک شبانه‌روز کامل گریه کرده چرا اینجاست و چرا اشک می‌ریزد!

 آنهایی که اینجا دراز کشیده‌‌اند و به قطره‌های آرام و غمگین سرم خیره شده‌‌اند و نه روی نگاه‌کردن به چشم‌های مضطرب خانواده را دارند و نه می‌توانند به سؤالات یک‌خط‌درمیان آنها جواب بدهند، هرکدام بی‌گفت‌وگو، راویان پله آخر زندگی هستند؛ آنجایی که مشکلات و گره‌ها کور می‌شوند و دندان جایگزین دست می‌شود برای بازکردنش.

حالا اما با لب‌های سیاه از زغال فعال، روی تخت‌ها نشسته‌‌اند و نگرانند؛ هم از بازگشت به زندگی و هم وحشت‌زده‌‌اند به‌خاطر مرگ.

اما تک‌وتوک بین همین‌ها هم کسانی پیدا می‌شوند که بگویند از کرده خود پشیمان هستند؛ از برزخی بگویند که در حالت بی‌هوشی تجربه‌اش کرده‌‌اند، از راه‌رفتن روی موی باریکی حرف بزنند که در آن لحظه‌های جان‌سوز تجربه کرده‌‌اند و آینده را نگران‌کننده ببینند، مثل میثم که پدرش می‌گوید قطعا از این به‌بعد هزارویک مشکل کلیوی و گوارشی خواهد داشت: «دکتر پس از ویزیتش گفت که بهتر شده و پس از تکمیل پرونده می‌تواند برود خانه اما از این به‌بعد حتما درد معده خواهد داشت.

کسی که صد قرص ژلوفن خورده باشد، قطعا نمی‌میرد اما عصب‌های معده‌اش از بین خواهد رفت. این بچه سه روز مداوم هرچه خورده است را بالا آورده. کاش این کار را نمی‌کرد، کاش با یکی حرف می‌زد، حرف دلش را می‌گفت و سبک می‌شد، این که نشد کار؟!»

پایان بستری، شروع زندگی


درِ جنوبی بیمارستان لقمان در خیابان مخصوص، محل بدرقه آنهایی است که از مرگ نجات یافته‌اند. خانواده‌ها ماشین را به‌سختی وارد این کوچه بن‌بست و پر از ماشین می‌کنند و مریض‌هایشان، لنگ‌لنگان به سمتشان راه می‌افتند؛ بدرقه درست در لحظه دیدن ساختمان بیمارستان اتفاق می‌افتد؛ بیمارستانی که چند روز پر از کابوس و درد را در آن گذرانده‌‌اند و حالا از بیرون می‌بینند که پنجره‌هایش چه حفاظ محکمی دارد و گویی راه برای تکرار آن «اشتباه» برای همیشه با همین حفاظ‌ها بسته می‌شود.

 اگر خودکشی‌شان موفق می‌شد، هزار درد داشتند و حالا فقط دو درد؛ دردِ زنده‌ماندن، آن‌هم درست وقتی که تصمیم داشتند دیگر نمانند و دردِ پاسخ‌دادن به سؤالاتی که مایل به جوابگویی‌شان نیستند.

 آنها این‌روزها فقط کمی آرامش می‌خواهند، خوابیدن‌های طولانی و غذاخوردن در رختخواب. نمی‌خواهند با کسی حرف بزنند یا توضیح بدهند که در آن ساعت‌های شوم چه اتفاقی افتاده و چه‌چیزی آنها را ترغیب کرده است که کار را یک‌سره کنند، آنها فقط می‌خواهند که بخوابند؛ یک خواب خیلی طولانی که شاید بازگشتشان را به زندگی راحت‌تر کند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۷۵
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۲
1
32
خودکشی باید از حالت تابو خارج بشه...
سارا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۲۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۷
5
26
من چند ساله دنبال یه راه مناسب میگردم تا خودمو راحت کنم. راهی که وقتی مادرم پیدام میکنه جلوه بدی نداشته باشم تا ابد توی ذهنش بمومه و راهی که نتونن نجاتم بدم تا عذابم بیشتر نشه.
