آفتابنیوز : در اين مقاله با اشاره به اظهاراتي كه اخيرا در ارتباط با مساله جمهوريت از ديدگاه حضرت امام بيان شده، با طرح اين سوال كه غرويان «با احساس چه نياز و ضرورتي به طرح اين موضوع پرداخته» عنوان شده است:
آيا ايشان ظرف ديگري غير از جمهوريت را براي حاكميت اسلام در نظر دارند و با ابراز و القاي ترديد نسبت به جمهوريت و راي مردم در پي تبليغ و ترويج مدل ديگري براي نظام حكومتي اسلام هستند؟ اگر پاسخ منفي است كه طرح اين موضوع با چه انگيزه و هدفي صورت پذيرفته؟ و اگر پاسخ مثبت است، نظام مورد نظر ايشان كه در آن راي مردم ملاك نباشد، چيست؟ و اما چنانچه هيچ يك از دو گزينه يادشده مورد نظر ايشان نبوده است كه فقط ميتوان از كجسليقگي و كمتوجهي اين برادر بزرگوار متاسف بود و نيز مسالهآفريني در شرايط حساس كنوني.
مديرمسوول كيهان با تاكيد بر اين كه واژه «حكومت اسلامي» در كلام حضرت امام (ره) كه غرويان هم به آن استناد كرده است، تاكيد بر اسلامي بودن حاكميت است، بي آن كه به شكل و نوع نظام حكومت اسلام اشارهاي داشته باشد، يادآور شده است: واژه حكومت اسلامي در كلام مبارك حضرت امام (ره) كه جناب غرويان به آن استناد فرمودهاند تاكيد بر اسلامي بودن حاكميت است بي آن كه به شكل و نوع نظام حكومتي اسلام اشارهاي داشته باشد. بنابراين برخلاف آن چه آقاي غرويان عزيز استدلال و سپس استنباط فرمودهاند، در كلام مورد اشاره حضرت امام (ره) تناقضي ديده نميشود و آن بزرگوار نظر خويش را به فراخور زمان تغيير ندادهاند. مثلا وقتي در تئوري سخن از رنگ به ميان ميآيد مقصود نشان دادن نوع رنگ مورد علاقه نظير آبي، سبز، قرمز، سفيد و... است ولي رنگ مجرد وجود خارجي ندارد، بلكه در عالم واقعيات و بيرون از ذهن، اشيا رنگي وجود دارند و هيچ رنگي بدون امتزاج- آن هم امتزاج غيرقابل تفكيك با اشياء نميتواند بروز و ظهور واقعي داشته باشد.
شريعتمداري با بيان اين كه آقاي غرويان خوب ميدانند كه استنباط از كلام ديگران نميتواند و نبايد با ظاهر آن كلام يا سخن در تناقض باشد، از اين موضوع با عنوان قاعده حجيت ظاهر ياد كرده و ادامه داده است: مثلا نميتوان از يك آيه شريفه و يا كلام مبارك معصوم (ع)، معنا و مفهومي را استنباط كرد كه با ظاهر آيه يا روايت همخواني ندارد، و اگر غير از اين بود، هر كس ميتوانست نظر شخصي خود را به آيات و روايات نسبت دهد.
وي براين اساس از غرويان پرسيده است كه چگونه از كلام صريح و روشن حضرت امام (ره) كه «ميزان راي ملت است» و يا تاكيد آن بزرگوار بر « جمهوري اسلامي، نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد»، استنباط كرده كه حضرت امام (ره) به فراخور زمان! سخن گفته و راي ملت را ميزان نميدانند؟! و آيا اين گونه برداشتها از نظر مبارك امام راحل (ره) راه براي سوءاستفاده و تحريف رهنمودهاي آن حضرت باز نميكند؟
شريعتمداري در ادامه توضيح داده است: در فرهنگ رايج سياسي و مخصوصا فرهنگ سياسي غرب، واژه و يا معادلي براي مشروعيت با آن مفهوم كه در فرهنگ اسلامي رايج است، وجود ندارد و مقصود از مشروعيت كه گاه به غلط از قول نظريهپردازان غربي درباره حكومت مطرح ميشود، ترجمه مقبوليت است و اساسا در دموكراسي غربي، دين و باورهاي ديني جايگاه و نقشي در تصميم سازيهاي سياسي ندارند كه سخن از مشروعيت به مفهوم اسلامي و ديني آن در ميان باشد. بديهي است كه در تفسير و تحليل ماهيت جمهوري اسلامي و چگونگي تشكيل و تداوم ان نيز بايد به تفاوت اين دو واژه توجه داشت.
