آفتابنیوز : شهردار اسبق تهران گفت: در جریان فیشهای حقوقی با کمال تعجب دیدیم که دولت عذرخواهی کرد اینکه یک تعدادی مدیر بر مبنای ضوابطی که از قبل بوده، حقوق بالایی میگرفتند، عذر خواهی ندارد.
به گزارش ایلنا، مرتضی الویری درمورد دفاع اصلاح طلبان از روحانی و یا معرفی کاندیدا از سوی این جریان برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 گفت: نظر نهایی را شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات خواهد داد، اما از نظر من به عنوان یک فعال اصلاحطلب این است که کاندیدای مورد نظر ما روحانی خواهد بود. همانطور که در سال ۹۲ هم مطرح بود روحانی کاندیدای اصلاحطلبان نیست بلکه کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان است. علت آن هم مشخص است. بالا بردن شانس رایآوری و ایجاد وحدت بین اصلاحطلبان و جریانهای اعتدلالی و نیروهای اصولگرای میانه ایجاب میکند ما روی یک فردی ائتلاف کنیم تا آرای این مجموعه را با هم داشته باشیم.
وی افزود: سال ۹۲ به این نتیجه رسیدیم که این فرد میتواند روحانی باشد، الان هم بر همین باوریم. بنابراین پیشبینی من این ایست که اصلاحطلبان نامزد دیگری را پیشنهاد نخواهند کرد. البته طبیعی است در کنار روحانی افراد دیگری نامزد خواهند شد که اگر اتفاق خاصی برای ایشان افتاد، جای خالی او را پر کند.
اهم سخنان وی به شرح زیر است:
* تصمیم شورای نگهبان برای ما قابل پیشبینی نیست. هیچ کس فکر نمیکرد در سال ۹۲ آیتالله هاشمی ردصلاحیت شود. هیچکس باور نمیکرد شورای نگهبان بر شناسنامه انقلاب مهر ابطال بزند اما این اتفاق افتاد.در شرایط فعلی روحانی کاندیدای مطلوب اصلاحطلبان خواهد بود و علیالقاعده نباید برای او مشکلی پیش بیاید چراکه فردی وفادارتر به انقلاب و رهبری از روحانی که شانس رایآوری و تایید صلاحیت را توامان داشته باشد، نمیتوانیم پیدا کنیم. بنابراین محاسبات ما روحانی مورد تایید شورای نگهبان خواهد بود ولی لازم است که پیشبینیهای لازم را صورت دهیم.
*در انتخابات مجلس برای اینکه مجلس را از جریانهای تندرو تهی کنیم، روی نیروهای مستقل و بعضا اصولگرای معتدل سرمایهگذاری کردیم تا جریانهای تندور ورود پیدا نکنند. از این تصمیم خوشحال هستیم که توانستیم تعداد نمایندگان وابسطه به جبهه پایداری را در مجلس کاهش دهیم. این روش در سایر انتخابات ها نیز میتواند مصداق داشته باشد.
*ما میتوانیم کاندیدایی معرفی کنیم که از نظر ما ایدهآل است اما شورای نگهبان حتما او را رد میکند یا شانس رایآوری بالایی ندارد. اگر چنین کاری بکنیم آیندگان مارا نخواهند بخشید که چرا به دلیل پافشاری روی ایدهآلهای خودمان موجب شدیم که یک فردی شبیه احمدینژاد مسند کار را به عهده بگیرد و به منافع ملی آسیب بزند.
* اگر در سال ۹۲ روی روحانی ائتلاف نمیکردیم و عارف انصراف نمیداد، رییسجمهور حتما فردی شبیه به قالیباف یا جلیلی بود. مطمئنم اتفاقاتی نظیر ساماندهی مسائل اقتصادی و برطرف کردن تنشهای بینالمللی و حل مسائل هستهای را به هیچ وجه شاهد نبودیم و حتی ممکن بود کشور با تحریمهای بیشتر و جنگ مواجه میشد. بنابراین طبیعتا این فایده برای ما بسیار مهم و مغتنم بوده است.
*{درباره امتیازهای روحانی برای اصلاحطلبان}یکی از دلایل ارجحیت، شانس رایآوری اوست. روحانی پشتوانه رای بالایی در جامعه اصولگرایی دارد. مورد تایید و از دوستان قدیمی مقام رهبری است که خود این برای حل و فصل مسائل کشور کمک زیادی میکند. ضمنا با توجه به سوابق اجرایی و تقنینی او چه در زمان حضورش در مجلس شورای اسلامی در حد نایب رییسی و ریاست کمیسیون دفاع و چه مسئولیتش در شورایعالی امنیت ملی و حضورش در پرونده هستهای ایران و بالاخره اداره کشور در یک شرایط بحرانی پساتحریم از سال ۹۲ تا امروز امتیازهایی است که در سایر افراد نمیتوانید این مجموعه را جمع ببینید.
*در جریان اصولگرایی دو مجموعه را میشود رصد کرد. یک مجموعه کسانی که به معنای واقعی اصولگرا هستند و اصولشان اصول قانون اساسی است و بر مبانی اسلامی تکیه میکنند. در این مجموعه وسیع شما به هیچ وجه فحاشی به روحانی را نمیبینید. چرا که روحانی با تکیه بر اصول قانون اساسی و اینکه وابسته به مجموعههای مذهبی قبل و بعد از انقلاب بوده و با توجه به مبانی اسلام کارش را انجام میدهد.
*در جریان اصولگرایی ما یک نحله دیگر داریم که موسوم به تندروها هستند. اینها قانون اساسی و اصول اسلام را آنطور که خودشان میخواهند تعبیر میکنند. فحاشیها عمدتا از بلندگوهای این مجموعه ساطع میشود. اینها اقلیت هستند اما تریبونهای مهمی را در اختیار دارند و با قدرت علیه دولت کار میکنند.
* در دوران آقای خاتمی که تبلیغات فراوانی علیه خاتمی در سال ۷۶ شروع شد و ویژهنامهها و شبنامههای مختلفی منتشر میشد و کارناوال راه میانداختند. همه اینها اما بهطور ناگهانی رای ۲۰ میلیونی خاتمی را به بار آورد. در سال ۹۴ هم فراموش نمیکنیم چطور لیست اصلاحطلبی را لیست انگلیسی خواندند ولی پیروزی لیست به همین لیست را همه ما مشاهده کردیم. گرچه حرکتهای تهمتآمیز و غیرمعقول را به ضرر اخلاق در جامعه می دانم ولی در این کارزار روحانی ضرر نخواهد کرد و نهایتا بداخلاقها و هنجارشکنان متضرر خواهند شد.
*شب انتخابات ۷ اسفند از شبکه یک سیما مجلس ششم را جوری نشان میداد تا ذهن مردم را خراب کند. یا سال ۷۶ صداوسیما از چه کسی حمایت میکرد؟ ائمه جمعه از چه کسی حمایت میکردند؟ روزنامه کیهان با ویژهنامههایی که مجانی توزیع شده بود از چه کسی حمایت میکرد؟ بنابراین برداشت من این است که مردم وقتی احساس کنند یک جریانی قرار است با فشار تبلیغاتی و شانتاژ موضوع یا فردی را به آنها حقنه کند، عکسالعمل نشان میدهند. در بیست سال اخیر مصادیق زیادی در این مورد وجود داشته است.
*در مورد فیشهای حقوقی مردم در طبقه متوسط احساس می کردند که مبتلابه هستند، در حالی که مسئله فیشهای حقوقی یک سیکل معیوبی بود که به طور قانونی از قبل به ارث رسیده بود اما مردم در جریان مقایسه این مورد با اختلاسهای ۱۲ رقمی احساس میکردند اختلاسی به ارزش ۳ هزار میلیارد تومان آنقدر بزرگ است که به آنها مربوط نمیشود در حالی که حقوق ۱۰۰ مدیری که بیش از عرف درآمد داشتند به آنها مربوط میشده است. آیا چنین وضعیتی اتفاق افتاد؟
*در جریان فیشهای حقوقی با کمال تعجب دیدیم که دولت عذرخواهی کرد در حالی که عذرخواهی در این زمینه معنایی ندارد. اینکه یک تعدادی مدیر بر مبنای ضوابطی که از قبل بوده، حقوق بالایی میگرفتند، عذر خواهی ندارد. این رویه غلط بوده است و باید اصلاح میشد. این در مقایسه با اختلاسهای هزاران میلیارد تومانی که انجام شده قابل مقایسه نیست. دولت گرفتار موج و هجمهای شد که منفعلانه برخورد کرد.
*{درباره ماجرای املاک نجومی} در اتفاقی که در شهرداری تهران بروز کرد، از نظر قانونی اشکالات زیادی دارد و تا حد زیادی جریان فیشهای حقوقی را تحتالشعاع قرار داد. واگذاریهایی که توسط شهرداری در این مقطع انجام شده، به هیچ وجه قابل مقایسه با واگذاری زمین باغ وحش زمان آقای کرباسچی نیست. ابعاد آن در زمان کرباسچی بسیار محدود بود و یکصدم واگذاریهای امروز نبود؛ ولی دیدیم که چطور برخورد شد. تصور میکنم که تحقیق و تفحصی که در شورای شهر و مجلس درباره شهرداری در حال اجراست، ابعاد موضوع را بیشتر مشخص خواهد کرد. بدون تردید قبل از انتخابات معلوم خواهد شد میزان این تخلفات در مقایسه با بحث فیشهای حقوقی چقدر بالاتر و مهمتر بوده است.
* امروز رسانههایی که در مورد اتفاقات شهرداری نوشتند، فیلتر میشوند و قالیباف هم نامه تظلمخواهی مینویسد!شاید برای خیلیها باعث تعجب باشد اما من در اتمام دوران کار در شهرداری مورد سوال قرار گرفتم که چرا یک جلد دیوان حافظ به یک نفر هدیه دادم یا چرا چند سکه بهار آزادی به مدیرانی که شایسته بودند، برای تشویق داده شده است.
*فراموش نمیکنم بعد از اینکه از ماموریتم به عنوان سفیر در اسپانیا برگشتم، قاضی پرونده در مراسم عروسی پسر آقای حقانی نزد من آمد و حلالیت طلبید، از ما خواسته شده بود ورود کنیم و ما هم ورود کردیم. میگفت در مورد پرونده ۳۴۰ میلیارد تومانی احمدینژاد چون از ما خواسته نشده ورود نکردیم.
*متاسفانه یک بدهبستان بسیار بد بین برخی از اعضای شورای شهر و شهرداری شکل میگیرد و آن عبارت از آن است که برخی مدیران اجرایی، دستگاههای نظارتی را نمکگیر میکنند و دهان اینها را به وسیله بردنشان به خارج از کشور یا دادن برخی هدایا یا حتی واگذاری زمین و امتیازها میبندند و این نمکگیری باعث میشود ناظر وظیفه نظارتیاش را به خوبی انجام ندهد.
*{تخلفات مالی دولت دهم و بی توجهی مجلس به آن}شما میبینید که در یک سال مالی، دو هزار تخلف مالی در دولت انجام میشود و مجلس هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد. این نشانگر این است که این مجلس خریده شده است. در سوال از رییسجمهور اگر یادتان باشد، علی مطهری با چه خون دلی یکسری امضا جمع کرد که از رییس جمهور سوال کند، اما میبینید که به جایی نمیرسد.
*{درباره تخلف شهردار تهران در ماجرای املاک نجومی} این بستگی به مورد تخلف دارد که آیا مستقیما توسط شهردار دستور داده شده یا توسط مدیران شهرداری. ممکن است برخی از این تخلفات در یک منطقه یا یک سازمان وابسته به شهرداری انجام گرفته باشد. طبیعتا آن مدیری که امضا کرده یا دستور شفاهی داده مسئولیت خواهد داشت. شهردار میتواند مقصر نباشد. اما در مورد این واگذاریها ظاهرابه دستور شهردار انجام شده است.
*در حوزه انتخابات شورای شهر، کمیتهای با مسئولیت دکتر محمدعلی نجفی مسائل شورای شهر را رصد میکرد. کارهایی انجام شده و قرار است کارگروهی که با ریاست دکتر نجفی کار میکرد کارهای خودش را با شورای عالی سیاستگذاری هماهنگ کند تا دو گانگی به وجود نیاید.
*در انتخابات شورای شهر نامزدها اگر از نظر سیاسی اصلاحطلب هم نباشند، برای ما اهمیت ندارد. ولی در جایگاهی مثل نمایندگی مجلس گرایش سیاسی اهمیت دارد. با توجه به این مسئله، تصور من این است که دلایل ائتلاف در شورای شهر بیشتر از مجلس شورای اسلامی است. بنابراین ائتلافی بین جریانهای اصلاحطلب و اصولگرایان معتدل و حامیان دولت وجود خواهد داشت.
* نباید اشتباههای شورای شهر اول را انجام دهیم. یکی از دلایل شکست شورای شهر اول در تهران غلبه داشتن گرایش سیاسی بر گرایش تخصصی بود. انتخابات شورای شهر و نحوه غربالگری نامزد ها باید حول محور های تخصص شهری نظیر محیط زیست، حمل و نقل، معماری، فرهنگی و اجتماعی باشد.