نمیتونم این زندگیمو تحمل کنم. خیانت دیدم چهار ساله مشاور و دکتر رفتم داروهای اعصاب خوردم اما هر روز بدتر از روز قبل میشم. هر شب خواب دختری که زندگیمو خراب کرد میبینم خیلی واضح میبینم تصویرشو. برام کابوس شده
مهران
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
4
31
منم دنبال یه راهم که راحتترین باشه.اما تاحالا به نایجه نرسیدم
بهناز
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۱/۱۵
22
7
با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش و هر چه خواهی کن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۱/۱۹
8
26
راهشو پیدا کردم.امشب میرم.راحت.دیگه کسی نیست رو مخم بره.۱۳۹۶/۱/۱۹
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۸
میخوای چیکارکنی
فرانک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۱
5
14
دیشب خواهرم خودکشی کرد و رسوندیمش بیمارستان ...بخاطر کسایی که بویی ازشرف نبردن و روبراه زندگی میکنن ...... چشماش به روی ما بسته ...عسل بدیعی رفت چون سالها رنج کشیداما راحت شد ...
مجتبی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۵
6
24
کاش منم جرعتش داشتم
خسته شدم از این زندگی خدایا راحتم کن امتحاناات ببر واسه کسی دیگه خسته شدم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۱
4
16
من خیلی خسته شدم اززندگی دوست دارم زودتموم میکردم راحت میشدم ازاین زندگی نکبت همسرم اصلا دوسم نداره میگه می خوای خودتوبکشی مرگت روگردنم بیاندازن اخه این زندگیه
سمانه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۸
2
23
منم میخوام خودمو بکشم چون بیماری کم خوابی دارم شبا نمیتونم بخوابم و روزا گیج و منگم هر جا رفتم درمان نشدم فقط یه راه برای خلاصی از این زندگی دارم اونم خودکشیه
کسانی مثل من که نمیتونن زندگی کنن باید چکار کنن
پاسخ ها
ویدا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۲
منم مشکل اعصاب دارم وشبا نمیتونم بخوابم قرص میخورم تا بخوابم روزا هم به قول تو گیجو منگم ولی نمیگن چه مشکلی دارم دیونه شدم والا من برام مهم نیس میخام خودمو بکشم
یاس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۲۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۲
7
29
دوستدارم. بمیرم چون زندگیم چرته وگیرهای الکی خانواده و.....دیگه بریدم کمکم کنیدچطوربمیرم
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
2
28
یه دارویی بگید که خودشو زود خلاص کنه منم سیر شدم از زندگی هرروز دعا میکنم بمیرم
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
2
23
یه دارویی بگید که ادم خودشو زود خلاص کنه منم سیر شدم از زندگی هرروز دعا میکنم بمیرم
09359640428
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۸
3
25
خدایا به من و همه کسانی مشکل دارن کمک کن خیلی از زندگی سیر شدم
سهیل رزمجویی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۸ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۵
0
8
سلام اگر فردی ۳۰۰سی سی مشروب بخورد و پشت ان ۵قرص متادون ۴۰بخورد و تا صبح بخوابد چه اتفاقی می افتد؟
مممن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۲۸ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۵
1
15
سهیا جان سنگ کپ می کنی عزیزم
الیاس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۲۷ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۹
0
27
من ۲۷سالمه.از بچگی تا الان دارم زجر میگشم پدر معتاد دارم. زندگی من و همه خانوادمو کثیف کرده سالهاس ناراحتی اعصاب گرفتم همه میگن چرا همش عصبی و وحشتناکی .باور کنیدآرزوی یه مسافرت رو از بچگی تا به الان دارم.خاهرم تصادف کرد مادرم کمرش شکست سالهاس با هیچکسی رفتو آمد نداریم.سالهاس باهم سر یک سفره غذا نمیخوریم حتی با اعضای خانواده خودمون هم درگیری و دعوا داریم.....................................
مهدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۸/۱۵
1
34
دیگه انگیزه ای برای زندگی ندارم.ما برای چی بدنیا اومدیم؟به دنیا اومدیم که با هم مهربون باشیم وقدر هم را بدونیم وشاد باشیم.ولی نامردی وظلم وستم همه جا را فرا گرفته.هر کی مهربونه ،بهش میگن : فلانی ساده وهالو است.در عوض اونی که کلک ونامرده بهش میگن بچه زرنگ
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۱۷ - ۱۳۹۶/۰۸/۱۵
3
6
الیاس اگه مشکل من داشتی چی میگفتی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۸/۱۶
7
6
سلام می خواستم ببینم قرص برنج باید از کجا گیر بیارم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
2
18
کاش دنیای ادم بدا از ادمای خوب جدابود به هیشکی نباید اعتماد کنی حتی چشمات بهترین انسان توزندگیم ک روش قسم میخوردم از پشت خنجر زد بهم کسی ک انقد عاشقم بود ک همه تعجب میکردن ازاینهمه عشق. یه روز بدون هیچ اتفاقی هیچ چیز خاصی اومد تو چشمام زل زد وگفت نمیتونم دیگه نمیخامت حتی خدا نمیدونه چ حالی شدم وابستگی من بهش مث وابستگی انسان به هوا بود . هرچی سعی کردم کناربیام نمیتونم میخام خودمو خلاص کنم دنبال راهش هسم
پاسخ ها
Black
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۱۲ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۲
خانوادت چ گناهی کردن؟!
بخاطره ی غریبه میخوای داغ ب جیگر اونایی ک واقعا عاشقتن بزاری؟!!؟
عجب|:
سحر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۶/۰۹/۰۳
0
26
حالم بده مي خوام خودكشي كنم خسته شدم از اين همه بدبختي و فكر و خيال هيچ كاري نمي تونم بكنم نه درس بخونم نه كار كنم يه موجود اضافيم
نسیم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۸ - ۱۳۹۶/۰۹/۱۱
1
25
من خسته شدم زندگی من یه نوجوون هستم اما هیچ وقت نه پچگی کردم نه ازاین سنم لذت بردم اتفاقایی که افتاد منوافسرده کرده وسط کلی شادی وخنده یه دفعه ناخودآگاه بغضم میگیره اما حتی نمی تونم گریه کنم ویا اینکه باکسی حرف بزنم وخالی بشم.سخته خیلی سخت
پاسخ ها
ARAY
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۲۸ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۸
منم مثل تو ام ولی نمیدونم چیکار کنم
محمدصادق
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۰۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۳
2
12
خدایا خودتو بزار جای من ببین چند ساله دارم زجر میکشم ولی دوست ندارم خودکشی کنم ولی اگه این زجرهای هی بیشترو بیشتر بشه اگه فرصتش پیش بیاد حتما این کارو میکنم.اولش بخاطر مادر مریضم که 30ساله مریضه دومش بخاطر پدرم که چشمش فقط دیدن زنهای مردمه سوم اینکه داداش هام یزد دارن جون میکنن ومن فقط ارزو ی خلاص شدن از این دنیا دارم.چهارم اینکه هیچ کدوم از اقواممون چشم دیدن مارو ندارن نمیدونم ما چیکار کردیم که از عید نوروز حتی یه زنگ نزدنن خدایا منو خلاص کن من دوست ندارم خودکشی کنم منو ببر زیر ماشینی چیزی خلاصم کن میدونم در اون دنیا پشیمون میشم ولی بهتراز اینه که من تو این دنیا زجر بکشم خدایا توکـــــــــــــــــــــــــــل برخودت
پاسخ ها
Black
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۲
زندگی زیبایی های خودش و داره
سعی کن کاشف باشی.

یا دل ب دل خانوادت بده و ب این وضع عادت کن
یا خودت و جم و جور کن برو تلاش کن مستقل زندگی کن.

