آفتابنیوز : چند سالی است که آمریکا بین رفتن و ماندن، جنگیدن و صلح و مبارزه با دولت یا شورشیان سوریه دچار تردید و سیاست های دوگانه شده است و هر روز از رسانه های این کشور به نقل از مقامات کاخ سفید صداهای متفاوتی در قبال سوریه شنیده می شود. از آنجایی که سیاست کنونی آمریکا بر خلاف سالهای گذشته که نقش ایران در خاورمیانه و به خصوص امنیت عراق و سوریه را انکار می کرد، نوعی عقب نشینی نشان داده و در دوران باراک اوباما بعد از توافق هسته ای با ایران این عقب نشینی صراحت بیشتری پیدا کرده است.
از یک طرف هم جمهوری خواهان در کنار لابی های صهیونیستی نتوانستند مانع دولت اوباما در ایجاد یک توافق با ایران شوند و از طرف دیگر نظرسنجی ها نشان می دهد افکار عمومی در آمریکا به نفع دولت اوباما است. تصمیم آمریکا برای توافق با ایران در مسائل هسته ای معانی دیگری هم دارد. به عبارتی آمریکا در چند هدف استراتژیک خود در خاورمیانه با ایران توافق کرده است: انزوا و شکست داعش، امنیت و ثبات در کشورهای سوریه و افغانستان و دیگر اهدافی که ایران نقش اصلی در ایفای آنها بازی می کند.
اتفاق جدیدی که در خاورمیانه افتاده و حتی موجب حمله محافظه کاران به دولت اوباما شده است، ورود قدرتمند روسیه به عرصه سیاسی-نظامی سوریه است که کمی دور از انتظار آمریکایی ها بود ولی به نظر می رسد آنها هر چند از دخالت رقیبشان در امور داخلی سوریه کمی نگران و عصبانی هستند ولی این طور نشان داده شده که نمی خواهند در این مسئله اظهار نظر کنند چون خودشان برای ورود به مسئله سوریه دچار شک و تردید شده اند. در واقع پیش از اینکه آمریکایی ها بخواهند وارد جنگ سرد جدیدی علیه روسیه شوند باید سیاست های خود را در قبال منطقه خاورمیانه مشخص کنند. آنطور که رسانه های آمریکایی ادعا می کنند دو کشور نقش اساسی و محوری در قبال سوریه دارند که نمی توان در وضعیت کنونی آن را انکار کرد: روسیه و ایران. آمریکایی ها بالاخره قبول کرده اند که روابط این دو کشور با دمشق نقش تعیین کننده ای در آینده بحران سوریه دارد.
آمریکا به همراه ترکیه و عربستان سعودی در جریان بهار عربی سال ۲۰۱۱ از فرصت استفاده کرده و از شورشیان سوریه علیه دولت دمشق حمایت کردند ولی ماجرا با توجه به بافت فرهنگی مردم سوریه آنطور پیش نرفت که آمریکا و متحدانش می خواستند. اقدامات وحشیانه داعش در رسانه های جهان منتشر شد و همانطور که انتظار می رفت آمریکا به ناچار یا به ظاهر حمایت خود را از این گروه برداشت و به دشمن شماره یک آن تبدیل شد که البته تا کنون هیچ اقدام قابل توجهی علیه این گروهک انجام نداده است.
در حقیقت آمریکایی ها نیز به این نتیجه رسیده اند که اگر دولت بشار اسد سقوط کند این گروهک با آن افکار افراطی خود نمی تواند به امنیت و ثبات خاورمیانه کمک کنند. حالا بازیگر جدیدی به نام روسیه در سوریه پیدا شده است که از همان سال ۲۰۱۳ حملات هوایی نیروهای ائتلافی به رهبری آمریکا علیه داعش را بی هدف و بی ثمر خطاب می کرد. روسیه در قبال قضیه سوریه این بار موضع محکمی گرفته و در وهله اول در صدد حفظ نظام این کشور و در مرحله دوم مصمم است تا از تجزیه آن جلوگیری کند. آمریکایی ها نیز این مسئله را قبول کرده اند که تجزیه سوریه حتی می تواند امنیت شرکای آنها یعنی کشورهای حاشیه خلیج فارس را به خطر اندازد.
برخی بر این باورند که مسکو در قبال سوریه منافع خود را در نظر گرفته و مهمترین آن ایجاد پایگاه نظامی قدرتمند در منطقه و نیز صادرات گاز روسیه از خاک سوریه به کشورهای اروپایی باشد ولی آمریکایی ها نیز این مسئله را پذیرفته اند که در زمان کنونی ترکیب روسیه و ایران مهمترین عامل نابودی داعش است. یکی از سیاستمداران آمریکایی در مصاحبه ای با شبکه سی ان ان گفته بود: باید صریح باشیم اگر بخواهیم امنیت در سوریه ایجاد شود داعش باید به طور کامل نابود شود. این موضوع نشان می دهد که به نظر آمریکایی ها سقوط اسد هیچ کمکی به امنیت و ثبات در منطقه نخواهد کرد و حتی بیم آن می رود که گروههای افراطی منافع آنها را در منطقه به خطر اندازند.
به گزارش مهر، اشتراک روسیه و سوریه اکنون بیش از هر زمان دیگری مصداق عینی پیدا کرده است. اگر تا دیروز شک و شبهه ای در ادامه حمایت روسیه از سوریه وجود داشت اما حالا همه کارشناسان سیاسی در خاورمیانه بر این اعتقادند که مسکو هرگز دمشق و نظام سوریه به رهبری بشار اسد را رها نمی کند و در برابر خواسته های غرب و برخی کشورهای عربی که خواستار سقوط نظام سوریه هستند، مقاومت و ایستادگی خواهد کرد. این مسئله در نگاه ساده پیروزی روسیه و شکست آمریکایی ها است ولی شاید غرب از این مسئله چندان هم ناراضی نباشد. آنها سالهای طولانی حضور ناوهای جنگی روسیه در سواحل سوریه را تجربه کرده اند و حالا که روسیه به طور مستقیم وارد جنگ علیه داعش شده از این مسئله بهره فراوانی می برند. دو دهه شکست های متوالی نیروهای آمریکایی در جبهه های عراق و افغانستان و گسترش فعالیت گروه های تروریستی، قدرت مانور آمریکا در منطقه را محدود کرده است. در زمان کنونی ادامه رقابت با روسیه در برنامه کاری آمریکایی ها قرار ندارد. در این شرایط آنها ترجیح می دهند عصر جدیدی در خاورمیانه را با محوریت ایران و روسیه تجربه کنند.