آفتابنیوز : به گزارش سایت حوزوی رسا، آيت الله مكارم شيرازي با اشاره به ويژگيهاي شخصيتي آيت الله مفتح اظهار داشتند: آيت الله مفتح انسان شجاعي بود. ما از كساني بوديم كه در يك خانهي اجارهاي با وي زندگي ميكرديم. لذا بنده با روحيات وي كاملاً آشنايي داشتم.
ايشان آيت الله مفتح را فردي انقلابي و پرتلاش معرفي كردند و فرمودند: وي با استعدادي كه داشت در كنار تحصيلات حوزوي خودبه درسهاي دانشگاهي هم اهتمام ويژه ميورزيد. در مسايل انقلاب هميشه پيشگام و پيش قدم بود. از كساني بود كه وحدت حوزه و دانشگاه را انسجام بخشيد. شهيد مطهري(ره) و شهيد بهشتي (ره) نيز تا حد زيادي توانستند اين دو نهاد را به هم نزديك كنند.
استاد دروس خارج حوزه علميه قم با بيان اينكه زماني اختلاف حوزه و دانشگاه به حدي بود كه اين دو در مقابل يكديگر موضعگيري ميكردند گفتند: دو نهاد حوزه و دانشگاه چنان از يكديگر دور بودند كه گاهي در مقابل هم صف ميكشيدند. برخي از حوزويان عقيده داشتند اگر كسي وارد دانشگاه شود با خدا و اسلام و قرآن خداحافظي كرده است. بعضي از دانشگاهيان هم اعتقاد داشتند حوزويان متعلق به پانصد سال قبل هستند. در اين ميان دست استعمار هم كاملاً مشهود بود. اما اين بزرگواران تلاش زيادي كردند تا حوزه و دانشگاه را به هم نزديك كنند.
ايشان سابقه وحدت و انسجام حوزه و دانشگاه را به دوران امام صادق (ع) دانستند و فرمودند: در زمان امام صادق (ع) حوزه و دانشگاه يكي بود. در اين زمان خواجه نصير طوسي ، شيخ بهايي ، ذكرياي رازي و ابوريحان در دامان اسلام پرورش يافتند و حوزه و دانشگاه يكي بودند. برعكس مسيحيت كه دستگاه كليسا در مقابل علماي علوم طبيعي صف كشيده بودند و عده زيادي از آنها را كشتند. اين در حالي بود كه خواجه نصيرها در مراكز ديني و مذهبي اسلام پرورش يافتند.
آيت الله مكارم شيرازي نقش عوامل استكبار جهاني بخصوص خاندان پهلوي در جداسازي علوم از يكديگر را بسيار مهم برشمردند و تصريح كردند: خاندان شاهنشاهي گذشته در جدايي حوزه و دانشگاه نقش بسيار مؤثري داشتند. حوزه را كوبيدند و تقريباً نابود كردند. در مقابل، دانشگاه بدون تعهد مذهبي را پرورش دادند. در حالي كه حوزه و دانشگاه مراكز علمي هستند، علم با علم آشناست و دشمني ندارد.
ايشان با هشدار نسبت به اينكه امروز عدهاي بدنبال جدا كردن حوزه و دانشگاه هستند خاطرنشان ساختند: تصور من اين است كه وحدت حوزه و دانشگاه هنوز در حد شعار است. هنوز به آن تعميق نبخشيدهاند. زماني وحدت حوزه و دانشگاه عميق ميشود كه اساتيد حوزه و دانشگاه مانند برادر در كنار هم بنشينند و مشكلات كشور را به كمك يكديگر حل كنند. امروز در جمهوري اسلامي پستهاي كليدي در اختيار اين دو قشر است، اينها بايد عملاً دست به دست هم بدهند. نه اينكه در بيست و هفتم آذر مراسمي گرفته شود و شعارهايي داده شود. البته اين هم كار خوبي است ولي مشكلات اساسي را برطرف نميكند.
اين مرجع تقليد يادآور شدند: در اوايل انقلاب جلسهاي در تهران با حضور اساتيد دانشگاه تشكيل شده بود، در آن جلسه برخي تصور ميكردند با تشكيل انقلاب، تمام علوم طبيعي را بايد كنار گذاشت. ولي بنده توضيح دادم كه تمام اين علوم نزد ما محترم است اما بايد در مسير اسلام و خدمت به مردم باشد. علم، علم است، گاهي ميشود كه دشمنان اسلام، فرهنگ خود را در علوم مختلف جاسازي ميكنند و به خورد جوانان ما دهند. بايد مراقب بود فرهنگ آنها در علوم انساني و حتي علوم طبيعي به خورد جوانان ما نرود. ما اميدواريم روزي برسد كه مسأله وحدت حوزه و دانشگاه از بحث شعار خارج شده و وارد مراحل جدي شود و راهكارهاي عملي و كاربردي ارائه شود.