کد خبر: ۳۶۴۳۱۸
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۰

«اصفهان صدا، بو و حتی طعم دارد»

در همایش «صدای شهر» مطرح شد که صداها در معماری و فضا هویت خاص خود را می‌یابند، کوچه‌های بارانی، برخورد امواج به ساحل و صدای مرغان دریایی بخشی از هویت شهرهای کنار رودخانه‌ها هستند و حذف هر چیزی از زندگی حذف یک‌ صداست.
آفتاب‌‌نیوز :
محسن حبیبی، استاد معماری و شهرسازی دانشگاه تهران در این همایش با بیان این‌که «اصفهان صدا، بو و حتی طعم دارد» اظهار کرد: صدای شهر امری فراموش‌شده است و نه‌ تنها اهمیت به سزایی دارد، بلکه دیگر حواس پنج‌گانه در شهر نیز بسیار مهم هستند. هرکدام از عناصر آب، باد، خاک و گیاه صداهای اولیه‌ای را ایجاد می‌کنند.

حبیبی با اشاره به اینکه شهر از نظر سیر تاریخی دارای پنج مرحله تحول است، ادامه داد: شهر اول همان شهر خیالی و آرمانی است که همواره نوعی دلتنگی و آرزوی رسیدن به آن را داریم. شهر اول مبتنی بر رابطه‌ای مستقیم از گوش به دهان است، این شهر نجوا دارد. گذشتگان ما نجوای شهر را درمی‌یافتند. برای مثال نجوای کوه صفه، زاینده‌رود و ... را می‌فهمیدند.

به گزارش ایسنا، وی اضافه کرد: شهر دوم بازتاب خرد انسانی است و عنصر عقلانی بر آن حاکم است. این شهر متمرکز بر قوه بینایی است و انسان در مرکزیت آن قرار دارد. همچنین در آن فضاها شکلی تجریدی و نمایشی می‌گیرند. نماهای شهر نیز حتی شکلی آهنگین پیدا می‌کند، به صورتی که با نمایی تنظیم‌شده در شهر مواجهیم. نمونه این شهر را در اصفهان صفوی می‌توان دید. میدان نقش‌جهان با معماری منظم و هدفمندش نمونه‌ای از چنین فضایی است.

این استاد شهرسازی با بیان اینکه شهر سوم همان شهری است که اکنون در آن زندگی می‌کنیم، گفت: این شهر بر مبنای حرکت شکل‌گرفته و آوای شهرهای اول و دوم در غوغا، سرعت و شلوغی صداهای درهم‌ریخته‌ای که نمایندگان حرکاتند، گم می شود.

او اضافه کرد: شهر چهارم از دهه هفتاد با انقلاب الکترونیک آغاز شد. این شهر مبتنی بر ارقام و داده‌هاست و تلاشی در تجربه و آشتی دوباره با دو شهر اول، اگرچه به معنای بازگشت به آن‌ها نیست. در این‌جا به بناهای کهن رجوع می‌کنیم و حتی آثاری تقلبی از آنها می‌سازیم، چراکه می‌خواهیم دوباره با آنها ارتباط برقرار کنیم. در این شهر با ظهور ابزارهای الکترونیکی تمام آواها همه‌جا در دسترس است و شنیده می‌شود، به همین علت زمان و مکان‌های خاص خود را از دست می‌دهند.

حبیبی با بیان اینکه شهر پنجم یا فراشهر، با انقلاب دیجیتال آغاز می‌شود و تلاش دارد تا تعریف جدیدی از شهر و فضاها ارایه دهد، اظهار کرد: سینماهایی که در فضای باز بنا می‌شوند، مفهوم متفاوتی با سینماهای گذشته در فضای سالن دارد. شهر پنجم فرامتن می‌شود، چراکه در یک زمان جان‌های موازی در چند مکان حضور دارند. این شهر متعلق به انسان‌هایی است که دیجیتال فکر می‌کنند و هم‌زمان بار دیگر می‌خواهد به نواها گوش فرا دهد. امروز زمانی است که باید شهر را بویید، لمس کرد، چشید، دید و شنید.

