آفتابنیوز : عباسعلی کدخدایی عضو سابق شورای نگهبان در گفتوگویی به بررسی عملکرد شورای نگهبان در دورههای مختلف، میزان حقوق دریافتی،
رابطه با آیتالله جنتی و تعریف نظارت استصوابی پرداخته است.
به گزارش آفتابنیوز، اهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
-وظایفی که بر عهده شورای نگهبان قرار گرفته است، شامل نظارت تقنینی، تفسیر قانون اساسی و نظارت بر انتخابات می شود. نظارت بر انتخابات طبیعتا یک آثار سیاسی را دارد. انتخابات خبرگان رهبری، ریاست جمهوری و به خصوص مجلس به دلیل کثرت شرکت کنندگان و توزیع انتخابات در شهرستان ها و اینکه به هر حال مجلس یک نهاد سیاسی و تقنینی است، آثار سياسي هم به همراه دارد.
- مردم آثار این تصمیم گیری را می بینند یعنی اگر جایی کسی تأیید یا رد می شود، افکار عمومی فقط آن بخش آخر را می بیند و ماقبل ان که شورای نگهبان بحثهای کارشناسی دارد و یا جلساتی که تصمیم گیری می شود را نمی توانند بییند، لذا این تصور ایجاد میشود که شورای نگهبان و اعضایش ممکن است یک کارکرد و هویت سیاسی داشته باشند. اما ما که در شورای نگهبان بودیم، این را به خوبی درک میکنیم که 12 نفر معمولا که در تصمیم گیری هایی که راجع به صلاحیت افراد دارند، فارغ از مسائل سیاسی تصمیم میگیرند. تلاششان این است که براساس مستندات پرونده نظر بدهند البته این نظر سرانجام به رأی شخصی هر کدام از اعضا منوط می شود و ممکن است در یک جایی من به عنوان عضو قانع شده باشم و نظرم تأیید صلاحیت باشد اما همکارم قانع نشده باشد.
-«در تکذیب نزدیکی به اصولگرایان» نه اصلا این طور نیست. من این طور نیستم. تکذیب میکنم. من در کدام گروه سیاسی بودم؟
-شورای نگهبان تلاش میکند که نظرش را به مدارک و اسنادی که در پرونده موجود است مستند كند.
- نظرات در شورای نگهبان خالص و بدون موضع گیری سیاسی بیان می شود، اگر آنجا بودید حتما برچسب اصلاح طلب و اصولگرا نمی زدید. از دانشگاه حدود 5 و نیم میلیون تومان دریافت می کنم. البته اعضایی که فقط عضو شورای نگهبان هستند و از جایی دیگر به شورا منتقل نشدند حقوق شان در همین حدود 4 تا 5 میلیون تومان است.
-در همه این ادواری که من بودم اگر بخواهم یک گزارشی بدهم این است که شاید آقایان یک مقدار نگاهشان حتی به نفع افراد بوده است. بارها پرونده ای مطرح شده که رای لازم را نداشته، موارد اختلافی هم هست، مثلا یک پرونده ای مطرح شده و ممکن است نظر من منفی باشد نظر شما مثبت باشد، ولی آقایان اعضا سعی می کنند به نفع فرد تفسیر کنند و بیشتر از اینکه سراغ نگاه سیاسی بروند یا ای گاهی که الا و لابد این فرد نباید تایید شود بیشتر سراغ این می روند که بهتر است فرد تایید شود و حالا که ما ابهامی در این قضیه داریم این ابهام را به نفع فرد یا اصطلاحا به نفع متهم تفسیر میکنند. البته ما ظاهر را می بینم و من نمی توانم درباره فکر اعضا نظر بدهم ولی آنچه که من شاهد بودم اعضا براساس نگرش سیاسی خاصی نظر نمی دهند. براساس مستندات پرونده نظر میدادند که در این مورد هم ممکن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. من بگویم فردی صلاحیت دارد شما بگویی ندارد.من یک مورد هم شاهد نبودم کسی براساس نگاه سیاسی رای بدهد.
