آفتابنیوز : علی اکبر محمودی- نگاهي به هفته دولت سال جاري و حاشيههاي ايجاد شده در اطراف آن، بيانگر اين موضوع است كه هفته دولت 95 يكي از پرحاشيهترين هفتههاي متعلق به قوه مجريه به ويژه نسبت به دولتهاي نهم و دهم بوده است.
فضايي كه به واسطه ايجاد انتقادهاي دلواپسانه نسبت به دولت يازدهم آن هم در زماني كمتر از يكسال مانده به انتخابات سال آينده رياستجمهوري، بر حجم اين هجمهها شدت بخشیده است. روندي كه ضعف رسانههاي دولتي و حامي دولت به واسطه عدم پاسخگويي به اين انتقادها بر شدت آن افزوده است.
البته این رویکرد و مقایسه آن با رویکرد دستگاهها و نهادها نسبت به دولت قبل، انتقادات بسیاری را به ویژه در جامعه ایجاد کرده است،موضوعی که رخداد اخیر در هفته دولت بر توجه به آن افزود. دولت یازدهم در هفتهاي كه گذشت و به مناسبت هفته دولت، اقدام به برگزاری همایشی تحت عنوان «دولتمردان دفاع مقدس» کرد تا در آن یاد و خاطره شهدای دولت به ويژه شهيدان رجايي و باهنر و همچنين شهيدان نامجوی، تندگويان، فياضبخش، فکوری، قندی، عباسپور، کلانتری، چمران و همچنین سرداران بیادعای دوران دفاع مقدس گرامی داشته شود، شهدا و رزمندگانی كه خارج از محدودههاي سياسي و جناحي براي تمامي مردم و مسئولان قابل ارزش و احترام هستند.
بیتردید با توجه به اینکه دکتر روحانی در زمان جنگ خود یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و معاون آیتالله هاشمیرفسنجانی در فرماندهی جنگ بوده این مسئله و برگزاری این مراسم رنگ و بوی دیگری به خود گرفته بود. با این اوصاف اما رخدادهایی در این مراسم روی داد که بیان آنها به نوعی بیانگر به حاشیه رفتن موضوع اصلی مراسم و پررنگشدن مسائل سیاسی و جناحی بود.
نخست آنکه با اقدامات کارآمد ایجاد شده از سوی دولت و به ویژه مرتضی بانک معاون محترم نهاد ریاست جمهوری، برنامه کاملی تهیه و ترتیب داده شده بود و فهرست دعوتشدگان به این مراسم نشان میداد چهرههای سیاسی، کشوری و لشگری فارغ از نگاه جناحی به این مراسم دعوت شده بودند. به طوری که در یک سمت نام آیتالله هاشمی رفسنجانی به چشم میخورد و در سوی دیگر نیز نامهای آشنایی همچون سردار عزیز جعفری فرمانده سپاه، باقری رییس ستادکل نیروهای مسلح، دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده سابق سپاه، محسن رفیقدوست وزیر سابق سپاه، سرلشگر فیروزآبادی رییس سابق ستاد کل نیروهای مسلح، بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت، چیت چیان وزیر نیرو، سردار دهقان وزیر دفاع، اکبر ترکان، کمال خرازی وزیر امور خارجه دولت اصلاحات، رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی، حسن غفوری فرد، سبحانینیا، بهزاد نبوی و کویتیپور در فهرست دعوتشدگان حضور داشتند.
اما در این میان آنچه که از چهرههای حاضران در این مراسم به چشم میخورد و این فهرست را تحت الشعاع قرار میداد غیبت دستهجمعی فرماندهان سپاه دعوت شده در فهرست بالا بود، در حالیکه انتظار میرفت افرادی که از فرماندهان و یادگاران جنگ بودند فارغ از منازعات سیاسی به کار زیبا و پسندیده دولت یازدهم جهت افزایش وفاق ملی احترام میگذاشتند و در این مراسم حضور مییافتند.
البته این مراسم غایب سرشناش دیگری هم داشت و غیبت مشهودتر، نبود رییس دولت اصلاحات در این جمع بود که البته با وجود غیبتهای اجباری به وجود آمده بعد از ممنوعالتصویری و ممنوعالخروجی همچون اجازه نیافتن حضور در تماشای اجرای تئاتر، کمی از تعجبانگیزیهای آن کاسته بود.
البته حضور جانبازان عزیزی که سالهای سال شاید به فراموشی سپرده شده بوند نیز از نکات مثبت این نشست بود که البته باز تحت حاشیه غیبت برخی مسئولان قرار گرفته بود.
