با توجه به اين كه اين طرح پيش از ورود من و بر اساس يك شوى هندى در شبكه نسيم به تصويب رسيده بود و امكان تغييرات ساختارى در فرم وجود نداشت، به همراه گروه نويسندگان بخشهاى نمايشى و استند آپها رو طراحى و با تغيير كامل محتوا شروع به نوشتن كرديم. همزمان با پروسه نوشتن، مراحل انتخاب بازيگران رو هم شروع كرديم كه خوشبختانه اكثر بچه ها دعوتم رو به همكارى قبول كردن و توليد رو شروع كرديم.
با توجه به اين كه من مدتها در تلويزيون اجازه فعاليت نداشتم در شروع پروسه توليد دورهمى از طرف مديران وعده داده شد كه مشكلات برطرف شده و هيچ مانعى براى فعاليت مجدد من وجود نداره، با اين حال پيشنهاد داده شد كه براى محكم كارى تا روزى كه كار پخش بشه مصاحبه اى انجام ندم كه من هم اطمينان كردم و طبق پيشنهاد دوستان بدون سر و صدا كار رو شروع كرديم... تا اين كه يك هفته قبل از پخش گفتن اجازه داده نشده كه اسمت به عنوان نويسنده و كارگردان توى تيتراژ برنامه باشه ولى قول دادن كه بعد از ده تا دوازده قسمت مشكل حل ميشه. و من باز هم اطمينان كردم و همونطور كه ميدونيد برنامه بدون اسم سرپرست نويسندگان و كارگردان به روى آنتن رفت و ماجرا به همين شكل ادامه پيدا كرد تا يك شب بعد از ضبط قسمت دوازدهم يا سيزدهم دستور اومد كه از اين به بعد به لوكيشن دورهمى هم ممنوع الورود هستم... و به همين سادگى كارى رو كه چندين ماه براش زحمت كشيده بودم از دستم در آوردن. كارى كه عوامل اصليش به اعتبار و دعوت من واردش شدن، تماشاگرانش در ابتدا از طريق اينستاگرام من جذب شدن و طراحى و كارگردانيش به عهده من بود... قشنگيش هم اين بود كه صبر كردن تا كار مخاطبش رو پيدا كنه و خيالشون راحت بشه كه ميتونه درآمد زا باشه، بعد يادشون افتاد كه ممنوع الكارى من قابل حل نيست... حالا اين كه اسم اين كار سرقته يا دور زدنه يا كودتاست يا ظلمه نميدونم، ولى ميدونم يه كار ارزش اين همه بى اخلاقى رو نداشت.»