اگه بهونت بیماریه مادرتع:
با مردنت بدترین آسیب و بهش میزنی
ولی
با مستقل شدنت اگه هییییچ کمکی بهش نکنی،لااقل آسیب هم نمیزنی بهش|:
مهشید
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۵۱ - ۱۳۹۸/۰۸/۲۲
قربانی شرایط یا انتخاب ؛ گاهی ادما قربانی انتخاب هاشون و گاهی قربانی شرایط که نه دستی درش دارن و نه گناهی... خیلی سخته اونقدری که گفتن جمله درکت میکنم هم چیزی رو از بارش کم نمیکنه... ما به عنوان یه انسان این حق انتخاب و گزینه رو داریم ک بخایبم زندگی رو تموم کنیم اما بهتر نیس قبلش تموم تلاشمون رو بکنیم؟ بهتر نیس فرصت هارو محدود نکنیم . تولدمون دست خودمون نبود شرایط دست ما نبود و هیچ گناهی نداشتیم اما به نتیجه درست رسوندنش فقط و فقط ب خودمون مربوطه... هیچ کس تو این دنیا نیومده که زندگی یه نفر دیگه رو نجات بده ..هیچ کس.. اگه نشد اونوقت میتونی همین کارب رو بکنی که واسش اومدب اینجا.. ولی بدون که میشه.. من یه دختر ۲۴ ساله رد شده از مرز طرد شدن تو ۶ سالگی از مادر تا تجاوز و...با تموم سختی و بحران ها حاالا یه افتخار واسه خودم... بهم ایمیل برنید لطفا
Atefeh
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۴۵ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۱
منم قرص خوردم ولی بالا اوردم خونوادم فهمیدن ایا باید برم دکتر
آفْرینا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۳
9
9
لعنت به فضای مجازی که زندگی آدم رو تباه میکنه
پاسخ ها
Black
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۲
حالا شما خودت و کثیف نکن:|
زهرا
|
Germany
|
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۵
1
15
منممم دیشب کلیی قرص خوردم ولییییی هنو زندمممم
نمیدونممم تهششش چی مییشههههه ولی سر درد شدییید دارم
پاسخ ها
Black
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۲۲ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۲
یا کم خوردی
یا
مردی هنوز داغی حالیت نیست|:
(((:
یه غریبه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
2
3
چند دقتیه که عشقم ترکم کرده اون رفته پیش خانوادش ن زنگی ن پیامی خسته شدم میخوام‌ خودمو خلاص کنم تا بفهمه دیگه نیستم
پاسخ ها
Black
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۲
اون ک وقتی ب بودنت توجهی نکرده، ب نبودنت ک طبیعتا اصلا توجه نمیکنه...
این وسط فقط خانوادت ک واقعا دوست دارن میفهمن شما دیگه نیستی|:

پس ی لطفی ب خودت کن و
....نشو ...((:
پرنیا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۲
1
6
من تقریبا پارسال بود ۶۶تا قرص خوردم هرچی داشتیمو خوردم ولی صبحش بیدار شدم هیچیم نشد علتش چی بوده؟
پاسخ ها
Black
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۲۸ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۲
باید درست
خخخخخخخخخخخ|:
مهسا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۲۳ - ۱۳۹۷/۰۷/۰۲
4
2
تو رو خدا ی راهی واسه خودکشی بهم بگین قرص چی بخورم چنتا بخورم
یاسر
|
Germany
|
۰۲:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۰۵
1
5
الیاس میفهمم چی میگی ، اینکه دیگران بهت میگن عصبی و وحشتناک اینکه سالهاست با کسی رفت وآمد نداری اینکه زندگی سیاهی داری اینکه تو خانوادت دعوا و بدبختی هست رو میفهمم من بخاطر معلولیت ذهنی برادرم و افسردگی شدید پدر م شاید وضعیتی سختتر از تو رو تجربه کردم
اما با خلاصه کردن خودت کردن خودت مادرت و خواهرت چی کنن؟؟؟؟ اصلا به زندگی اونا بدون خودت فکرکردی؟؟؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۱
2
4
منم میخام خودکشی کنم چون تصادف کردم ماشینمون داغون شد چطوری آبروریزیش کمتره؟؟
پاسخ ها
Black
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۴۰ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۲
عزیزم شما ک واسه ی تصادف میخوای خودکشی کنی
کلا دیگه ب فکره آبرو نباش(((:
فاطمه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۵۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۶
0
12
منم میخوام خودکشی کنم ازبچگی تاحالایه روزخوش ندیدم دیگه بریدم به ته خطرسیدم
دددد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۵۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۹
0
12
منم هفته پیش قرص متادون ۵ و ۱۱ تا خوردم اینقدر بالا اوردم ک دیگه واقعا حس کردم دارم میمیرم بردنم دکتر اونجا چند بار از حال رفتم بعد سرم زدم یخورده بهتر شدم ولی تا یه هفته عوارضش و داشتم هنوزم دارم
زندگی که من دارم زندگی نیست که فقط عذاب کشیدنه پدری دارم که فقط منتظر بهونه واسه دعواست
همون شبی که خودکشی کردم اینقدر منو داداشم و مامانمو زد...مشتشو چنان کوبید به چشم هنوز ک هنوزه چشم یجوریه تمام تنم کبوده تمام تنم زخمه
واقعا نمیفهمم .... نمیبینه ما رو
اینقدر ک جیغ زدم اون شب کل همسایه ها جمع شدن ابروم رفت دیگه نمیتونم تو کوچمون برم از خجالت
دلم میخواد پدرمو بکشم
ارزوی یه تفریح و ب دلمون گذاشت ۲۰ سالمه هنوز مشهد نرفتم چهار تا جا درب و داغون برد ما رو اونم ب اصرار ما و فامیلا بعد طلبکارم هست
خدایاااا خودت یکاری کن
این همه بد بختی واسه یه دختر ۲۰ ساله زیاده
فقط دلم واسه مامانم و داداشم میسوزه وگرنه صد دفعه مرده بودم
پاسخ ها
کامیار
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۳۸ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۹
کدومتون زنده است ؟
کامیار
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۹
3
2
ازدواج کن دددددد
عالیه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۲
2
2
منم چندبار باقرص خودکشی کردم ولی هربارانقد بالا میارم که داروها میاد بیرون از معدم وزنده میمونم
دخترک .....
