آفتابنیوز : سرویس بینالملل- فارین پالسی از زبان خبرنگارش مینویسد: «به اتاقی رفتم که پر از زنانی بود که به تازگی از استان ننگرهار در شرق فرار کرده بودند آنان میگویند در مناطقی بودهاند که تحت قلمروی حکمرانی داعش بوده است. یکی از آنان میگفت: «داعش بدتر است؛ آنان همه را میکشند از پسران تا دختران، زنان و مردان همه را از بین میبرند».
به گزارش آفتابنیوز؛ فارین پالسی در ادامه اشاره می کند که زندگی برای این زنان تحت حکومت داعش به قدری دشوار بوده است که به نظر می رسد آنان به نوعی دلتنگ دوران زمامداری طالبان شده اند. این نشریه مینویسد: «علیرغم آن که طالبان نیز گروهی افراطی بود و آنان را آزار میداد اما آنان ابراز نفرت عمیقشان از داعش بود».
فارینپالسی اشاره میکند که شایعه حضور داعش در افغانستان و زمزمههایش برای نخستینبار در سال ۲۱۴ میلادی مطرح شد؛ در آن زمان گفته میشد که به نظر میرسد طرح این مسائل اغراقآمیز هستند. در اوایل سال ۲۰۱۵ میلادی اما داعش از برنامههایش برای گسترش قلمرویش به آن منطقهای که از آن تحت عنوان «خراسان» یاد میکنند -که شامل مناطقی در هر دو کشور پاکستان و افغانستان میشود- پردهبرداری کرد. در اواسط سال ۲۰۱۶ میلادی داعش تلاش بیشتری را برای حکمرانی بر مناطق مختلف در افغانستان انجام داد اما این گروه در حال حاضر توانسته کنترل بخش قابلتوجهی از چهار ولسوالی ولایت ننگرهار در مرز پاکستان را در اختیار گیرد.
این نشریه امریکایی اشاره میکند که داعش توانسته از میان جداشدگان از گروه طالبان عضوگیری کند و اکنون طالبان آن گروه را رقیب و تهدیدی علیه خود قلمداد میکند.
این نشریه در ادامه اشاره میکند که طالبان و داعش در اساس دو هدف متفاوت دارند و در این باره میافزاید: «طالبان به طور مداوم اشاره کرده که هدفش تنها اعمال کنترل دوباره بر افغانستان است. رهبری آن گروه در ۹ سپتامبر ۲۰۱۶ میلادی اعلام کرده بود: «به کشور تو حمله شده و یک رژیم ضداسلامی بر روی کار آمده است و بمبافکنها در برابر خواستههای دین ما و استقلال ما قرار گرفتهاند و بر مردم دوستداشتنی ما تحمیل شدهاند؛ یک نظام اسلامی و مستقل در کشور ما مسیر صحیح انسانی و مذهبی مورد تایید ماست». این در تضاد با جاهطلبیهای داعش است که اعلام کرده خواستار استقرار خلافتی جهانی است و از همه مسلمانان خواسته تا به خلیفه خودخوانده آن گروه اعلام وفاداری کنند. «برهان عثمان» تحیلگر مسائل افغانستان میگوید که طالبان از ستیزهجویان خارجی به شرطی که در خاک افغانستان از آن گروه تبعیت کنند استقبال میکند با این حال داعش سازمانی است که ادعای برتری بر تمام گروههای شبهنظامی سلفی در جهان را دارد و بعید به نظر میرسد که بخواهد به حرفهای طالبان گوش کند».
این نشریه در ادامه اشاره میکند که روستاییان در ننگرهار میگویند که داعش قصد سرنگونی نهادهای دولتی در آن مناطق را دارد و نام این منطقه را به خراسان تغییر داده است. برخی دیگر میگفتند که داعش قصد دارد از آن ناحیه عملیات خود در آسیای مرکزی را تقویت کند. مریم مادری ۴۵ ساله است که برای حفاظت از امنیت جانیاش نامش را تغییر داده است. او با اشاره به این که دو ماه پیش به جلالآباد امده است، میگوید: «بچه هایم دانش آموز هستند اما داعش اجازه نمی دهد آنان به مدرسه بروند. مدرسه سه ماه پیش تعطیل شده است. آنان نامههای تهدیدآمیزی را به مدرسه ها فرستاده اند. آنان در شبنامههای خود به والدین و کودکان می گویند که باید از فرستادن بچه ها به مدرسه جلوگیری شود. آنان حتی بمبگذاریای را نیز اوایل یکی از روزهای صبح در نزدیکی مدرسه انجام دادند. قبل از رسیدن پلیس بمب منفجر شد و خوشبختانه آسیبی به کسی نرسید».
یک مرد مسن میگوید که خواهر زاده ۱۸ سالهاش توسط داعش گردن زده شد. او درباره علت این امر میگوید: «مردم گفته بودند که او جاسوس است در حالی که او یک کشاورز بود». یک زن نیز میگوید: «داعشیها یک یا دو نفر را بهطور روزانه در روستا به قتل میرساندهاند».
فارین پالسی به نقل از یک زن زندگی کرده در مناطق تحت کنترل داعش مینویسد: «آنان زندگی را مختل کردهاند. زنان خانهنشین شدهاند. آنان میگویند هیچکس حتی نمیتواند به نزدیکترین فروشگاه هم برود. یکی میگفت حتی در روستا امام جماعت مسجد هم میترسد از خانه برای اقامه نماز بیرون برود».
این نشریه در ادامه اشاره میکند که پیشتر از سوی طالبان نیز علیه مدارس به خصوص مدارس دخترانه تهدیداتی صورت میگرفت. او میگوید: «مدارس دخترانه باز بودند ولی تنها تا کلاس هشتم. طالبان در روستا سعی میکرد مدارس دخترانه را ببندد اما جامعه مقاومت میکرد و برخی را باز نگهداشته بود. طالبان همچنین به صورت هفت یا هشت دختر اسید پاشیده بود تا سایر دختران را بترساند و مانع زا رفتن آنان به مدرسه شود».
فارین پالسی اشاره میکند که در جلالآباد که تحت کنترل دولت افغانستان باقیمانده است برغم بدترشدن وضعیت امنیت زنان امکان آموزش فرزندان وجود دارد.
این نشریه در بخش پایانی گزارش خود مینویسد: «یک زن میگوید اگر وضعیت در جلالآباد هم بدتر شود ما مجبور به ترک اینجا خواهیم بود تا هم کار تازهای پیدا کنیم هم فرزندانمان آموزش ببینند؛ ما میخواهیم آنان درس بخوانند».