آفتابنیوز : «صادق خان» 46 ساله، فرزند پنجم یک زوج پاکستانی است که کمی پیش از تولد او به انگلستان مهاجرت کردند و بعد از او صاحب سه فرزند دیگر هم شدند و خانواده 10 نفرهشان با حقوق پدر که راننده اتوبوس بود و دستمزد مادر که خیاطی میکرد میچرخید.
به گزارش آفتاب، با این حال، صادق از همان کودکی برای خودش راههای درآمدی داشت. در این مورد میگوید: « از وقتی چشم باز کردم پدر و مادرم را مشغول کار دیدم؛ بنا بر این به محض این که توانستم برای خودم کاری پیدا کنم، از فرصت استفاده کردم، چون ما خوشبخت بودیم که در انگلیس زندگی میکردیم و پدر و مادرم بخشی از درآمدشان را برای اقواممان که در پاکستان مانده بودند میفرستادند.»
بچه درسخوان با این که هر کاری که از دستش برمیآمد انجام میداد و حتی گاهی در کارگاههای ساختمانی کار میکرد، توانسته بود در مدرسه نظر معلمها را به خودش جلب کند. صادق که در علوم و ریاضیات نمره الف میگرفت قصد داشت دندانپزشک شود اما یکی از معلمهایش به او توصیه کرد با ذهن استدلالی که دارد میتواند در حقوق موفقتر باشد، این درست زمانی بود که پسر نوجوان تحت تاثیر یک سریال تلویزیونی در مورد کار وکلا بود و تصمیم گرفت پیشنهاد معلمش را قبول کند، در نتیجه دندانپزشکی فراموش شد.
بعد از این که تحصیلاتش را در رشته حقوق در یکی از دانشگاههای لندن تمام کرد، حوزه حقوق بشر را برای وکالت انتخاب و چند تایی دعوای بین شهروندان و پلیس، مهاجران و دولت، و کارگران و کارفرمایانشان را وکالت کرد، در همین دوران با همکار وکیلش «سعدیعه احمد» ازدواج کرد و چند سال بعد در 1999 و 2001 صاحب دو دختر شد.
او که عضو حزب کارگر بود، در سال 2005 اولین بار توانست یک کرسی مجلس را که در پی بازنشسته شدن «تام کاکس» خالی مانده بود در رقابت با پنج کاندیدای دیگر به دست بیاورد. در همین اول ورود به مجلس او ناچار بود به بعضی سوالات سخت در مورد «تروریسم اسلامی» پاسخ بدهد، اما از پس این چالش ها برآمد. در سال 2006 او یکی از امضاءکنندگان یک نامه سرگشاده به «تونی بلر» نخستوزیر وقت بود که انتقادهایی در مورد سیاست خارجی او مطرح میکرد.
در 2008، روزنامه «ساندی تایمز» فاش کرد که گفتوگوی خان و یک زندانی مسلمان که به جرم دستداشتن در عملیات تروریستی در زندان بوده توسط پلیس شنود شده است. «جک استراو» وزیر دادگستری وقت، دستور رسیدگی به این موضوع را داد و پس از آن وزارت کشور مقرر کرد که گفتوگوها بین وکلا و موکلان آنها باید محرمانه بماند و هیچ کس حق شنودشان را ندارد.
بین سالهای 2008 و 2009 او برای چند ماه در کابینه گردون براون، وزیر امور داخلی (Minister of State for Communities) بود و بعد از آن به وزارت امور حمل و نقل همین کابینه رسید. در 2010 برای بار دوم به مجلس راه یافت و در همین سال بود که در نظرسنجی در مورد 100 چهره بانفوذ دست چپی که توسط روزنامه «دیلی تلگراف» انجام شد با 84 پله صعود در جایگاه شانزدهم قرار گرفت.
در سال 2010 یک «رسوایی مالی» برای این نماینده حزب کارگر به بار آمد و مشخص شد که او از پاکتهای نامهای که هزینه آنها توسط مجلس پرداخت میشد برای ارسال کارتهای تبریک عید و کریسمس استفاده کرده است؛ موضوعی که او را ناچار به پرداخت غرامتی معادل 2 هزار و 255 پوند کرد. او بعدا این موضوع را به گردن «بیتجریگی» و «خطای انسانی» انداخت و بابتش عذرخواهی کرد.
بعد از این که سمت قبلیاش در دولت را از دست داد، «اد میلیبند» از چهرههای مطرح حزب کارگر که قبلا برای ریاست این حزب مورد حمایت خان قرار گرفته بود، او را در دولت سایه، که همزمان با دولت مستقر تشکیل میشود و برای هر یک از اعضای کابینه یک آلترناتیو دارد که عملکرد او را بررسی کند، به سمت وزارت حمل و نقل منصوب کرد.
از ابتدای 2013، خان علاوه بر سمت قبلیاش در دولت سایه، وزارت دادگستری این دولت را هم به عهده گرفت و تا 2015 در این سمت باقی ماند.
اما صحبت در مورد شرکت او در انتخابات برای تعیین شهردار لندن اولین بار در 2013 مطرح شد؛ زمانی که با حضور در تعدادی سخنرانی و ارتباط با رسانهها اعلام کرد که قصد دارد در 2016 برای این سمت کاندیدا شود. در 2015 او توانست در انتخابات داخلی حزب برای تعیین کاندیدای شهرداری در انتخابات لندن رقبایش را کنار بزند و کاندیدای نهایی حزب شود.
وعدههای خان در مورد فراهمکردن خانههای ارزانقیمت برای بخشی از فقیرترین مردمی که در لندن زندگی میکنند، مشابه وعدهای است که «جرمی کوربن» رهبر حزب کارگر در انتخابات سال گذشته میلادی توانست به وسیله آنها رای بیاورد.
صادقخان اولین شهردار مسلمان یک پایتخت در اروپاست. بعد از این که نتایج انتخابات اعلام شد، شهردار جدید لندن در نطق بسیار کوتاهی خطاب به مردم گفت: « من در جنوب لندن بزرگ شدهام و حتی خودم هم فکر نمیکردم روزی بتوانم شهردار لندن شوم، از شما به خاطر این که یک غیرممکن را ممکن کردید ممنونم. ... من بسیار خوشحال هستم که مردم لندن، امید و برابری را انتخاب کردند و از این انتخاب نترسیدند، ترس هیچ وقت ما را حفاظت نمیکند، بلکه تنها ما را ضعیفتر میکند، و سیاست ترس، چیزی نیست که ما در این شهر از آن استقبال کنیم.»
منبع: ایسنا