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۸/۱۲
0
4
منم چند باری خواستم خودکشی کنم ولی نشد خیلی از این زنگی خسته شدم هر روز وهر ساعت دعا میکنم که بمیرم یه فرد اضافه م همه دعا میکنن بمیرم حتی خانوادم از کوچکی تاالان یه روز خوش ندیدم نمی دونم چکار کنم دعا کنید زود از این زندگی برم
P
|
Canada
|
۰۷:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۸/۱۳
0
23
تمام این داستان ها افرادی که خودکشی کردن رو زیر سوال برده و محکوم نشون داده. ولی یکی نیست بگه اگه به این افراد رسیدگی میشد، اگه بهشون کمک میشد و مشکل شون حل میشد اونا هم دلشون نمیخواست چشم رو همه ی ارزوهاشون ببندن و به زندگی شون پایان بدن. خودکشی تلخ ترین، سخت ترین و اخرین راهیه که برای یه فرد نا امید مونده. وقتی یکی از همه چی بریده و حتی مشکلشو به زبون میاره ولی کسی جدی نمیگیره و کاری براش انجام نمیده اخرش میشه خودکشی. من سالهاست از زندگی خستم. سالهاست دنبال یه راه برای خودکشی میگردم. سالهاست که از همه چی بریدم. بارها کمک خواستم، ولی نزدیک ترین کس زندگیم بهم خندید و اهمیت نداد. خواستم برم پیش مشاور ولی وضعیت مالیم جوری نبود که بتونم. هر کاری کردم که از فکر خودکشی بیام بیرون و خودمو از افسردگی نجات بدم ولی نمیشه...
پاسخ ها
....
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۸/۱۲/۱۱
خدا یه بدبختی مثل منو نمیبینه مگه ادما نمیان توی این دنیا که زندگی کنن پس منی که اینقدر درد دارم که نه بچگی کردم نه وقتی حرف دلمو میزنم کسی گوش میده از بچگی باهام بدرفتارکردن حتی بخاطر چیزهایی که خودم نمیخواستم اینجوری باشم وقتی هم حرفی میزنم بابام یجوری حرف میزنه که غیر مستقیم میگه برو بمیر.خداااااا مگه من دلم نمیخواست مثله خیلی از اونایی که اینقدر از هرنظر کامل افریدی که هیچ حرفی توش نیست تازه توی یه زندگی و پدرومادری قرار دادی که بهترین زندگیو دارن مگه منم دلم نمیخواست مثله اینا بیام تو دنیا و زندگی کنم پس چرا باهام اینجوری کردی چرا منی که حق انتخاب نداشتم بجای زندگی کردن باید دنبال راهی واسه خودکشی باشم چراااااامنو اووردی توی این دنیا منی که قرارنبود زندکی کنم چرا اوومدم که حالا بخوام خودم خودمو بکشم بخاطر اینکه تو منو اینجوری اووردی چرااا خودت راحتم نمیکنی....