-شورای نگهبان به هر دلیلی جلسات علنی مانند آنچه که در مجلس است، ندارد. چون مجلس براساس قانون جلساتش باید به صورت زنده از رادیو پخش شود تا مردم در جریان قرار بگیرند. این نکته برای شورای نگهبان در نظر گرفته نشده است.
-در گذشته تدابیر و الزام خاصی برای ثبت و ضبط جلسات وجود نداشت. با روش های سنتی جلسات را ضبط میکردند، در دوره ای که بنده بودم امکانات ثبت و ضبط ویدئویی و صوتی را فراهم کردیم و الان خوشبختانه تمام جلسات ضبط میشود.
- ما قبول داریم شورای نگهبان در امر اطلاع رسانی مجموعا مطلوب عمل نکرده است و اطلاع رسانی به موقع و دقیقی برای جامعه و مردم نداشته است.
-شورای نگهبان به خصوص از سال 79 که مقام معظم رهبری تأکید فرمودند که گروه هایی کارشناسی در حوزه فقهی و حقوقی داشته باشد. اقدام به تشکیل مرکز تحقیقات در تهران کرد، این مرکز در ان زمان به ریاست آیت الله شاهرودی بود و بعد البته تغییراتی صورت گرفت. این مرکز الان به عنوان بازوی حقوقی شورای نگهبان عمل می کند.
-از بعد فقهی هم در قم یک مجمع مشورتی فقهی از فضلای قم و افرادی که به نوعی ارتباطی با فقها دارند و در جریان تصمیم گیری ها و نظرات فقهای شورای نگهبان هستند، ايجاد شده است. این مجمع هم شنبه هر هفته جلسه ای دارد و نظراتشان را برای آقایان فقها میفرستند. بنابراین از این دو بعد تلاش شده است کار انجام شود. علاوه بر این ها زمانی که من در شورای نگهبان بودم، هر گاه احساس میشد که مثلا نظرات کارشناسی مجلس لازم است بهتر توضیح داده شود، از کمیسیون مربوط یا از نمایندگان محترمی که تخصصی در این زمینه داشتند یا حتی از وزرا، نمایندگان دولت، کارشناساسی که در مراکز علمی فعالیت دارند، دعوت می شد که در حضور خود اعضا و در جلسه رسمی حاضر شوند و نسبت به موضوع اعلام نظر نمایند و شرح توضیحات بپردازند.
-در بحث انتخابات اصلا مشروح مذاكرات موضوعيت ندارد كه بخواهد پخش شود، چون مربوط به آبروي افراد هست و هيچ وقت تصميمي بر اين گرفته نشده است كه مشروح مذاكرات مربوط به انتخابات پخش شود، آنچه مربوط به مشروح مذاكرات تقنيني است، منعي ندارد و فكر ميكنم در چند شماره اي كه چاپ شده است،اسامي اعضا هم ذكر آمده است.
- اختلافات شورای نگهبان، اختلافات کارشناسی است. اصطلاحا اختلافات طلبگی و علمی است. من یک نظری دارم شما به عنوان یک کارشناس دیگر نظر دیگری دارید و دیگری نظر دیگری. الان در دانشگاه اعضایی که دور این میز می نشینند هر کدام نظری دارند. تعیین کننده نهایی رایی است که قانون گذار راهش را ایجاد کرده است و بعد از مذاکرات رای گیری می شود هر رایی که داده شد آن قبول است. پس آنچه ما به عنوان اختلافات در شورای نگهبان مطرح میکنیم اختلاف نظر کارشناسی است، نه اختلاف نظر ديگر.
- یک فردی که الان آمده ثبت نام کرده با توجه به مستندات کارشناسی نظر من درباره او منفی است و نظر شما مثبت، قطعا شما براساس مستندات نظر مثبت می دهید من هم براساس مستندات رای منفی می دهم. این دلیل نمی شود من بروم بیرون بگویم، اي مردم!نظر من مثبت بوده نظر ایشان منفی بوده. مجموعه های کارشناسی نباید رنگ و بوی سیاسی بگیرد.
-من نمی توانم اگر کسی پرونده اش هیچ مساله ای ندارد بی دلیل نظر منفی بدهم. از جهت حقیقی این حق را دارم، رأي نميدهم. ولی وقتی پرونده را می بینیم هیچ مشکلی ندارد و باز من رای منفی می دهم، اینجا مشکل ساز می شود.
-اگر مشروح مذاکرات به خصوص در حوزه انتخابات چاپ شود ملاحظه می کنید که نظر من کاملا مخالف آیت الله جنتی و خیلی دیگر از اعضای شورا است. اگر نظرات حقوقی در بحث قانونگذاری را ملاحظه کنید آنجا اين اختلاف بیشتر هست. در بحث انتخابات هم بارها اختلاف وجود داشته. بحث های طلبگی ما با خیلی از بزرگان در شورای نگهبان داشتیم و آنها هم با بزرگی خودشان رفتار می کردند و خرده ای به ما نمی گرفتند. این اختلافات هیچ گاه هم بیرون منعکس نشده و نیازی هم به منعکس کردن آن احساس نشده.
-با آیت الله جنتی هم مثل بقیه آقایان در همین شورای نگهبان ارتباطم نزدیک شده است، بارها هم با هم اختلاف نظرهای جدی داشتیم، به هر حال یا من ایشان را قانع می کنم یا ایشان من را قانع می کنند. فکر می کنم صراحت لهجه بنده باعث علاقه ایشان به من شده است. چون من هربار نظر مخالفی داشته باشم صراحتا می روم و با ایشان مطرح می کنم و واقعیت های مساله را می گویم.
- نظارت استصوابی یعنی شما از یک مرجعی اختیاراتی خواستید باید به آن عمل کند، چیزی جز این معنا نیست. در فضای سیاسی تعابیر مختلفی می شود و نکات شاید ناصوابی نسبت به این اختیارات گفته می شود. شورای نگهبان نهادی است که قانون اساسی اختیاراتی به آن داده است . علاوه بر آن قوانین عادی که پیرامون انتخابات و نظارت بر انتخابات و بعد از آن در طول این سی و چند سال وضع شده است تعیین تکلیف کرده است که شورای نگهبان چه وظایفی دارد.
-وزارت کشور به موجب قانون اساسی مجری انتخابات نیست، به موجب قانون عادی مجری است. یعنی ممکن است مثلا مجلس قانونی وضع کند بگوید اجرای انتخابات برعهده وزارت آموزش و پرورش است ولی هیچوقت مجلس نمی تواند نظارت را از شورای نگهبان بگیرد و به یک نهاد دیگر بدهد.
-بحث دیگری است که این اختیارات از کجا تا کجا هست؟ شورای نگهبان تفسیرش این است که از ابتدایی که انتخابات شروع می شود تا پایان انتخابات. البته یک نظر دیگری هست که این نظارت می تواند تا پایان دوره مجلس یا ریاست جمهوری سرایت کند اما رویه و عملکرد شورای نگهبان تا زمان قبل از تصویب اعتبارنامه ها در مجلس بوده است یا مثلا تا قبل از تنفیذ حکم ریاست جمهوری میتواند اگر نظری داشته باشد آن را اعمال کند بعد از آن اگر هر اطلاعات یا سندی داشته باشد ورود نمی کند. پس زمانی که انتخابات برقرار است شورای نگهبان ورود می کند. ممکن است شما بگویید چون انتخابات مراحل مختلفی دارد در هر مرحله ای که شورای نگهبان ورود کرد، در سایر مراحل فارغ از رسیدگی است. اعضا چنین نظری ندارند و رویه و عملکردشان هم در این سی و چند سال نشان داده که در تمام مراحل و تمام زمان ها این دخالت را می توانند داشته باشند.