غیبت فرماندهان سپاه موضوعی بود که میتوان از زوایای بسیاری به آن پرداخت. نخست آنکه در سالهای پس انقلاب وقتی صحبت از جنگ میشود همگان بیادعا، یاد وحدت بینظیر امام و دولت و ملت در آن سالها میافتند و ناخودآگاه بر هر آنچه که در این نقط مشترک شکاف ایجاد کنند کوتاه میآیند و به واسطه گرامیداشت ایثارگریهای آن روزها در جمعی دور یکدیگر مینشینند. اما چگونه است که این مراسم تافتهجدابافتهای شده است که باعث عدم حضور برخی شده، خود جای سوال دارد.
در سالهای اخیر اما خلا این اتحاد کلمه بیش از پیش به چشم میآید و انگار نیروهایی که روزگاری در یک صف علیه دشمن میجنگیدند امروز در صفوف مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند و با این اقدامات آسیبهایی جبرانناپذیر بر پیکره انقلاب وارد میکنند.
متاسفانه امروز برخی در حالی علیه دولت تدبیر و امید بسیج شدهاند که گویا فراموش کردهاند رهبر معظم انقلاب بارها در سخنان خویش از اقدامات مثبت دولت تقدیر کردهاند و در نشست اخیر دولتمردان با ایشان نیز این موضوع به عینه قابل مشاهده است. البته این مراسم نکات مثبت و جالب توجهی هم داشت، از یادگاران دوستداشتنی دفاع مقدس که گرد پیری بر چهره و غبار فراموشی بر ذهنشان نشسته بود و بدون همراهی فرزندان و یا عصای خود توانایی راه رفتن و حضور در مراسم را نداشتند تا ادای احترام نظامی سرلشگر فیروزآبادی به فرمانده دوران جنگ خود، آیتالله هاشمی اقدامی بود که فارغ از دستهبندیهای سیاسی نمونهای از رفتار انقلابی یک بسیجی ایثارگر داشت، اقدامی که در کنار صحبتهای وی در خصوص جنگ و جبهه، مورد تشویق ممتد حاضران قرار گرفت که شاید اگر حضور مهمانان دعوت شده در این مراسم نیز انجام میگرفت بر زیباییهای آن میافزود. اقدامی که هرچند این روزها کمتر به آن پرداخته شد اما موجب شد تا بیانگر برخی نگاهها به دولت تدبیر و امید باشد.
نگاه به رخدادهای گذشته بر دولت حسن روحانی به خوبی مبین این موضوع است که دولت یازدهم را میتوان مظلومترین دولت پس از انقلاب دانست که به رغم وجود مشکلات بهیادگارمانده اقتصادی از دولت گذشته و با وجود دستاوردهای مثبت در عرصه سیاست خارجی همچنان مورد هجمههای تیز و برنده منتقدان و دلواپسان قرار دارد. در مظلومیت حسن روحانی و دولتش همین بس که امروز مدعیان دفاع از حقوق مردم نسبت به حقوقهای نجومی و تخلف چند مدیر متخلف دلواپس میشوند و جنجال تبلیغاتی انتخاباتی راه میاندازند ولیکن در دوران هشت سال دولت همفکرشان که تشت رسواییشان برافتاده است، سکوت میکنند.
امروز تیم رسانهای دولت سابق از بکاربردن انواع اتهامات واهی و حتی استفاده از القاب زشت و زننده نسبت به دولت ابایی ندارند و سعی میکنند تا در آستانه انتخابات پیشرو اذهان عمومی را از پیگیری تخلفات بیسابقه دولت سابق منحرف کرده و با وارد کردن اتهامات بیپایه و اساس از محبوبیت دولت یازدهم بکاهند.
روند حاشیهسازی برای دولت تدبیر و امید به گونهای است که هر روز خبرهای جدیدی از گم شدن دکلهای نفتی، تخلف سه هزار میلیاردی، تخلفات تامین اجتماعی و واگذاری غیر قانونی شرکتهای زیر مجموعه آن، تخلفات بابک زنجانی و غارت و مصادره سرمایههای کشور، تخلفات بنیاد شهید، واگذاری زمینهای غیرقانونی در قشم و اخیرا گمشدن سه نفتکش و مواردی از این دست میشنویم اما دریغ از یک واکنش و برخورد در حالیکه در مقابل دولت روحانی به واسطه موضوعاتی همچون فیشهای حقوقی که بروز آن وابسته عوامل متعدد و به جای مانده از مصوبات دولت گذشته بوده، در هجمه شدیدترین برخوردها و اتهامات قرار میگیرد.
سالهاست که مطالبه مردم بررسی اتهامات و محاکمه رئیس دولت قبل و همراهان وی است تا صحت آن بر ملت آشکار شود؛ اما آنچه حاصل میشود جریمههایی ناچیز است. به راستی سوال اینجاست که چرا با وجود این انتظارات و مطالبات هنوز اقدام قاطعی در این زمینه صورت نمیگیرد؟ چرا قوه قضاییه که بارها با قاطعیت نسبت به برخورد با متخلفان قدم برداشته است، به روند شفافسازی این موضوع در کشور کمک نمیکند؟ چرا رئیس دولت قبل امروز از چنان مصونیت قضایی برخوردار میشود که از پاسخگویی به دستگاه قضا سرباز میزند و در مقابل دولت یازدهم باید پاسخگوی اشتباهات و اقدامات ناکارآمد فرد دیگری باشد؟
آنچه که با برخی اقدامات همچون عدم حضور برخی مسئولان در مراسم گرامیداشت یادگاران دفاع مقدس به ذهن خطور میکند این است که چگونه رئیس دولتی با تخلفات متعدد هنوز محبوب این جمع و دوستانشان است و در مقابل حسن روحانی که رهبر معظم انقلاب بارها بر صحت اقداماتش صحه گذاشتهاند مورد تنگنظری و هجمه قرار میگیرد؟به راستی آیا معنای وحدت، همدلی و همزبانی و حرکت در مسیر انقلاب این است؟
روندی به مواجهه با دولت قبلی و فعلی حتی سوالات بیشتری را نیز به وجود میآورد که آیا شان رئیس دولت قبلی بالاتر از قانون تعریف شده است و رییسجمهور فعلی در مقابل تمام اقدامات و صحبتهای غیرقانونی و فراقانونی باید پاسخگو باشد؟ جالب اینجاست رئیس دولت قبل با در راس امور ندانستن مجلس، در امور و اجرای دلبخواهی قوانین و مصوبات مجلس و زیر پا گذاشتن و سرپیچی متعدد، قوانین را سخره میگرفت و حال دولت فعلی با تمام قانونمداری خود متهم به قانون گریزی میشود. حتی وضعیت به گونهای شده است که محمود احمدینژاد با به راه انداختن کارناوالها و جلسات تبلیغاتی عملا با تخلفات خود وارد عرصه انتخابات شده است و تمام این نکات در سکوت نهادهای ناظر شدت بیشتری میگیرد.
تمام این دوگانگیها در حالی است که در جمع محاورات مردم همواره این صحبت تکرار میشود که دستیابی محمود احمدینژاد به اسنادی محرمانه برای وی حاشیه امنیتی ایجاد کرده است، صحبتی که حتی در مصاحیه یکی از نمایندگان مجلس نیز دیده شد و انتظار میرود در کنار تمام هجمهها به دولت به این سوال نیز پاسخ داده شود.
البته این تفاوتها تنها به دولت روحانی و احمدینژاد محدود نمیشود. رییس دولت اصلاحات ممنوعالتصویر، ممنوعالخبر، ممنوعالکلام، ممنوعالتاتر و حتی ممنوعالعروسی میشود ولیکن شخصی که عملا کشور را به پرتگاه سقوط کشاند و با تخلفات بیشمار خود و اطرافیانش منجر به ایجاد حس بدبینی و بیاعتمادی بین مردم شد به راحتی در انظار حضور پیدا میکند و به بیان داشتههای شخصی خود میپردازد.
امروز چند انتظار و مطالبه بهجا و قانونی توسط مردم از مسئولان نظام وجود دارد و آن اینکه نهادهای مهم و تاثیرگذار کشور همچون گذشته در کنار دولت به دنبال رفع مشکلات باشند نه آنکه با صحبتهای مغضوبانه، بر آتش هجمه به دولت بیفزایند و در پیچ حساس و تاریخ کشور، دولت را تنها بگذارند.
همچنین انتظار میرود که با تشکیل دادگاه رئیس دولت قبلی، نقطه پایانی بر تمام حرفهای مطرح در کشور باشد و اعتماد از دست رفته مردم را به جامعه بازگرداند.
همچنین انتظار میرود نهادهای مختلف کشور و مسئولان ارشد نسبت به تخلفات گسترده گذشته ساکت نمانند و بیدلیل و بدون استناد بر دولت فعلی هجمه نورزند چراکه این اقدامات موجب دلسردی مردم از همراهی مسئولان خواهد شد.