حالا بماند
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۸/۱۸
2
8
من میخوام خودکشی کنم ولی میخوام یه جوری باشه که یه قرصی بخورم و بخوابم که بیدار نشم حتمی باشه
الی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۱
0
17
منم میخوام بمیرم:/اما دو تا نگرانی دارم یکی اینکه ممکنه خودکشی نافرجام داشته باشم و یکی اینکه خودکشیم درد اور باشه
پاسخ ها
فرناز
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۱۳ - ۱۳۹۸/۱۲/۱۸
منم مثل توام. البته من یه پسر یه ساله هم دارم که میترسم تا جنازه مو پیدا کنن تو خونه اتفاقی براش بیفته
همچنین اصلا دوس ندارم پدر و مادرم بفهمن دلیل مرگمو
تنها
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۰ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۸
1
7
منم میخوام‌خودکشی کنم ولی نمیدونم چجوری
مریم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۱ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۱
0
7
زندگی واقعا به هیچ دردی نمیخوره.وقتی‌ک مجبورت کنن با کسی نامزد بشی که هیچ علاقه ای بش نداری از اون طرف عاشق یکی دیگه باشی و بدتر از همه اینا نزارن جدا بشی که به عشقت برسی.من سه بار خودکشی کردم اما هردفعه هیچی به هیچی توروخدا بهم بگین چطور خودکشی کنم چن تا قرص بخورم
پاسخ ها
تنها
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۸
خب با عشقت فرار کن
بازم ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۸
4
7
میخواستم یه چیزی و بگم که دست از اینکه مشکلات خودتونو با بقیه مقایسه کنید بردارین هرکسی به اندازه خودش مشکلاتش واسش سخت هست تو حق نداری بگی که من بیشتر از تو سختی کشیدم اصلا این حقو به خودتون ندید و باید بگم که شاید دلیلای خیلیا محکم باشه برای گرفتن جون خودشون ولی فرق هست بین کسی که تسلیم نمیشه و میمونه تلاششو بکنه تا به خودش ثابت کنه که تنها راهش نیست با اونی که تسلیم میشه و به خاطر عشق به کس دیگه و بی پولی و خانواده بد و هرچی خودکشی کنه و یچیز دیگه کسی که خودشو نمیتونه دوس داشته باشه نمیتونه بگه به خاطر عشق به یکی خودکشی کردم بدون اینکه خودتو دوس داشته باشی نمیتونی یکی دیگرم دوس داشته باشی
دیدم کسایی رو حتی توی نظرات که مادر بودن و میگفتن خودکشی میخوام بکنم یا کردن باید بگم علاوه بر اینکه نمیتونم درکتون کنم چون خودم مادر نیستم اینو میدونم که عشق به فرزند خودش میدوته تنها دلیل زندگی باشه برام عجیبه دیدن همچین مادرهایی چون مادر خودمو دیدم و شاید این هم دلیلی شد که من تا الان نخواستم جون خودمو بگیرم
دنبال دلیل باشید ازتون خواهش میکنم به اطرافتون نگاه کنید و دنبال دلیل بگردید شاید من هم الان اینجوری زندگی میکنم و هرروز برای سر کردن روزم دنبال دلیل میگردم مطمعن باشید پیداش میکنید
جونتون باارزشه و شاید به نظر شما احمقانه باشه ولی گاهی که نمیتونم دلیلی پیدا کنم واسه ادامش به خودم میگم اینکه دارم زندگی میکنم و نفس میکشم یعنی دلیل یعنی شاید قراره زندگیم بهتر شه شاید این پوچی لنتی قراره از زندگیم بره میدونم احمقانس ولی میتونه یه دلیل احمقانه باشه برای زندگی کردن
میدونم شاید خوشتون نیاد از حرفایی که زدم ولی اینارو از منی که توی ناامیدی غرق شده قبول کنید من سعیمومیکنم شما هم بکنید
A
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
6
13
خودتونو نکشید. منم مث شما بودم همش دنبال ی فرصت بودم تموم کنم.فک میکردم خودکشی بهترین راه حله. ولی فهمیدم خودکشی اصن راه حل نیس. بلکه ی درد دیگه است. نکشید خودتونو. به خودتون فرصت زندگی بدید. من در مقامی نیستم ک بخوام درمورد دردای افراد نظر بدم. میدونم همه سختی و مشکلات دارن تو زندگیشون . ولی خواهش میکنم اینکارو نکنید. منم قول میدم دیگ به همچین چیز بدی فک نکنم.قوی باشید. دوستون دارم.بیاید در کنار هم زندگی کنیم!
