آفتابنیوز : بیتردید سرمایههای فکری و انسانی یکی از عوامل موثر در رشد و توسعه کشورها به شمار میرود و کشورهایی که ارزش و اعتبار نخبگان علمی خود را درک کردهاند توان و تلاش خود را در جهت حفظ این سرمایههای ملی به کار گرفتهاند.
به گزارش آفتاب، آنچه مسلم است تحصیل نخبگان در خارج کشور به خودی خود امری طبیعی و پسندیده است و میتواند زمینه اعتلا و تعامل علمی تحقیقاتی و فناوری میان نخبگان ایرانی و نخبگان دیگر کشورها را فراهم کند ولی بحث بر سر بازگشت نخبگان پس از خروج از کشور و پایان دوران تحصیل است.
علیرغم شکاف عمیقی که بین صنعت و دانشگاه در کشور وجود دارد، بسیاری از نخبگان حتی در صورت بازگشت به کشور نیز ناچار باید به کار تدریس در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی روی بیاورند درحالی که عمده علاقمندی آنها تولید محصولات دانش بنیان و اختراعات نوآورانه است.
اقتصاد دانش بنیان مانع خروج نخبگان از کشور میشود
سورنا ستاری - معاون علمی فناوری رییس جمهوری - با انتقاد از اقتصاد نفتی که بی نیاز به افراد نخبه است، جلوگیری از خروج نخبگان را نیازمند اکوسیستمی میداند که براساس اقتصاد دانش بنیان شکل گرفته باشد.
او میگوید: اقتصاد دانش بنیان مانع خروج نخبگان از کشور میشود و در چنین اقتصادی افراد برای تولید ثروت، ایده پردازی میکنند.
ستاری با اشاره به حمایت معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری از نخبگان، ابراز امیدواری کرده با اجرای سیاستهای تشویقی از دانش نخبگان بهرهبرداری مطلوب صورت گیرد و با ارائه تسهیلات مناسب از خروج نخبگان برای ادامه تحصیل جلوگیری شود.
در طول سالهای گذشته شکل مهاجرت نخبگان با تغییرات اساسی همراه بوده و بسیاری از کشورهای پیشرفته نیز این پدیده را تجربه کردهاند با این حال کشورهای توسعه یافته تلاش کردند تا با برقراری رابطهای منطقی میان ورود و خروج نخبگان در اقتصاد خود به جای فرار یا مهاجرت مغزها، گردش مغزها در بازار کار خود را نهادینه کنند، در مقابل کشورهای در حال توسعه به جای حفظ نخبگان، تنها در صادرات استعدادهای برتر و نخبه خود موفق بودهاند.
فرار مغزها چه زمانی اتفاق میافتد؟
وقتی کشورها با مهاجرت گسترده دانشمندان، تحصیلکردگان و دانشگاهیان خود به جوامع و کشورهای دیگر مواجه شوند اصطلاحا فرار مغزها صورت میگیرد.
برابر آمارها سالانه نزدیک به 150 هزار نفر از ایران خارج میشوند که عمدهترین دلیل آن ضعف بازار کار و کمبود موقعیتهای شغلی مناسب گزارش شده است. از نگاه تحلیلگران بازار کار، ایران از نظر فرار مغزها در صدر کشورهای جهان قرار دارد به نحوی که حدود 25 درصد از کل ایرانیان تحصیلکرده هم اکنون در کشورهای توسعه یافته زندگی میکنند.
طبق آمار صندوق بینالمللی پول، سالانه بین 150,000 تا 180,000 نفر از ایرانیان تحصیلکرده برای خروج از ایران اقدام میکنند که بد نیست بدانید خروج سالانه این تعداد ایرانی دارای تحصیلات عالیه از کشور، معادل خروج 150,000,000,000 دلار سرمایه سالیانه از ایران است.
چه عاملی موجب میشود تا نخبگان کشور را ترک کنند و دیگر بازنگردند؟
صاحبنظران بیتوجهی به ماهیت علم و پژوهش، عوامل اقتصادی، عدم شایسته سالاری، انحصارات دولتی و نبود امید به آینده را از مهمترین علل جذب نخبگان ایرانی به مراکز علمی کشورهای دیگر عنوان میکنند. آنها میگویند پدیده فرار مغزها امروز به یکی از معضلات اجتماعی، اقتصادی و آموزشی کشور تبدیل شده است.
عدم شایستهسالاری، واگذاری بسیاری از مشاغل به افراد فاقد صلاحیت یا کم صلاحیت، واگذاری مشاغل بر اساس رابطه، عدم تطابق شغل با تخصص در رشته افراد، بوروکراسیها و کاغذ بازیهای اداری و دولتی و انحصاری شدن مشاغل از عوامل موثر در مهاجرت نخبگان به شمار میروند.
عبدالله مختاری - کارشناس بازار کار - دلیل خروج نخبگان از کشور را بی اعتمادی نسبت به جوّ استخدام و فضای کسب و کار می داند و میگوید: نخبگان چون اطمینان ندارند که پس از فارغ التحصیلی به کار گرفته میشوند یا بازار کار مناسبی برای خود پیدا میکنند ترجیح میدهند به کشورهایی بروند که بر روی نخبگان سرمایهگذاری میشود.
وی میافزاید: امروز بیشتر افراد بر اساس دانش و تخصص در جای خود قرار نگرفتهاند از این رو جامعه با یک بیکاری پنهان مواجه است.
به گفته مختاری، نخبگان پس از پایان دوران دانش آموختگی میدانند که در پستهای دولتی به سختی مشغول کار میشوند، بازار کار آزاد هم قدرت مانور به آنها را نمیدهد و در نهایت باید زیر دست کسانی کار کنند که به لحاظ رتبه پایینتر از آنها قرار دارند.
این کارشناس بازار کار به سرمایهگذاری کشورهای دیگر بر روی مخترعین و دانشمندان خود اشاره کرده و میگوید: کشورهای دیگر با صرف هزینه بسیار، پول و منابع در اختیار مخترعین قرار میدهند تا تولید کنند و به سودآوری برسند ولی ما فرایند تولید را برای نخبگان و مخترعین خود سخت کردهایم و آنها را برای گرفتن یک وام درگیر بروکراسیهای اداری و سفته و وثیقه بانکی کردهایم طوریکه فرد برای ثبت یک اختراع باید فرایند پیچیدهای را طی کند.
اما یک مقام مسوول کارگری نظر دیگری در این باره ارائه میدهد.
داوود امیری - رییس کانون شورای اسلامی کار خراسان شمالی - برآورده نشدن انتظارات را دلیل عدم بازگشت نخبگان به کشور عنوان میکند.
او میگوید: بخش اعظمی از نخبگان کشور به دلیل عدم انطباق انتظارات خود با شرایط موجود جامعه از کشور خارج میشوند و دیگر باز نمیگردند. بیشتر نخبگان به دلیل ادامه تحصیل به خارج میروند و قبل از رفتن بنای بازگشت و خدمت به کشور را دارند اما درصد بالایی از آنها وقتی شرایط کشورهای دیگر و کشور خود را مقایسه و با سطح توقعاتشان تطبیق میدهند دیگر بازنمیگردند.
به گفته وی با توجه به سطح توقعاتی که نخبگان دارند، بسترهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه برای به کارگیری و رعایت حقوق اجتماعی آنها مهیا نیست.
رییس کانون شورای اسلامی کار خراسان شمالی میگوید: اگر به نخبگان در جامعه احساس مفید بودن را القا کنیم طوری که احساس کنند داشتههای آنها مفید است در آن صورت سختیها را تحمل میکنند، در کشور خود میمانند و نقش اجتماعی خود را در جهت جامعه بازی میکنند اما وقتی که احساس پوچی و سردرگمی کنند قدرت به کارگیری تواناییهای خود را از دست میدهند و ناچار عازم کشورهای دیگر میشوند.
علیرغم آنکه برخی کارشناسان انگیزه مالی را به عنوان عاملی قوی در خروج نخبگان از کشور موثر نمیدانند اما برخی دیگر از عوامل اقتصادی و فقر به عنوان علل موثر در خروج نخبگان و عدم بازگشت آنها نام میبرند.
طبعا یکی از عوامل انگیزشی که نخبگان و فرزانگان را جذب کشورهای دیگر میکند، حقوق و دستمزدی است که به متخصصان کشورهای دیگر داده میشود. وقتی میزان حقوق یک متخصص در خارج، دهها برابر حقوق یک فرد نخبه در ایران است فکر مهاجرت به آن کشور را در سر میپروراند.
بهرهگیری از امکانات رفاهی و کمکهای تحصیلی و پژوهشی را نیز باید از دیگر عوامل موثر در خروج نخبگان از کشور به شمار آورد که طبعا تجهیز دانشگاهها به امکانات روز و فراهم کردن امکان تحقیق و پژوهش در ظهور و بروز استعدادهای خلاقانه دانشجویان تاحد بسیار زیادی موثر بوده و انگیزه خروج از کشور را کاهش میدهد.
میزان امید به آینده هم به نوبه خود تاثیرگذار است.هرچه امید به آینده بیشتر باشد، میزان مهاجرت کمتر میشود.امید به آینده جوانان در رابطه با شغل آیندهشان، میزان درآمد آنها، توانایی تشکیل زندگی، ازدواج و خرید مسکن همه و همه تأثیرگذارند.
" اگر نخبگان علمی و صنعتی در کشور احساس امید و امنیت کنند هیچگاه وطن خود را برای خدمت به کشور بیگانه ترک نمیکنند."
این جمله را رییس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور میگوید. فتح الله بیات بر این باور است که حمایت از نخبگان کشور و حفظ استعدادهای برتر نیازمند یک سیاستگذاری کلان است و دولت باید با عزمی جدی در این قضیه وارد شود.
او میگوید: فرقی نمیکند که نخبگان از کدام طیف یا قشر دانشجو، دانش آموز، المپیادی و حتی کارگر و کارمند باشند مهم این است که در کشور خود احساس امید و امنیت داشته باشند و بستر رشد و پویایی را برای خود مهیا ببینند تا با دلگرمی بیشتری در کشورشان بمانند و خدمت کنند.
رییس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور، بی مهری و بی توجهی به قشر تحصیلکرده و نخبه کشور را یکی از علل فرار مغزها عنوان کرده و میگوید: نخبگان هنگامی که مورد کم لطفی و بی توجهی قرار میگیرند و خود را با نخبگان دیگر کشورها و جایگاه و امتیازات آنها مقایسه میکنند تصمیم به خروج از کشور میگیرند در حالی که متولیان و مسئولان امر باید حمایت از نخبگان و فراهم کردن شرایط کار مطلوب را برای آنها در دستور کار قرار بدهند.
بیات میافزاید: دانشجویان از بیم اینکه بعد از پایان دانش آموختگی و فارغ التحصیلی بازار کاری برای آنها مهیا نیست و باید در کارهایی مشغول به کار شوند که هیچ تناسب و سنخیتی با رشته تحصیلی و تخصص آنها ندارد عازم دیار غربت میشوند تا در تخصص و دانشی که سالها برای آن زحمت کشیده و هزینه کردهاند، مشغول کار شوند.
نخستین نشانههای بد شگون مهاجرت مغزها، در بازار نیروی کار کشور انعکاس مییابد.با خالی شدن بازار کار از وجود نیروهای نخبه و متخصص، به تدریج از سهم نیروهای کار ماهر کاسته و نیروهای غیر ماهر و مهاجر جایگزین میشوند و این رویه تا به آنجا گسترش مییابد که فرصتهای شغلی برای نیروهای کار داخلی را نیز از بین میبرد و زنگ خطر اشتغال کشور را به صدا در میآورد.
بیتردید برای تربیت نخبگان علمی، پزشکی و صنعتی کشور وقت و هزینه بسیاری صرف شده است از این رو باید از پتانسیلها و ظرفتیها، ابتکارات و خلاقیتهای آنها در درون کشور به نحو شایسته استفاده کرد.
طی سالهای اخیر دانشگاهها تلاش کردهاند تا با اقداماتی نظیر فراهم کردن امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر بدون آزمون ورودی و تامین امکانات رفاهی و تحصیلی مانع از خروج نخبگان علمی شوند.شرکت در کنفرانسهای داخلی و خارجی، اعطای جوایز تحصیلی و بورس تحصیلات دکترا از جمله اقدامات معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در حمایت از نخبگان کشور بوده است.
میزان حمایت بنیاد ملی نخبگان نیز طی سالهای گذشته افزایش یافته و بنیاد تلاش کرده با اعمال برخی مشوقها از جمله معافیت سربازی، اعطای وام تحصیل و پژوهش، اعطای وام ازدواج به زوجهای نخبه و تامین مسکن، از مهاجرت بیشتر آنها جلوگیری کند. با این حال حمایتها هنوز در سطحی نیست که بتوان طیف وسیعی از قشر تحصیلکرده و نخبه را در کشور ماندگار کرد.
امروز بسیاری از مغزهای ایرانی تحت عنوان پزشک، دانشمند، حقوقدان، استاد دانشگاه، جراح، تاجر، سرمایهگذار و کارآفرین در حوزههای مختلف کسب و کار در پستهای کلیدی و دانشگاهها و شرکتهای مطرح دنیا به فعالیت مشغولند. ایرانیانی که دلایل متعددی در خروج آنها از کشور تاثیرگذار بوده و در اثر این خروج و عدم بازگشت، میلیاردها دلار سرمایه را نصیب کشورهای ساکن در آنها کردهاند.
امید است در فرصت پیش رو با سرمایهگذاری شایسته بر روی نخبگان و اندیشندان خود شاهد از دست رفتن این سرمایههای ملی و انسانی ارزشمند نباشیم و توانمندیهای نخبگان علمی خود را در جهت خدمت به میهن به کار بگیریم.
منبع: ایسنا
عرض خسته نباشید به تمام خبرنگاران و گزارش نویسان آفتاب...
باید به خدمتتون عرض کنم که شما در لید گزارش تون در مورد فیزیک دانان ایرانی که در خارج از کشور مشغولن اشاره کردین، بنده کارشناس ارشد فیزیک حالت جامد هستم و دارای مقالات متعدد و قابل تحسین هستم و تعدادی مقاله هم در شرف چاپ دارم. ولی متاسفانه تاکنون در هیج جایی استخدام نشدم و تصمیم جدی به رفتن به کانادا دارم. چرا که بعد از گذشت دو سال از زمان فارغ التحصیلی برای بنده چاره ای جز این نیست و قطعاً باز هم نخواهم گشت.
در کل خوشحال شدم گزارشی در این زمینه تهیه نمودید.
سپاس فراوان...
این در حالیه که با توجه به رساله دکتری ای که انجام دادم به راحتی امکان رفتن به دانشگاه کالیفرنا (UCI) رو دارم! خیلی راحت برای پستاک من رو جذب میکنن و از تخصصم استفاده میکنن در حالیکه مبلغی که من میدن برای من زیاده و برای اونها و کاری که براشون انجام میدم به صرفه! این یعنی هم افزایی و رابطه برد برد
خوب چه کنم؟ دلم نمیخواد از ایران برم و خانوادم رو ترک کنم، وطنم رو ترک کنم. ولی وقتی مجبورم برای امرار معاش تو شرکتی کار کنم جایگاهم رو نمیشناسه و هر روز از سطح پایین کاری که دارم انجام میدم عذاب میکشم، آیا راهی به غیر از رفتن دارم؟؟؟؟
کدوم مسئول کشوری و لشکری برای امثال ما تره خورد میکنه و اهمیت میده؟!! هیچ کس. همه به فکر تعاملات سیاسی و اقتصادی خودشون هستن