وي با اشاره به نقل سخني در جريان چالش ايجاد شده از مصباح يزدي مبني بر اين كه « ولي فقيه ميتواند دستور بدهد كه راي دهيد چه كسي رييس جمهور است و اعتبار انتخابات به رضايت رهبري است نه راي مردم» عنوان كرده است:
ظاهرا اين جمله را از مجموعه مباحث و يا يكي از بحثهاي علمي استاد بيرون كشيده و به طور جداگانه مورد استناد قرار دادهاند. چرا كه استاد مباحث علمي دقيق و موشكافانهاي در حمايت از نظام جمهوري اسلامي دارند و در تطابق با انديشه سياسي حضرت امام، جمهوريت و اسلاميت را دو جزء جداگانه نميدانند.
مدير مسوول روزنامه كيهان در عين حال با توضيح دو نكته در دفاع از جمهوري اسلامي تصريح كرده است: جمهوري اسلامي برخلاف آن چه بعضيها تصور كردهاند شامل دو جزء جداگانه جمهوريت و اسلاميت نيست؛ به بيان ديگر و به قول رهبر فرزانه انقلاب در جمهوري اسلامي، جمهوريت و اسلاميت تركيب انضمامي نيستند و اساسا تركيب نيستند؛ بلكه جمهوري اسلامي يك مقوله واحد است. بنابراين نميتوان آن را به دو كفه متفاوت و مجزا تقسيم كرد و كساني اين كفه را ترجيح بدهند و جماعتي ديگر، آن كفه را؛ چرا كه اصلا سخن از دو كفه در ميان نيست.
وي همچنين عنوان داشته است: اگر چه مطابق قانون اساسي نيز تنفيذ آراي مردم برعهده رهبري و اين تنفيذ يكي از مراحل قانوني انتخابات رياستجمهوري است، ولي بايد به اي نكته توجه داشت كه جمهوري اسلامي ايران و اركان و بخشهاي مختلف آن نيز تاسيس حضرت امام (ره) و مورد تاييد ايشان و فقها و علماي بزرگ از جمله ولي فقيه حاضر بوده و هست.
وي ادامه داده است: در اين ساختار راي و نظر مردم نقش تعيينكننده و سرنوشتساز دارد و اين نقش تعيينكننده با تصويب و تاكيد ولي فقيه كه برخاسته از تصويب و تاييد اسلام است، به مردم داده شده است. بنابراين وقتي يك شخصيت با شرايطي كه قانون براي او در نظر گرفته است به رياستجمهوري ميرسد ميتوان گفت چرخه انتخاب وي در چارچوب و بستري صورت پذيرفته كه مورد تاييد و قبول ولي فقيه است. نظير انطباق شرايط وي با آن چه در قانون اساسي آمده است و تاييد اين انطباق از سوي شوراي نگهبان و سپس جلب آراي مردم در يك روند قانونمند و... با توجه به طي اين مراحل، احتمال آن كه شخص انتخاب شده مورد تاييد ولي فقيه نباشد به اندازهاي ناچيز و اندك است كه قابل ذكر نيست. البته چنانچه بر فرض نزديك به محال، شخصي عليرغم عبور از تمامي اين مراحل، شايستگي رياستجمهوري را نداشته باشد، ولي فقيه مطابق آن چه در قانون اساسي آمده است، ميتواند از تنفيذ خودداري كند؛ ولي اين خودداري از تنفيذ حكايت از آن دارد كه در مرحلهاي از چرخه انتخاب، قوانين مربوطه رعايت نشده است كه اين نيز يك احتمال بسيار بعيد خواهد بود.
شريعتمداري با اشاره به اين احتمال بعيد و تقريبا ناممكن، پيشكشيدن اين احتمال بعيد را در ميان انبوه مسائل مورد نياز مردم و چالشهاي خارجي پيش روي نظام و بهانه دادن به دست بد خواهان را كج سليگقي عنوان كرده است.