پاسخ ها
M♡
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۷
معلوم نیست با این حرفت چند نفرو نجات دادی
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۲:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۹
دوستان خوبم قوی باشید همه تو زندگیشون مشکلاتی دارن یکی کمتر یکی بیشتر ولحظاتی هست که همه ما به خودمون و خدا میگیم که دیگه خسته شدیم دیگه نمیکشیم و چرا مرگ ما را زودتر نمیاره خیلیامون دلمون میخواد بریم زیر ماشین ولی واقعیت اینه که ما نباید تسلیم بشیم بیایم به این فکر کنیم که هیچ کسی نیست که به ما کمک کنه وشاید خیلی ها هم هستن که به ما زور میگن ویا حرفهایی را میشنویم از کسایی که خیلی دوستشون داریم ویا از خودمون براشون مایه گذاشتیم ولی بیاید تو این حال وهوای بد با این نوشته ها هوای هم را داشته باشیم و بهم یک حال خوب بدیم بیاید به چیزهایی تو زندگی فکر کنیم که دوستشون داریم نه ادمها حتی اشیا بیاید به لحطاتی از زندگیمون فکر کنیم که بهمون خوش گدشته نه با کار افراد با حتی کارهای خودمون بیاید به خودمون بگیم گوربابای همه من خودم هستم که مهم هستم منم که حق دارم اسمون ابی را ببینم منم که حق دارم نسیم صبح را صورتم احساس کنم من تسلیم نمیشم نمیذارم هیچ بنی بشری زندگی را به کام من تلخ کنه هیچ موجود وجنبنده وشی در این دنیا با ارزشتر از من نیست من به همه اونا که خواستن من را اذیت کتم به همه اشون ثابت میکنم که به اندازه پ... برا من ارزش ندارن این منم که حق زندگی خوب را دارم پس براش میجنگم با تمام وجودم نمیذارم هیچ کس من را از خودم بگیره من باهوش ترین بهترین زیباترین با ارزشترین موجودی هستم که خدا افریده
بدبخت
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۵
0
11
منم میخام بمیرم از دست خانوادم از انگ ها تیکه ها قضاوت هایی که میخورم
مجتبی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۷
1
8
من تا پنج روزه دیگه زنده ام ارزموم برآورده شده تو این مملکت سوختم تو زندگیم سوختم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۶
0
2
یاخدا
ج فاتنحی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۸
1
2
یکسال این ذهنیت را دارم بارها قرص و...خوردم وخودم را داغون کرم ولی امشب که این کامنتها رو خوندم بیدار شدم دیدم خودخواهی درسته هر که درکش بیش دردش بیش بیایم رویبرنده شدن یا کنار اومدن تمرکز کنیم من فردا ی تولد برا خودم میگیرم وهمه را سوپرایز میکنم من ایستاده مردن را انتخاب میکنم من جدا به خودم به بقیه هم امید میدم من توجه ای به انهائی که حسودی میکنند وسعی بر رنجشم دارم میخندم کار خودم را میکنم سعی میکنم تو دنیای امروز از هیچ کس توقع نداشته باشم سعی میکنم از لحظات بنحو احسن استفاده کنم خودم ودیگران را امیدوار اینطور خیلی زیباتره دیگه تموم شد این فکر ضعف وناتوانی را باید دور ریخت قدرت ریسکم بالا بالاتر میبرم البته منطقی دوستتان دارم
حافظ
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۰
1
3
واقعا آدم این همه بچه هارو میبینه که قصد خودکشی دارن عذاب آوره ببنین دوستان خودم قبل خدمت سربازی دچار افسردگی شدید شدم تا مرز خودکشی هم رفتم دیگه همه چی برام تموم بود ولی یه روز تصمیم گرفتم تنهایی بزنم به بیابون رفتم شب تو صحرا دراز کشیدم به آسمون شب خیره شدم شاید باورتون نشه تو اوج داغونی زدم زیر خنده ما کجای این دنیاییم دنیایی بی انتها که تهش معلوم نیست بعد من نشستم اینجا دارم غصه چیرو میخورم چیزایی که ارزش هیچی رو ندارن مطمئنا یه دنیایی اوطرف هست من دیگه یه ادم دیگه شدم بعد اون یکی از رفیقامم که قصد خودکشی داشت حتی چندساعت باش حرف زدم منصرف شد الانم زندگی خوبی داره اجازه ندین افکار منفی وارد ذهنتون بشه به امید روزی که هیچکس خودکشی نکنه در ضمن بدونین خودکشی هم پایان زندگیتون نیست ...
:) دخترک
|
United States of America
|
۰۴:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
1
9
:) ی قرصی میخام ک برم کما :) فراموشی بگیرم جون عزیزت اگه میشناسی بگو :)
...
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۳
0
2
وقتی قرار نیست چیزی خوب بشه بهتره این زجر زودتر تموم بشه. خیلی های ما تمام درد هامون و بدبختی هامون سر بی پولیه و اصلا چیز کمی نیست. بی پولی پیرت میکنه تمام فرصت هارو ازت میگیره .وبدتر اینکه مطمئن باشید چیزی درست نمیشه .من فعلا نمیخوام خودکشی کنم ولی یکم مطمئن بشم حتما حتما بی شک تمومش میکنم. تجربه کسانی که خود کشی کردن رو شنیدم میگن که در تاریکی محض فرو میری تا ابد ولی حداقل در ارامشی
ستایش
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۰
2
1
منم دنبال یه راه خوبم تو رو خدا بهم بگین چی کار کنم
فرانک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۲
0
2
سلام من دختری 15سالمه از زندگی خستم کسی که دوسش دارم دوسم نداره من حتا از دست خانواده از زندگی از نفس کشیدن خستم و مخوام از این زندگی برم مطمئنم به سال آینده نمیرسه میرم خدایش از زندگی خیلی خستم هر روز آرزو مرگ میکنم اون چیزی که بخوام و ندارم پس دلیلی نیست زندگی کنم
ناشناس
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۲۰:۵۱ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
1
1
سلام یکی از اشناها قرص خورده شوهرش خبر نداره بردم معده شویی کردن ولی هنو خوابه کسی میدونی چکار باید کنم ک این خواب الودگی ع سرش بره
Former angel
|
Canada
|
۲۱:۵۳ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۵
0
0
آخه کی با ژلوفن خودکشی می‌کنه؟
سلام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
1
1
احساس پوچی ودوری از خالق یکتا موجب فکر خودکشی است
با خدا صلح کنید وخودتون را به اون بسپارید
مرگ از طریق خودکشی یعنی جهنم یا بهتر بگم جاودانی در آتش
Eli
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۲/۰۷
0
4
میدونی چی سخته اینکه یک زن بابا بالاسرت باشه و زندگیتو زهرمارکنه اینکه باباتم طرف اون باشه اینکه همش باید غضه بخوری اشک بریزی حتی گفتنش برای دیگرانم سخته دلم میخواد بمیرم شاید بتونم یه خواب عمیق واروم برم
به خاطر عزیزانمان زندگی کنیم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۴/۰۲
0
2
به خدا از زندگی سیر شدم پدر معتاد فقط یه برادر دارم اونم معتاد شده همسرم بداخلاق خود خواه اونم چند ساله معتاد شده پدرمو از ۱۲ سالگی فهمیدم معتاده بعد همسرمو الان هم یه سالی میشه با چشام برادرم و دیدم دنیام داغونه زندگیم سیاهه وضع مالی پدرمو برادرم خیلی بده همش فکرم درگیره ۳۰سالمه از بچگی ازدواج کردم همسرم مثله سگه ولی سعی میکنم تحمل کنم مگه چند بار فرصت نفس کشیدن داریم مادرم مریضه از بس غصه خورده خواهش میکنم فکر خود کشی رو نکنیم مرگ خیلی سخته ازهمین نفسی که می کشیم هم لذت ببریم گور پدر همه دهن مردم هیچ وقت بسته نمیشه اگه از همه سر تر هم باشیم بازم یه چیزی میگن واسه خودمون زندگی کنیم قدر عزیزانمان رو بدونیم شاید بگین چقدر بی خیالم ولی همیشه یه چشم خونه یه چشم اشک فقط میگم واسه مردن هیچ وقت دیر نیست ولی زندگی کردن یه باره خدا پشت وپناهتون
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۱۸ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۰
4
1
من خودم خیانت دیدم یه بچه هم دارم خانوادم مایه دارن ولی خودکشی نمیکنم،،،، یکیش هم زنمه رو میخوام بکشم..بعدش میرم زندان یا آزاد میشم بعد از چند سال،یا اعدام که خیالی نیست...بچه رو هم خانواده مجبورن بزرگ کنن...منظورم درکل اینه اگه قراره بمیرم چند نفرم با خودم میکشم پایین..که فردا کسی بهم نخنده...
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین