آفتابنیوز : در گذشته عربستان دقت داشت که در محدوده خط قرمز ایران وارد نشود، ولی بعد از اینکه موضوع خلع قدرت در عراق با سقوط صدامحسین به وجود آمد، عربستان نتوانست تحمل کند که ایران در عراق بازوی اصلی قدرت باشد، لذا سعی کرد به تحرکاتی در عراق بپردازد و این ابتدای شروع رویارویی عربستان با ایران بود. عربستان در مرحله بعد سوریه را به عنوان زمین نبرد با ایران انتخاب کرد و بعد از توافق ایران با غرب به یکباره توان خود را کاهش یافته دید و از انتحاریون خود در عراق و سوریه استفاده کرد تا در مقابل ایران بایستد. عربستان در یمن و بحرین هم برخلاف مسائل حقوق بینالملل تحرکات نظامی انجام داد. اخیرا نیز روابط خود را با ایران قطع کرده و تلاش دارد در پی دستیابی به منفعتطلبیهای جاهطلبانه خود باشد.
به بهانه مواضع اخیر عربستان در مقابل ایران «آرمان» با هرمیداس باوند استاد روابط بینالملل به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید:
روابط ایران و عربستان را در آینده با توجه به تحولات خاورمیانه چگونه ارزیابی میکنید؟
چون ایران و عربستان در یک منطقه قرار گرفتهاند ممکن است به طور طبیعی مشکلاتی با یکدیگر در رابطه با مسائل منطقه با توجه به جایگاه خود داشته باشند. در تحولات خاورمیانه، عربستان به دنبال خواستههایی بود که بسیاری از این خواستهها محقق نشده است. بنابراین این کشور برای جبران نافرجامیهای خود در معادلات خاورمیانه سعی دارد بحران تازهای را در منطقه به وجود بیاورد و فضا را به نفع خود تغییر دهد. عربستان سعی دارد کشورهای عربی و متحد خود را در این رویداد با خود همراه کند و تا حدودی هم توانسته است در این زمینه موفقیتهایی را به دست آورد.
چه عواملی ممکن است روابط ایران و عربستان را دچار تحول کند؟
مسائل یمن و سوریه ممکن است تحولاتی را به وجود آورد و معادلات عربستان را برهم بزند. غربیها نگران تاثیر منفی مشکلات به وجود آمده میان ایران و عربستان هستند که تاثیر منفی بر مذاکرات سوریه بگذارد؛ مذاکراتی که در پیش است اگر به نقطه مطلوبی برسد بیشک نگرانیهای غرب نیز تعدیل خواهد شد و در مجموع با توجه به آنچه رخ داده و پیش خواهد آمد بعید است به زودی میان ایران و عربستان روابط حسنه شود.
پس از حمله به سفارت عربستان از سوی افراد خودسر شاهد بودیم که کشورهای کوچک اطراف عربستان با ایران قطع رابطه کردند. تحلیلتان در این مورد چیست؟
تشکیل ائتلاف کشورهای اسلامی به رهبری عربستان به دلیل ترس از قدرت منطقهای ایران است. مجازات شیخ نمر با توجه به رویه خودسرانه عربستان قابل پیشبینی بود ولی سازمانهای بینالمللی و جوامع حقوق بشری با توجه به تلاشهایی که انجام داده بودند فکر میکردند چیزی جز اعدام در رابطه با شیخ نمر اعمال شود ولی عربستان به طور ناگهانی او را اعدام کرد چرا که میدانست در ایران واکنشهایی به همراه خواهد داشت. با اعدام شیخ نمر تمام مجامع بینالمللی عربستان را محکوم کردند و ایران میتوانست از این فرصت به بهترین شکل استفاده کند ولی با حمله به سفارت این کشور، نگاهها متوجه ایران شد. به دنبال این موضوع عربستان نیز بسیار مظلومانه این واقعه را مطرح کرد.
