جنگی پر هزینه برای آمریکا واسرائیل
آفتاب‌‌نیوز : 
مطالب فوق مقدمه مقاله ای ای است که دکتر عصام نعمان در روزنامه الخلیج به چاپ رسانده است.
در ادامه این مقاله آمده است سه سال پیش رهبران اسرائیل علنا از آمریکا درخواست نکردند که جنگ علیه عراق را آغاز کند ، بلکه دوستان وهمپیمانانش یعنی محافظه کاران جدید این وظیفه را به عهده گرفته وبازار جو سازی علیه عراق وبرنامه ریزی برای این جنگ را گرم کردند.
اما امروز رهبران اسرائیل علنا خواهان انجام حمله ای دردناک علیه ایران هستند ، هدف هم تخریب مراکز هسته ای ایران است آنها حتی مهلت زمانی هم اعلام وآنرا حداکثر پایان مارس آینده اعلام کردند. ودر این راستا از ماشین تبلیغاتی وسیاسی بسیار گسترده وپر نفوذ وفعال خود در داخل جامعه آمریکایی ومراکز تصمیم گیری حاکم این کشور هم کمک گرفته اند.
اما چرا باید جنگ تا پایان مارس انجام شود؟
چون پایان مارس مطابق با تاریخ تقدیم گزارش محمد البرادعی مدیر کل آژانس بین الملل انرژی اتمی در مورد ایران به شورای امنیت است.
همچنین پایان مارس میزان جدیت آمریکا برای عقب نشینی تدریجی از عراق مشخص خواهد شد ومعلوم خواهد شد که آمریکا به چه میزان نیرو در عراق باقی نگه خواهد داشت.
همچنین در پایان مارس میزان موفقیت دیپلماسی اروپایی (انگلیس ـ فرانسه وآلمان وروسیه ) با تهران در مورد حل وفصل منازعه در مورد غنی سازی اورانیوم هم مشخص خواهد شد.
اما آیا واقعا اسرائیل در این حمله خود جدی است ؟
بی شک رهبران رژیم صهیونیستی ترجیح می دهند که آمریکا این وظیفه را عهده دار شود . اما آنها به خوبی می دانند که آمریکا در عراق به گل نشسته است ، تلفات سنگینی داده وهزینه های گزافی بالغ بر 300 میلیارد دلار را در این جنگ پرداخته است.
همچنین روز به روز بر حجم نارضایتی مردم آمریکا به دلیل افزایش تلفات انسانی ومادی افزوده می شود آنهم در شرایطی که این کشور در آستانه انتخابات میانه دوره ای است که قرار است در نوامبر آینده برگزار شود .
تمامی این دلایل می توانند دولت بوش را در ورود به یک ماجراجویی جدیدی علیه ایران برحذر دارند ، از اینرو بیشتر صاحبنظران بر این باورند که اسرائیل سعی دارند با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی علیه ایران به جای جنگ ، جامعه جهانی را علیه ایران بسیج کرده وبا ارجاع پرونده اتمی این کشور به شورای امنیت گام در راه اعمال تحریم ها علیه ایران بگذارد. در این شورا این امید هم برای اسرائیل وجود دارد که بتواند اتفاق نظری بین اعضای دائم شورا صورت گرفته وتحریم های اقتصادی به خود رنگ واقعیت بگیرند.
به اعتقاد نویسنده به احتمال زیاد چین وروسیه نسبت به اعمال تحریم های علیه ایران اعتراض کرده وحتی از حق وتو هم علیه آن استفاده کنند.
اما در مورد احتمال انجام عملیاتی نظامی خارج از چارچوب سازمان ملل همانند آنچه که برای عراق روی داد هم نویسنده معتقد است که تجربه آمریکا در عراق انگیزه مناسبی برای آمریکایی در این رابطه را ایجاد نمی کنند ، بخصوص که این امکان وجود دارد که چنین حمله ای باعث بروز چالش هایی در مقابل عقب نشینی آمریکا از عراق گردد.
از اینرو شاید اسرائیل خود را ناچار ببیند که خود کاری را به تنهایی انجام دهد ، ودر این چارچوب تنها از موافقت ضمنی ، چراغ سبز وکمک لوجستیکی واطلاعاتی آمریکا سود جوید.
در قسمت دیگری از این مقاله به واکنش های احتمالی ایران هم در مقابل این تجاوزات چه از سوی آمریکا یا از سوی اسرائیل وحتی اعمال تحریم اشاره شده است
یکی از این احتمالات که توسط نویسنده ذکر شده احمال ورود ایران به خا عراق برای حمله به نیروهای آمریکایی است که در صورت بروز جنگ انجام می پذیرد.
همچنین پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه نیز در تیر رس ایران قرار دارند.
افزایش دامنه جنگ به نحوی که ترابری وتولید نفت به کلی مختل وقیمت نفت به بیش از 150 دلار برسد.
هدف قرار دادن اسرائیل با استفاده از موشک های دور برد.
در صورتی که اسرائیل از سلاح های کشتار جمعی علیه ایران استفاده کند به طور حتم ایران نیز خود یا از طریق هم پیمانان عرب ومسلمان خود از سلاح های شیمیای وبیولوژیکی علیه اسرائیل استفاده خواهد کرد.
این نویسنده در پایان معتقد است : با توجه به داده های فوق تکیه آمریکا واسرائیل به گزینه نظامی می تواند برای آنها بسیار گزاف واز هر حیث چه انسانی وچه سیاسی واقتصادی پرهزینه باشد ، وبازتاب های منفی آن برای آنها در سطح منطقه ای وبین المللی هم بسیار خواهد بود. وحتی می تواند دامنه نفوذ ایران را در منطقه افزایش دهد.
از اینرو آیا چنین جنگی برای آمریکا واسرائیل مفید خواهد بود؟
مطالب فوق مقدمه مقاله ای ای است که دکتر عصام نعمان در روزنامه الخلیج به چاپ رسانده است. در ادامه این مقاله آمده است سه سال پیش رهبران اسرائیل علنا از آمریکا درخواست نکردند که جنگ علیه عراق را آغاز کند ، بلکه دوستان وهمپیمانانش یعنی محافظه کاران جدید این وظیفه را به عهده گرفته وبازار جو سازی علیه عراق وبرنامه ریزی برای این جنگ را گرم کردند.
اما امروز رهبران اسرائیل علنا خواهان انجام حمله ای دردناک علیه ایران هستند ، هدف هم تخریب مراکز هسته ای ایران است آنها حتی مهلت زمانی هم اعلام وآنرا حداکثر پایان مارس آینده اعلام کردند. ودر این راستا از ماشین تبلیغاتی وسیاسی بسیار گسترده وپر نفوذ وفعال خود در داخل جامعه آمریکایی ومراکز تصمیم گیری حاکم این کشور هم کمک گرفته اند.
اما چرا باید جنگ تا پایان مارس انجام شود؟
چون پایان مارس مطابق با تاریخ تقدیم گزارش محمد البرادعی مدیر کل آژانس بین الملل انرژی اتمی در مورد ایران به شورای امنیت است.
همچنین پایان مارس میزان جدیت آمریکا برای عقب نشینی تدریجی از عراق مشخص خواهد شد ومعلوم خواهد شد که آمریکا به چه میزان نیرو در عراق باقی نگه خواهد داشت.
همچنین در پایان مارس میزان موفقیت دیپلماسی اروپایی (انگلیس ـ فرانسه وآلمان وروسیه ) با تهران در مورد حل وفصل منازعه در مورد غنی سازی اورانیوم هم مشخص خواهد شد.
اما آیا واقعا اسرائیل در این حمله خود جدی است ؟
بی شک رهبران رژیم صهیونیستی ترجیح می دهند که آمریکا این وظیفه را عهده دار شود . اما آنها به خوبی می دانند که آمریکا در عراق به گل نشسته است ، تلفات سنگینی داده وهزینه های گزافی بالغ بر 300 میلیارد دلار را در این جنگ پرداخته است.
همچنین روز به روز بر حجم نارضایتی مردم آمریکا به دلیل افزایش تلفات انسانی ومادی افزوده می شود آنهم در شرایطی که این کشور در آستانه انتخابات میانه دوره ای است که قرار است در نوامبر آینده برگزار شود .
تمامی این دلایل می توانند دولت بوش را در ورود به یک ماجراجویی جدیدی علیه ایران برحذر دارند ، از اینرو بیشتر صاحبنظران بر این باورند که اسرائیل سعی دارند با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی علیه ایران به جای جنگ ، جامعه جهانی را علیه ایران بسیج کرده وبا ارجاع پرونده اتمی این کشور به شورای امنیت گام در راه اعمال تحریم ها علیه ایران بگذارد. در این شورا این امید هم برای اسرائیل وجود دارد که بتواند اتفاق نظری بین اعضای دائم شورا صورت گرفته وتحریم های اقتصادی به خود رنگ واقعیت بگیرند.
به اعتقاد نویسنده به احتمال زیاد چین وروسیه نسبت به اعمال تحریم های علیه ایران اعتراض کرده وحتی از حق وتو هم علیه آن استفاده کنند.
اما در مورد احتمال انجام عملیاتی نظامی خارج از چارچوب سازمان ملل همانند آنچه که برای عراق روی داد هم نویسنده معتقد است که تجربه آمریکا در عراق انگیزه مناسبی برای آمریکایی در این رابطه را ایجاد نمی کنند ، بخصوص که این امکان وجود دارد که چنین حمله ای باعث بروز چالش هایی در مقابل عقب نشینی آمریکا از عراق گردد.
از اینرو شاید اسرائیل خود را ناچار ببیند که خود کاری را به تنهایی انجام دهد ، ودر این چارچوب تنها از موافقت ضمنی ، چراغ سبز وکمک لوجستیکی واطلاعاتی آمریکا سود جوید.
در قسمت دیگری از این مقاله به واکنش های احتمالی ایران هم در مقابل این تجاوزات چه از سوی آمریکا یا از سوی اسرائیل وحتی اعمال تحریم اشاره شده است
یکی از این احتمالات که توسط نویسنده ذکر شده احمال ورود ایران به خا عراق برای حمله به نیروهای آمریکایی است که در صورت بروز جنگ انجام می پذیرد.
همچنین پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه نیز در تیر رس ایران قرار دارند.
افزایش دامنه جنگ به نحوی که ترابری وتولید نفت به کلی مختل وقیمت نفت به بیش از 150 دلار برسد.
هدف قرار دادن اسرائیل با استفاده از موشک های دور برد.
در صورتی که اسرائیل از سلاح های کشتار جمعی علیه ایران استفاده کند به طور حتم ایران نیز خود یا از طریق هم پیمانان عرب ومسلمان خود از سلاح های شیمیای وبیولوژیکی علیه اسرائیل استفاده خواهد کرد.
این نویسنده در پایان معتقد است : با توجه به داده های فوق تکیه آمریکا واسرائیل به گزینه نظامی می تواند برای آنها بسیار گزاف واز هر حیث چه انسانی وچه سیاسی واقتصادی پرهزینه باشد ، وبازتاب های منفی آن برای آنها در سطح منطقه ای وبین المللی هم بسیار خواهد بود. وحتی می تواند دامنه نفوذ ایران را در منطقه افزایش دهد.
از اینرو آیا چنین جنگی برای آمریکا واسرائیل مفید خواهد بود؟
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
لینک های مفید