آفتابنیوز : وي با اشاره به اين كه تماميفلاسفه در تاريخ هر كدام به مسائل روز جامعه خود پاسخ دادهاند به نوعي به بحران روز آن جامعه پرداختهاند، تصريح كرد: بحران، مسالهاي است كه جوامع را از روي آن ميتوان شناخت و به سير تطور آنها پيبرد.
به عقيده وي ضرورت ثبت و ضبط بحرانها يك نوع وفاداري به تاريخ جوامع و نسل آيندهي آن است ، چرا كه مشخص ميشود در گذشته بر سر جوامع چه گذشته است .
عضو هيات علميدانشگاه تهران با اشاره به اين كه مفهوم بحران با توجه به فرهنگهاي مختلف جوامع و آستانهي تحريك انسانها و دولتها ميتواند تعريف شود،گفت: بر اين اساس ميتوان به برخي از پديدهها مفهوم بحران ا طلاق كرد و برخي ديگر نه؟ در حقيقت نسبي ، ذهني و فراخ بودن مفهوم بحران سبب شده، امروز يك موضوعي را رسانهها بحران تلقي كنند اما عناصر ساختار قدرت آن را به هيچ وجه در مفهوم بحران نگنجانند.
دكتر ربيعي افزود:متاسفانه بحران مفهومياست تا ساخت قدرت آن را درك نكند، معمولات تعريفي از آن شكل نميگيرد.در واقع اين مساله يك نوع بيماري است كه محافل روزنامه نگاري و دانشگاهي ما توامان دچار آن شدهاند.
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: ما بحران را نميشناسيم ، مگر آن كه ساخت قدرت به سمت تعريف خاصي از يك موضوعي به عنوان بحران رود.
به عقيده وي، مشكلات فراواني را گره خوردن تعريف بحران در جوامع با ساخت قدرت به وجود ميآورد ، چرا كه امروز در مقابل يك موضوع نميدانيم چگونه به آن بپردازيم و حريمها و مرزهاي آن كجاست ؟
وي افزود: بايد در اين حوزه دست به سنت شكني بزنيم ، يعني ژورنال مسير خود را از درك و فهم بحران از از ساخت قدرت جدا كند، همچنين بحران شناسها نيز بايد از اين قائده تبعيت كنند .
عضو هيات علميدانشگاه تهران با اشاره به اين كه مفهوم بحران با دو رويكرد سيستميو تصميمگيري، ميشود، گفت: در رويكرد سيستمي، وقتي اجزايي دچار مشكل شود بحران به وجود ميآيد ، اما در رويكرد تصميمگيري وقتي تصميمگيران سيستم نتوانند تصميمات صحيح و بخردانه اتخاذ كنند باز هم مفهوم بروز ميكند البته دو مساله فوريت و مخاطره نيز در گونهشناسي بحرانها موثرند.
وي يادآور شد : به طور معمول عادت كرده ايم و قتي بحران ما در سطح ملي مطرح ميشود آن را به عنوان بحران بشناسيم كه امري نابجاست چرا كه سطح ملي را نيز ساخت قدرت تعيين ميكند، به عبارت ديگر تا موضوعي به آستانهي تحريك يك نظام سياسي نرسد ، بحران تلقي نميشود .
وي با اشاره به اين كه براي درك صحيح وگونه شناسي بحران بايد چهار سطح فردي، فرو ملي ، (نهادهاي آموزشي و فرهنگي و رسانهاي) ، ملي و فراملي را مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم ، تصريح كرد: كاوشگران و تحليلگران بحران نبايد تنها در سطح ملي (دولت) به سوي شناسايي بحران بروند چرا كه اين امر سبب ميشود اگر دولت عطسه كند رسانهها دچار سينه پهلو شوند و برعكس آن.