مبنای اختلاف بین ایران و عربستان در مشکلات خاورمیانه نیست؟
مبنای اختلاف بین ایران و عربستان مساله سوریه و یمن و نفوذ ایران در عراق و لبنان است که مهمترین مساله در این میان برای ایران موضوع سوریه و برای عربستان مساله یمن است. بنابراین به نظر میرسد اگر این دو مساله وضعیت بهتری بیابد و از دامنه درگیریها در سوریه و یمن کاسته شود امکان حل مشکلات وجود دارد و فضا برای بهبود روابط ایران و عربستان هم مساعد خواهد بود.
چرا عربستان به یک باره تصمیم گرفت معادلات خاورمیانه را تغییر دهد؟ این کشور سالها به تقسیمات قدرت در خاورمیانه تن داده بود.
این مساله بازمیگردد به مساله اصلی منطقه؛ برای مثال مصر نقش محوری و تاریخی در منطقه دارد و عربستان هم سعی دارد جایگاه تاثیرگذاری برای خود در جهان عرب به وجود آورد و تا حدودی هم موفق بوده است، زیرا با قدرت مالی خود توانسته است اثرگذار باشد. بعد از ۱۱ سپتامبر که ایران جایگاه ویژهای در عراق پیدا کرد و قبلا هم با سوریه در ۱۹۸۰ و با لبنان ۱۹۸۲ رابطه قوی گرفته بود و در افغانستان نیز دارای نفوذ بود، باعث شد که عربستان این ادعا را مطرح کند که ایران در منطقه در حال نفوذ است و خاکریزهای خود را به کشورهای عربی منتقل کرده است.
شتاب عربستان در مواضع خود بعد از بیداری اسلامی چرا شدت بیشتری گرفت؟
عربستان بعد از اینکه در لیبی و تونس رویدادها را دید که باعث تغییر وضعیت در این کشورها شد تصور کرد با انتقال این جنبشها به سوریه میتواند اسد را شکست دهد ولی به این آرزوی خود نرسید و حتی انتظار داشتند که آمریکا وارد بحران سوریه شود که عملا آمریکا هم زیر بار این مساله نرفت و تغییر رویه داد و فراتر از همه مذاکرات هستهای با ایران هم به برجام منتهی شد و روابط ایران و غرب هم بهبود یافت. از طرف دیگر آمریکا هم قصد دارد از خاورمیانه به سمت آسیای جنوب شرقی حرکت کند و در قضیه تامین نفت نیز آمریکا دیگر به نفت اعراب وابسته نیست و از نفت شل استفاده میکند. مجموعه این عوامل و رویدادها برخلاف انتظارات عربستان سعودی شد و تمام حوادث منطقه رفتهرفته به نفع ایران و به ضرر عربستان در حال تغییر است، حتی ترکیه هم که مدعی رفتن اسد بود شکست خورد و نتوانست اسد را وادار به کنارهگیری کند. لذا عربستان دچار نوعی استیصال سیاسی شده است. عربستان در اقدام اخیر خود سعی کرد فضا را تا حدودی به نفع خود تعدیل کند و مقدمتا هم موفق شد. اگر در یمن و سوریه دست عربستان کوتاه شود در موازنههای منطقهای خود شکست خواهد خورد. لذا تلاش دارد در این دو حوزه به موفقیت دست یابد.
اتحادیه عرب علیه ایران بیانیه داده است و به نوعی بر مواضع عربستان تاکید کرده است. چرا آنها علیه ایران موضعگیری میکنند؟
مواضع اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس درباره ایران قابل پیشبینی بود زیرا از نظر شکلی اعراب دنبالهرو عربستان هستند و در مساله جزایر خلیج فارس نیز بدون اینکه ماهیت و سوابق این جزایر را در نظر بگیرند ظاهرا به عنوان همبستگی با عربستان هماهنگ میشوند. در این مورد چون شورای امنیت تندروها را محکوم کرد، آنها هم ایران را محکوم کردند ولی همانطور که میدانیم موضعگیریهای اتحادیه عرب چندان مهم نیست، زیرا اتحادیه عرب در مجموع مشکلات خاص خود را دارد و در خلیج فارس، شاخ آفریقا یا سوریه مشکلاتی وجود دارد و حتی این اتحادیه نمیتواند مشکلات خود را حل و فصل کند چه برسد به اینکه بخواهد با عربستان به صورت عملی هماهنگ شود.
