آفتابنیوز : مذاکره برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، کلاف سردرگمی است که باز کردنش مشخصا به کسی احتیاج دارد که اطلاعات و تجربه کافی را
داشته باشد.
به گزارش آفتابنیوز، ترزا می در سخنرانی برای ورود به مبارزات درون حزبی برای رهبری حزب در یک جمله گفت: من ترزا می تنها کسی هستم که میتواند نخست وزیر بعدی بریتانیا باشد.
او کیست؟
ترزا می برای شش سال در دوره نخست وزیری دیوید کامرون، وزیر کشور بریتانیا بود. همین او را در موقعیتی ویژه قرار میدهد چرا که در پنجاه سال گذشته هیچ کس شش سال پیاپی در این پست کلیدی قرار نداشته است.
خانم می، ۵۹ ساله، در دانشگاه آکسفورد جغرافی خوانده و پیش از اینکه به عضویت پارلمان در آید در مرکز مالی و بانکی لندن کار میکرده است. از ۱۷ سال پیش درست دو سال بعد از اینکه برای اولین بار از میدن هد، به عنوان نماینده پارلمان انتخاب شد، در سطوح بالای حزب فعال بود. از سال ۱۹۹۹ در کابینه سایه مایکل هاوارد به عنوان مسئول امور آموزش و کار حضور داشت تا روزی که محافظهکاران قدرت را به دست گرفتند. در حزب محافظه کار به عنوان حزب اصلی مخالف در مقابل حزب کارگر آن روزها در دوره تونی بلر برای بیش از ده سال او در پستهای مختلف در کابینه سایه ماند، در بخش عمدهای از آن به عنوان مسئول امور زنان و برابری.
در سال ۲۰۰۵ در یک سخنرانی، در مجمع عمومی حزب محافظه کار از اعضای حزب خواست که با اقشار فقیرتر ارتباط بیشتری برقرار کنند تا شهرت بد حزب به عنوان «حزب بدجنسها» تغییر کند. عنوانی که بسیاری از بزرگترهای حزب هنوز او را برای به کار بردنش نبخشیدهاند.
رابطه او با دیوید کامرون رابطه گرمی نبود، اما همواره توام با احترام بود. حتی زمانی در آغاز سخنرانی برای نامزد شدن در مبارزات درون حزبی برای رهبری حزب، از دیوید کامرون تشکر کرد. مردی که به گفته او حزب محافظه کار را از یک حزب بازنده به یک حزب برنده تبدیل کرد. با وجود این روشن است که او در مواردی اختلاف نظرهایی جدی با دیوید کامرون داشت. اما قول داد که حزب را که بعد از مبارزات اخیر دو پاره شده، دوباره یکپارچه کند.
او در مبارزات اخیر برای رفراندوم در باره عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا، جزو چهرههای اصلی کمپین نبود. بسیاری روز بعد از اعلام نتایج نمیدانستند که وزیر کشور مملکت طرفدار ماندن بوده یا رفتن؛ البته که او طرفدار ماندن بود.
'شیطان در جزییات است'
یکی از ویژگیهای خانم می، تواناییاش در مذاکره و توجه به جزییات در مذاکره است. همان چیزی که در مذاکرات پیش رو برای خروج از اتحادیه اروپا، اهمیت کلیدی پیدا میکند.
او در توصیف خود میگوید: "من سیاستمدار اهل خودنمایی نیستم، دائم از یک استودیو خبری به استودیوی دیگر نمیروم، سرناهار با همکارانم غیبت بقیه را نمیکنم و در مشروبفروشیهای اطراف پارلمان با بقیه مشروب نمیخورم، اما کارم را بلدم".
این در حالی است که در سالهای گذشته به او انتقاد می شد که با وزارت کشور مثل ملک شخصی برخورد میکند، برایش افکار عمومی چندان اهمیتی ندارد و با معاونانش، عهد اخوت میبندد. همه اینها مسائلی بود که برای وزارتخانه ای که دائما در خط مقدم ارتباط با مردم است، مسئله ایجاد می کرد.
بسیاری انتقادات تندی به او دارند، هم در حوزه مهاجرت هم در حوزه خدمات اجتماعی. اما خودش به این سابقه مفتخر است. میگوید توانسته کارهای استثنایی در این سالها انجام دهد. مهاجرت از خارج اتحادیه اروپا را کنترل کرده، میزان جرم و جنایت را کاهش داده، پروندههای باز پلیس درباره سواستفاده از قدرت و غیره را باز کرده و البته در یکی دو مورد مشخص از جمله استرداد ابو قتاده به اردن، پروندهای را که سالها طول کشید، به نتیجه رسانده است.
مسئله مهاجرت در قلب رفراندوم اخیر قرار داشت. بسیاری از کسانی که به خروج رای داند، مسئلهشان مهاجرت عمده از اتحادیه اروپا به بریتانیا در چهارچوب جابه جایی آزادانه نیروی کار بود. در روزهای بعد از رفراندوم حتی بعضی ازرهبران کمپین خروج، زیر این ماجرا زدند و گفتند بریتانیا در اتحادیه مالی میماند و جابه جایی نیروی کار هم سرجای خودش است. اما خانم می نظر دیگری دارد، میگوید مردم به این خواسته رای دادهاند و روشن است که او باید این کار را انجام دهد.
'خروج یعنی خروج'
در هفته هایی که بسیاری از سیاستمداران بریتانیایی به دنبال راهی برای دور زدن مسئله خروج از بریتانیا می گردند، او بارها با تأکید گفته که خروج یعنی خروج و قول داده که به همه جوانب آن از جمله مسئله محدود کردن مهاجرت پایبند خواهد ماند.
او در شش سال گذشت تلاش کرد قوانینی تصویب کند که مهاجرت غیراروپایی ها به طور چشمگیری کاهش پیدا کند. گرچه منتقدانش می گوید او هرگز نتوانست به قول محافظه کاران در دوره انتخابات سراسری برای کاهش تعداد کل مهاجران به زیر صدهزار نفر، عمل کند. طبیعتا مهاجرت از اروپا پاشنه آشیل دولت دیوید کامرون شد چون به هیچ عنوان راهی برای کنترل آن در اختیار نداشت.
اما خانم می قوانین تازه ای را برای مهاجرت غیر اروپایی ها تصویب کرد، بر اساس این قوانین که از امسال اجرایی شده، هر کس که بخواهد در بریتانیا اقامت بگیرد، باید حداقل سالانه ۳۵ هزار پوند دستمزد داشته باشد، یعنی هشت هزار پوند بالاتر از میانگین در آمد سالانه در این کشور، همینطور ویزای ازدواج هم سخت تر از قبل شده و متقاضی باید حداقل دستمزدی سالانه ۱۸ هزار پوند داشته باشد. منتقدان خانم می می گویند که این به معنای آن است که جنبه انسانی مهاجرت نادیده گرفته می شود و تصمیم گیری در مورد کسانی که می توانند به این کشور مهاجرت کنند، نه بر اساس تخصص که براساس میزان پولی که در می آورند گرفته می شود.
خانم می به دنبال راهی است که بتواند با اتحادیه اروپا همکاری کند، اما به قول خودش، به رای اکثریت مردم که به خروج رای دادند هم احترام بگذارد. مسئله اصلی این است که آیا او می تواند در مذاکره این کار را پیش ببرد ، درحالیکه شرکای اروپایی به وضوح گفته اند، اتحادیه اروپا منوی غذا نیست که از آن انتخاب کنید، در هم است.
'یک فمینیست این شکلی است'
ترزا می 'یک فمینیست است' این را خودش با افتخار میگوید. چند سال پیش او با پوشیدن یک تی شرت که رویش نوشته شده بود 'یک فمینیست این شکلی است'، بر این موضوع تاکید کرد که او در اعمال و کردارش نشان داده که فمینیست است.
او که برای سالها یکی از مهمترین پستهای مملکتی را در اختیار داشته، رییس و یکی از پایهگذاران موسسه «زنان برای بردن» است که تلاش میکند زنان بیشتری را برای چالش نمایندگی مجلس از حزب محافظه کار ترغیب کند.
خانم می متاهل است و فرزندی ندارد، قصد هم ندارد درباره زندگی خصوصیاش به کسی توضیح دهد و از پاسخ دادن به سئوال در این باره طفره میرود. فرزند یک کشیش انگلیکن در سالهای اخیر توانست، یکی از مهمترین قوانین را پیش ببرد: قانون ازدواج همجنسگرایان در بریتانیا، از مسائل بسیار حساس به خصوص در میان همکارانش در حزب محافظه کار.
یک آدم مطمئن؟
بسیاری از همکاران ترزا می، او را آدمی مطمئن توصیف میکنند، کسی که کاری را که به دستش بدهند به سرانجام میرساند. توصیفی از کسی که حالا نه تنها حزب محافظه کار که کل مملکت به آن احتیاج دارد. او قول داد که یک نهاد جدید ایجاد کند برای نظارت بر خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و گفت که شروع این پروسه تا پایان سال جاری میلادی حدود پنج ماه دیگر خواهد بود.
او گفت که لازم نیست توضیح دهد که در مذاکره چطور عمل خواهد کرد، قبلا مذاکرات اینچنینی انجام داده و موفق بوده. اما حالا که در شمال کشور یک زن دیگر «نیکلا استورجن» برای استقلال اسکاتلند نقشه میکشد و در اتحادیه اروپا زنی دیگر «آنگلا مرکل» قصد دارد نگذارد بریتانیا مثالی برای احزاب جداییطلب اتحادیه شود، باید دید ترزا می به قول قدیمیها چند مرده و امروز چند زنه حلاج است.
منبع: بی بی سی