وي خاطرنشان كرد: امروز اين روند معكوس مجموعهي رسانههاي ما را در گونه شناسي و پرداختن به بحران دچار مشكل كرده است، بنابراين بايد هر چهار سطح شناسايي بحران در كشور مورد بازنگري قرار دهيم .
عضوهيات علميدانشگاه تهران با اشاره به اين كه نبايد اجازه دهيم بحران از لايههاي دروني به سطح كشيده شوند ، گفت: اگر در لايههاي زيرين به بررسي بحرانها بپردازيم به طور يقين امروز ديگر هزينههاي هنگفت بحرانهاي به سطح آمده را نخواهيم پرداخت بنابراين نبايد رسانهها تنها به بحرانهاي ظاهري و روحي جامعه اكتفا كنند، چرا كه شناسايي اين بحرانها ديگر خدمت به جامعه نيست.
به عقيدهي وي بحرانها خصوصيات انتشاري دارند و به راحتي به يكديگر تبديل ميشوند، به عبارت ديگر بحران اقتصادي به آساني ميتوان به بحران اجتماعي تبديل شود. بنابراين بايد محدودهي بررسي بحرانها در سطح وسيعي بررسي كرد و آن را در چارچوب خاص بسنده نكرد.
ربيعي با اشاره به اين كه ژورناليسم بحران بايد در كنار بحران ژورنال مورد بررسي قرارگيرد، خاطر نشان كرد: ژورناليسم بحران فارغ از بحرانهايي كه در سالهاي گذشته به ژورنال ما گذشته قابل تجزيه و تحليل نيست، در حقيقت اگر امروز روزنامهنگاري ما قادر به بيان صحيح و اساسي و پيشگيرانه از بحرانها نيست ناشي از همين علت است .
به عقيدهي وي در گذشته ، بحران «پچپچ» جامعهي ما را فرا گرفته بود و نميتوانست در رسانهها مطرح شود ، اما امروز بحران از اين سطح به سطح فراملي رفته است . اما هنوز شكافي در ميان آنها در جامعهي ما وجود دارد كه تغيير شكاف بي اعتمادي يا بحران اعتماد ميتوان بر آن نهاد .
به عقيده وي بحران ژورنال و ژورنال بحران در جامعهي ما فارغ از بحران اعتماد نيست و در يكديگر گره خوردهاند ، بر اين اساس تحقيري كه در هشت سال گذشته بر ژورنال ما گذشت به تاثير از بحران ژورنال نبوده است كه بايد مورد بازنگري قرارگيرد.
ربيعي با بيان اين كه امروز و علت بيروين و دروني مساله بحران ژورنال و ژورناليسم بحران را فرا گرفت، تصريح كرد: ما هنوز خطوط قرمز را مشخص نكرده ايم، در واقع اين خطوط سايهي عظيمي را بر ژورنال بحران انداخته است ،كه بايد به يك وفاق در اين زمينه رسيد ، همچنين روزنامه نگاري ما فرصت نكرده نگاه همه جانبه و فراگيري داشته باشد در حقيقت ما فرصت نكرده نگاه همه جانبه و فراگير داشته باشد در حقيقت قدرت و فضاي عموميجامعه اين عرصه محدود كرده است .
عضو هيات علميدانشگاه تهران در پايان تصريح كرد : شايعات، اصليترين عنصر تحليلهاي بحرانهاي ما را ميسازد. به طور مثال هنوز نتوانسته ايم يك علت روشن در سانحهي اخير مطرح كنيم ، در واقع مطالعههايي از شايعه و پچ پچ، آن را فرا گرفته است .
همچنين امنيتي كردن پديدهها يكي از عوامل گسترده تر شدن بحرانهاست و در حقيقت بيماري خاصي كشورهاي جهان سوم است كه متاسفانه جمهوري اسلامي ايران بيش از برخي كشورهاي جهان سوم در گير آن شده است، در حقيقت سبب شده محافل روزنامه نگاري ما از ان بي نصيب نماند .