حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی برای اهالی جنوب تهران و مردمی که او را بارها و بارها از قاب تلویزیون دیدهاند بیش از آنکه یک سیاستمدار باشد، یک «معلم اخلاق» است. در عالم سیاست اما او را با پیشینهای چون همراهی با نواب صفوی، آیت الله کاشانی و حضور در نهضت امام میشناسند.
این عضو جامعه روحانیت مبارز در گفتگویی که به مناسبت ایام دهه فجر با خبرآنلاین داشت، برایمان از روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گفت، روزهایی که به گفته وی برخی احکام انقلابی مصداق تندروی بود و امام هم مخالف این رویه ها بود.
از این نماینده پیشین مجلس درباره اعدامهای اوایل انقلاب که میپرسیم، ماجرای خواب خلخالی و پشیمان شدنش از احکامی که داده بود را روایت کرد، این را هم تاکید کرد که« امام خودشان خیلی موافق این اعدامها نبودند»
در ادامه بخش هایی منتشر نشده از این گفتگو آمده است؛
حاج آقا طباطبایی! از روز بعد از 22 بهمن تقریبا دستگیری سران و مسئولان نظام پهلوی شروع می شود، حکمهای انقلابی و دستور اعدامهایی که آن زمان صادر شدند هنوز هم محل ابهام است، این اعدامها را چقدر ضروری یا به زیان انقلاب می دانید؟
امام خمینی خودشان خیلی موافق این حکمها و اعدامها نبودند از طرف دیگر منتظر بودند که کارها هم پیش بروند که انقلاب شکست نخورد. در واقع گاهی اوقات ناچار بودند که برخی افراد را اعدام کنند که انقلاب به بن بست نرسد. اما این حدی که انجام شد تندروی بود و امام هم راضی نبودند . آقای خلخالی و محمدی گیلانی و..... گاها حکم های سختی دادند. شايد اگر تجربه بر رفتارها حاكم بود خيلي از اعدامها ضروري نبود
شما جزو افرادی بودید که آن روزها به مدرسه رفاه رفت و آمد داشتید و از نزدیک شاهد این اتفاقات و اجرای احکام اعدام در پشتبام این مدرسه بودید، واکنش خود شما به این اتفاقات چه بود؟
من بحثهايي داشتم كه نمي خواهم نقل كنم اما آنجا حرفهايم را زدم. تفاوت ديدگاه خيلي بود. من همان شب اول با این گروه دعوایم شد و با ناراحتی و قهر از خانه حضرت امام بیرون آمدم. اعتراض کردم که اين چنين اقدامات و اعدامها مناسب نيست.
گفتگویی هم در اینباره با امام داشتید؟
بهرحال آن زمان ما مخالف این رویهها بودیم، حتی خلخالی بعدها دنبال من فرستاد که به دیدنش بروم،خوابي ديده بود و نتيجهاي از خواب گرفته بود. خيلي منقلب بود از حکمهای اعدامی که داده بود پشیمان بود. اکثر تندروهایی که آن زمان حکمهای تندی دادند اکثرا پشیمان شدند الانم هم افرادی از جنس همان تندروها وجود دارند.
موضع آیت الله بهشتی، آیت الله مطهری و آیت الله هاشمی به این اتفاقات چه بود؟
آنها هم تقریبا مخالف بودند.
خود شما بعد از انقلاب با بازجوها و ساواکیهایی که در دوران زندان شما را شکنجه کرده بودند برخوردی داشتید؟
بله من اولین فردی بودم که نامهای نوشتم و اعلام کردم که کلیه شکنجهگران خود را به شکرانه انقلاب عفو می کنم. حتی خاطرم هست کمانگر شب 19 ماه رمضان در کمیته ضدخرابکاری من را کتک میزد گفتم بگذار اول افطار کنم بعد کتک زدن را ادامه بده، روی صورت من ادرار کرد و گفت افطار کن. روزهای بسیار سختی بود. آقای مجمدی گیلانی بعد از انقلاب به همین کمانگر گفت نظرت درباره طباطبایی چیست گفت او بدتر از من را عفو کرده یقینا من را هم عفو کرده است. آقای گیلانی گفت بله طباطبایی تو را عفو کرده ولی نظام تو را عفو نمی کند.
اینکه می گویند انقلاب فرزندان خودش را می بلعد، آیا در انقلاب ایران هم مصداق دارد؟
کلیت موضوع شاید اینگونه باشد، هرکسی که به پست و مقامی میرسد طبیعتا مزاحمین و مخالفانی خواهد داشت. لذا هر انقلابی هم اینگونه بوده است. در انقلاب ایران هم میبینیم که متاسفانه عدهای پیدا شدند و تلاش دارند افرادی که برای انقلاب جان کندن را کنار بزنند. اين را من يك هشدار ميدانم اگر خيلي نقش هاي موثر انقلاب را حذف كنيم و حلقه هاي مفقودی ايجاد كنيم اثرگذاري تاريخ انقلاب از بين خواهد رفت و فضا براي تهمت به اصل انقلاب باز ميشود.