ایران در برابر مواضع کشورهای خلیجفارس باید چگونه موضعگیری کند؟
ایران اگر بتواند با دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس روابط نسبتا حسنهای برقرار کند و عربستان عملا در نوعی انزوا قرار بگیرد، بعد از مدتی خود عربستان بر آن میشود تا از طریق کشوری ثالث وارد گفتوگو با ایران شود. در این مسیر ایران میتواند روی سه کشور سرمایهگذاری کند. نخستین کشور عمان است که همیشه نوعی رویه متفاوت با دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، حتی در زمان جنگ ایران و عراق داشته است. کشور دوم قطر است که یک اختلاف بنیادین با عربستان دارد و گرچه ملاحظاتی را رعایت میکند اما بالقوه این آمادگی را دارد که با ایران رابطه نسبتا قابل قبولی داشته باشد. کویت نیز گرچه کم و بیش ملاحظات عربستان را رعایت میکند اما در عین حال مایل نیست رابطه نامطلوبی با ایران داشته باشد. لذا ایران میتواند با این سه کشور روابط خود را توسعه دهد تا عربستان در یک انزوای سیاسی قرار بگیرد. عربستان همچون دیگر جوامع میداند که واقعیت جغرافیایی را نمیتوان تغییر داد و جوامع باید شرایط مختلف را بپذیرند و در کنار هم اگر همکاری و همگرایی ندارند لااقل زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند.
تا چه میزان احتمال رودررویی ایران با عربستان وجود دارد؟
بعید است اختلافات ایران و عربستان تا جایی عمیق شود که به رویارویی دو کشور منتهی شود. حتی با وجود اینکه عربستان توافقی با مصر مبنی بر همبستگی امنیتی انجام داده است باز هم مشکلات فراوان کشورهای عربی به آنها اجازه بدهد که وارد درگیری مستقیم نظامی در منطقه شوند.
از چه طریق میتوان مشکلات بهوجودآمده در رابطه با ایران و عربستان را کاهش داد؟
غرب در این مورد به خوبی تاثیرگذار است و به خوبی میتواند از درگیری بیشتر در خاورمیانه جلوگیری کند. اتحادیه اروپا هر چند سعی دارد طرف ایران و عربستان را نگیرد ولی به صورت تلویحی از ایران حمایت میکند. بنابراین آنها به خوبی میتوانند نقش بازدارنده در مقابل عربستان داشته باشند و با یک موضعگیری جدی در مقابل هر تحولی که منجر به درگیری و تشدید بحران در خاورمیانه شود ایستادگی کنند. سایر کشورهای عربی نیز به هیچوجه مهم نیستند. آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا میتوانند در رابطه با ایران و عربستان موضعگیری کنند. غرب اروپا و روسیه بنا به مقتضیات خود به مصلحت نمیبینند که یک درگیری نظامی جدید در منطقه به وجود آید.
آینده منطقه خاورمیانه را در پرتو تنش در روابط ایران و عربستان چگونه ارزیابی میکنید؟
آینده منطقه بستگی به نتایج حوادث سوریه و یمن دارد. بعید است به دلیل عمیق شدن اختلافات، امنیت شکل بگیرد. ولی در بلندمدت شاید بتوان امیدوار بود که نوعی امنیت در این منطقه رفتهرفته به وجود آید و طرفین بتوانند مشکلات منطقه را با حضور نیروهای فرامنطقهای حل و فصل کنند.