-در همه ادوار وقتی انتخابات برگزار می شود بعد از تایید صحت انتخابات ممکن است درباره تایید یک نفر یا چند نامزد گزارشاتی به دست شورای نگهبان برسد که آنها را در شورای نگهبان مطرح می کند. در همین دوره تعداد زیادی مطرح شده بود، در همه دوره ها هم همین است. ممکن است هیچکدام هم رای نیاورد، می خواهم بگویم شورای نگهبان این اختیار را از گذشته برای خودش داشته است.
-در انتخاباتی که خود من بودم یک نفر در زابل چنین وضعیتی داشت و مدرک تحصیلی اش مشکل داشت. در دو سه دوره قبل هم از این موارد داشتیم و اینها مواردی است که به رای می رسد. در کل در همه ادوار تعداد زیادی پرونده اینگونه در شورای نگهبان مطرح می شود ولی به نتیجه نمی رسد و همان نظری که قبلا شورای نگهبان داده است ابقا می شود و تغییری در سرنوشت انتخابات صورت نمی گیرد. ولی این دوره و دور قبل یک مصداق داشتیم که نظر شورای نگهبان این بود و اعلام شد.
-شخصا راهکار اساسی را این می بینم که نظام انتخاباتی ما باید تغییر کند و انتخابات یک قانون جامع داشته باشد تا اینکه موردی بیاییم یک اصلاحیه جزئی بزنیم. از این اصلاحیه های جزئی قانون ما زیاد داشته است چون اساس و مبنایش دهه شصت بوده و تا الان بیش از سی و چند بار تغییر کرده و این تغییرات اثرات خوبی نداشته است. اگر یک بار برای همیشه ما بیاییم، نظام انتخاباتی مان را تعریف کنیم و اختیارات شورای نگهبان و وزارت کشور، نهادهای نظارتی و اجرایی ما به خوبی تدوین شود شاید این مشکلات دیگر به وجود نیاید. ولی اگر بخواهیم موردی وارد شویم شاید نتیجه خوبی نداشته باشد.
-آیت الله جنتی چند بار بخاطر رد صلاحیت ها عذر خواهی کردند. یک بار یا دوبار ایشان عذرخواهی کردند و گفتند ببخشید اگر اشتباهاتی داشتیم و چون زمان گذشته است دیگر نمی توان کاری انجام داد. به صورت شخصی هم عذرخواهی زیاد داشتیم.
-«در مورد انتقادهای آیت الله جنتی به دولت»ایشان به عنوان امام جمعه حرف زدند هیچوقت از جایگاه شورای نگهبان انتقادی نشده است. اصلا کارکرد شورای نگهبان نیست که انتقاد داشته باشد. ممکن است من بیایم بگویم که آقای نماینده بهتر است این عملکرد را داشته باشید یا دولت بهتر است اینگونه عمل کنید ولی در حد یک بیان است. از شورای نگهبان هم این همه انتقاد می شود، همین الان شما می گویید دیکتاتور است.
-از دانشگاه حدود 5 و نیم میلیون تومان دریافت می کنم.
-«در مورد ردصلاحیت سیدحسن، آقای هاشمی یا تاییدصلاحیت آقای احمدینژاد» قرار شد اگر نتوانم جواب بدهم سکوت کنم.
-به اعضای شورا مبالغی جزئی پرداخت می شود ولی به عنوان حقوق نمی توان تلقی کرد خیلی ناچیز است. اعضایی که به شورا منتقل می شوند دیگر از شورای نگهبان حقوق نمی گیرند. ولی ما که از دانشگاه حقوق می گیریم دیگر از آنجا حقوق دریافتی نمیگیریم. البته اعضایی که فقط عضو شورای نگهبان هستند و از جایی دیگر منتقل نشدند حقوق شان در همین حدود 4 تا 5 میلیون تومان است. البته نمی دانم اخیرا چقدر شده است ولی معمولا در همین حدود است. مبالغی بر اساس فعالیتها پرداخت میشود.
در حالی که تمام کارمندان وزارت نفت ماهانه 20000000تا30000000 حقوق در ماه می گیرند
مدیران ارشد و مشاوران