وي با يادآوري اين كه حضرت امام با وجود مخالفتشان با بني صدر و اين كه در انتخابات هم به او راي ندادند، اما حكم رياستجمهوري او را با وجود اين كه اختيار شرعي و قانوني داشتند، تنفيذ كردند و اين كه براي عزل او از رياستجمهوري منتظر نظر مجلس مبني بر عدم كفايت وي ماند و تنها نيابت فرماندهي كل قوا را كه به او سپرده بودند، پس گرفتند، تصريح كرد: بديهي است كه مقصود از اين نوشتار ناديده گرفتن حق الهي و قانوني رهبر انقلاب در تنفيذ يا عدم تنفيذ حكم رياستجمهوري نيست؛ بلكه اشاره به كجسليقگي در طرح برخي از مباحث و پي آمدهاي ناگوار و يا حداقل بيحاصل و فرصت سوز آن است و البته بار ديگر اشاره به اين نكته ضروري است كه استاد گرانقدر حضرت آيتالله مصباح يزدي، مباحث دقيق و عالمانهاي در اين موضوع دارند كه نشان ميدهد جمله مورد اشاره به گونهاي جدا و مجرد از مباحث ايشان گزينش شده و با ديدگاه اعلام شده اين استاد گرامي همخواني ندارد.
شريعتمداري در پايان به تفسير مقام معظم رهبري اشاره كرده و آن در اين زمينه فصل الخطاب دانسته و گفته است: رهبر فرزانه انقلاب در اواخر سال 80-23 اسفند ماه- در ديدار اعضاي مجلس خبرگان با ايشان بيانات حكيمانه و دقيقي در موضوع مورد اشاره داشتهاند كه ديديم اگر از طرح دوباره آن - بعد از 4 سال- خودداري كنيم در حق خوانندگان عزيز جفا كردهايم. متن بيانات ايشان را در كيهان امروز بخوانيد.
شريعتمداري در آغاز اين نوشتار همچنين چالش رسانهاي اين روزها درباره جمهوريت و رابطه آن با اسلاميت را يك بحث انحرافي دانسته و گفته است: عدهاي با بهانهاي غير از موضوع اصولي بحث به اين ميدان آمده و در تنور آن ميدمند و عدهاي نيز با برداشت مخدوش از جايگاه جمهوريت در نظام جمهوري اسلامي و يا كجسليقگي در طرح موضوع اين بهانه را به ميدان آوردهاند.
بر اساس اين نوشتار، مدير مسوول كيهان افزوده است: يك سوي اين ميدان عدهاي سنگ دفاع از جمهوريت نظام را بر سينه ميزنند كه طي 8 سال گذشته در مقابل هجوم گسترده و ناجوانمردانه يك جريان مرموز و خزنده عليه اسلام، نظام، مردم، انقلاب، امام و چنگاندازي به ثروتهاي عمومي و غارت بيتالمال، نه فقط واكنشي از خود نشان ندادند بلكه برخي از آنان در بسياري از موارد با مهاجمان و غارتگران همدست نيز بودند؛ در حالي نقش همراهي با قافله مردم را بازي ميكردند كه با راهزنان دست در يك كاسه داشتند.
شريعتمداري ادعاي دلسوزي اين جماعت براي جمهوريت نظام را بيشتر به يك شوخي شبيه دانسته تا نگراني و دلشوره براي اسلام و انقلاب و گفته است: واقعي بودن نگراني برخي از آنان كه سابقهاي روشن در دفاع از اسلام و انقلاب دارند نيز قابل ترديد نيست.
مدير مسوول كيهان معتقد است كه در سوي ديگر اين ميدان برخي از اصول گرايان متعهد ايستادهاند كه طي سالهاي گذشته و در اوج حملات ناجوانمردانه به اسلام و انقلاب و مردم سينه سپر كرده و با روشنگريها و تفسير و تحليل عالمانه خود به مقابله با اين موج رفتهاند و كمترين ترديدي درباره وفاداري ايثارگونه خويش به ارزشهاي اسلامي و انقلابي و نظام برخاسته از آن باقي نگذاشتهاند.
وي در عين حال درباره اين گروه هم گفته است كه آنان عليرغم سابقه درخشان خود، در موضوع تبيين جمهوريت نظام به خطا رفته و يا حداقل كج سليقگي كردهاند.