آفتابنیوز : به گزارش ایلنا، آیت الله یوسف صانعی از مراجع تقلید شیعه در قم، به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت امام موسی ابن جعفر(ع) امام هفتم شیعیان، سخنانی را در ابتدای درس خارج فقه خود مطرح کردند که بخشی از متن آن به شرح ذیل است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
روز بیست و پنجم ماه رجب - علی المعروف- روز شهادت آقا موسی بن جعفر (علیهما الصلاة و السلام) است؛ یعنی بابی از بابهای حاجت موسی بن جعفر است که به او توجه خاصی است برای بر آمدن حاجت.
موسی بن جعفر (سلام الله علیه) در آن مدتی که زندان بوده چندین نوع از مصیبتها را دیده است. موسی بن جعفر در این مدت زندانش که از این زیارت نامه و دعاها بر میآید که برخی از مصیبتهای بزرگ را تحمل کرده است.
«اَلسَّلامُ عَلَی الْمُعَذَّبِ فى قَعْرِ السُّجوُنِ»؛ یعنی زندان بوده اما در زندان در یک گودالی بوده، شبیه سلول انفرادی، آن هم زیر زمین «فى قَعْرِ السُّجوُنِ وَظُلَمِ الْمَطامیرِ»، تاریک هم بوده طوری که روز و شب را حضرت تشخیص نمیداده؛ این یک نوع فشار در زندان بودن است.
فشار دوم: «ذِى السّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیوُدِ»، حالا در زندان سلول انفرادی است که هیچ، پاهایش را هم کند و قید گذاشتهاند به نحوی که ساقهای پایش کَاَنَّه کوبیده شده است. «رَض» - همان طور که شنیدهاید- یعنی کوبیده شدن.
«السَّلامُ عَلَی الْجَِنازَةِ الْمُنادى عَلَیْها بِذُلِّ الاِْسْتِخْفافِ»، مصیبتها تنها برای زمان حیاتش نبوده که میگویند چهارده سال در آن زندان بوده، بلکه بعد از فوتش هم مصیبت داشته است؛ برای اینکه «عَلَی الْجَِنازَةِ الْمُنادى عَلَیْها بِذُلِّ الاِْسْتِخْفافِ»؛ جنازه را چهار نفر میبردند، اما طوری شعار میدهند که سبک کنند موسی بن جعفر را. میگفتند: «هذا اِمامُ الرافِضَه فَعَرِفوه»؛ امام شیعیان همین است.
مصیبت بعدی، هارون الرشید آمده کشته، شهید کرده، زندان کرده، حالا شده است صاحب عزا، همه جنایات را انجام داده است، تاریخ مسائل را اینگونه بیان میکند، حالا شده صاحب عزا؛ بعد آمد دید نمیتواند بگوید به مرگ طبیعی بوده، چون از مردم قدری حساب میبرد. پزشکهای قلابی گفتند به مرگ طبیعی مرده که فایدهای نداشت.
وابستگان به هارون، به نام سلیمان رفت کفنی قیمتی که کل قرآن بر آن نوشته شده بود آورد و بعد با تشییع جنازه مردمی که علاقه داشتند، تشییع کردند. حال خود هارون الرشید حضرت را به شهادت رسانده و خودش نیز صاحب عزا شده است و طلبکار.
خودش او را از مدینه آورده بدون هیچ محاکمه؛ تنها خودش هست. رو کرد به قبر رسول الله: من موسی بن جعفر را میبرم برای اینکه آشوب میکند. خوب چرا آشوب میکند؟ چرا او را چهارده سال زندان میکنی؟ تو میگویی آشوب میکند؛ چه کسی گفته آشوب میکند؟ موسی بن جعفر که مردی در مدینه به او بد و بیراه میگفت، گفتند: او را بکشیم. فرمود: نه به او کاری نداشته باشید.
روزی همان مرد در مزرعهاش کار میکرد، موسی بن جعفر (سلام الله علیهما) آمد در مزرعهاش و گفت این زمین چقدر برای تو درآمد دارد گفت مثلاً ۲۰۰ درهم، حضرت ۳۰۰ درهم به او داد؛ یعنی ۱۰۰ درهم اضافه داد. آن مرد شروع کرد به استغفار کردن.
حضرت چه چیزی داشته که آشوب بکند. اسلحه داشته، پول داشته؟ اینها فشارهایی است که به ایشان آمده است.
بقیه ائمه هم فشارهای زیادی را تحمل کردهاند. بنده فکر میکنم یکی از درسهایی که فشارهای وارده برمعصومین به ما میدهد؛ از حضرت زهرا (سلام الله علیها) شروع شده تا برسد به امام یازدهم، این است که برای حفظ دین و مذهب و اعتقادات هر طور صدمهای را باید تحمل کنند و اقتدا کنند به ائمهشان. دیگر مصیبتی نبوده که به ائمه معصومین (علیهم السلام) نرسیده باشد و این برای این است که به دیگران یاد بدهند که برای حفظ دین هر مصیبتی که به آدم وارد شد، باید صبر کند و به ظلم و ظالم و ستمگران کمک نکند.
والسلام علیکم و رحمة الله وبر کاته