این استاد معماری و شهرسازی که صبح دهم اردیبشهت ماه در «کتابخانه مرکزی اصفهان» سخن می‌گفت، اظهار کرد: اگرچه با کثرتی از شهروندان گوناگون در یک مکان زندگی می‌کند. در این شهر روابط رو در رو اهمیت فراوانی می‌یابد و روابط وسیع افراد گوناگون با هم مرکزیت می‌یابد. ازاین‌رو این شهر هم فضایی برای تماس است و هما فضایی نمایشی است.

فریدون فراهانی - استاد معماری دانشگاه هنر اصفهان - نیز بیان کرد: اگر به گذشته بازگردیم، متوجه می‌شویم که با اینکه مردم رفاه کنونی را نداشتند، اما در آرامش بیشتری به سر می‌بردند. سازه‌های مدرن و ساختمان‌های بزرگ ساخته می‌شوند اما به نظر می‌رسد در مقابل منظرهای بینایی از دست می‌روند. از نظر بصری زیبایی شهری فدای کارکرد آن شده و رابطه سازه‌ها و صداها با نیازهای ما سازگاری کمتری دارد.

او با بیان اینکه فضاهای شهری ملال‌آور شده‌اند، گفت: گاهی اوقات معماران اعتراضات خود به زشتی سیمای شهر را با سازه‌هایشان نشان می‌دهند. این اعتراضات در سازه‌های فانتزی جدید که تلاش دارند تا رابطه‌ای تازه بین انسان و محرک‌های پنج‌گانه حسی خود برقرار کنند، نشان داده می شود.

فراهانی ادامه داد: منظر صوتی هر آن چیزی است که در گوش شهروندان شهر اثر کند و با عوامل فراوانی از ویژگی‌های کالبدی، کارکردی و فرهنگی در ارتباط دارد. میزان تأثیر مثبت یا منفی آن بر مخاطب به عوامل گوناگونی از جمله فاصله، مقیاس و... بستگی دارد. بینایی به‌واسطه موانع مصون می‌ماند اما صداها از موانع عبور می‌کنند و کنترل آن نیز سخت‌تر است. هر فضا و رویدادی بسته به نوع معماری و کارکرد آن صدای خاص خود را دارد. اصطلاح منظر صوتی را برای معماری و تک بنا نیز می‌توان به کار برد.

این استاد دانشگاه افزود: هویت صوتی دارای منظر صوتی مخصوص به خود است تا بتواند رفتار، رویداد و فضای خاصی را از دیگری متمایز کند. باران آمدن رویدادی است که همه به آن علاقه‌مندند. این کار معمار است که گذرگاه‌ها و ساختمان‌هایی را ‌بسازد که فضای باران را در خود هضم و خاطره‌انگیز کند.

فراهانی با اشاره به وندالیسم صوتی خاطرنشان کرد: هر منظر دیداری و هر صدایی زمان و مکان خاص خود را ایجاد می‌کند، ازاین‌رو همان‌طور که با ساخت‌وسازهای نامناسب می‌توان فضای شهری را خراب کرد، منظر صوتی را نیز می‌توان تخریب کرد. بدین معنا که صداها زمان و مکان خاص خود را از دست بدهند. مثلاً اگر صبح‌ها به‌جای اینکه با صدای گنجشکان یا خروس‌ها برخیزیم با صدای بوق ماشین‌ها از خواب بیدار شویم. صداها در معماری و فضا هویت خاص خود را می‌یابند، برای مثال کوچه‌های بارانی، برخورد امواج به ساحل و صدای مرغان دریایی بخشی از هویت شهرهای کنار رودخانه‌ها هستند، حذف هر چیزی از زندگی، حذف یک صدا است.


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین