آفتابنیوز : سرویس سیاسی- «سونر گاپتای» تحلیلگر موسسه «واشنیگتن اینستیتیوت» که در زمینه مسائل خاورمیانه گزارشهای تحلیلی و مشاورهای بسیاری را برای دولت امریکا منتشر میکند در مقاله تازه خود به گرمشدن روابط ایران و ترکیه پرداخته است.
به گزارش آفتابنیوز؛ او اشاره میکند که چگونه بهبود روابط ایران و ترکیه میتواند ادامه پیدا کند و به چالشهای غیرمنتظره و عوامل اسیبپذیری احتمالی پیشروی آن میپردازد. او مینویسد: «مقامهای ترکیه و ایران به تازگی در سطوح بالا دیدارهای دوجانبه زیادی را با یکدیگر داشته است که این موضوع نشان میدهد دو کشور پس از مدتها اختلافات شدید و جدی بر سر بحران سوریه و مسائل عراق در حال نزدیکی به یکدیگر هستند اما براستی چه انگیزهای سبب نزدیکی دو کشور شده است و آیا این گرمای روابط پایدار خواهد ماند»؟
او در ادامه میافزاید: «روابط ایران و ترکیه در یک دهه گذشته پس از به قدرت رسیدن دولت عدالت و توسعه شکوفا شد. برخلاف دولتهای سکولار قبلی ترکیه که ایران را دستکم میگرفتند و تمایلی به تقویت روابط با آن کشور نداشتند، دولت عدالت و توسعه با خاستگاه اسلامی خود به دنبال تقویت روابط با تهران از سال ۲۰۰۲ میلادی به این سو برآمد. معاملات تجاری میان دو کشور افزایش یافتند، روابط به قدری بالا گرفت که در سال ۲۰۱۰ میلادی ایالات متحده از آنکارا خواست تا در جریان مذاکرات به بنبسترسیده هستهای ایران و غرب میانجیگری کند. امریکا اما از توافق تهران خرسند نبود و تحریمها علیه ایران افزایش یافت».
گاپتای اشاره میکند که با این حال، پس از بهار عربی در سال ۲۰۱۱ میلادی، روابط ایران و ترکیه رو به وخیمتر شدن رفت. او مینویسد: «تضاد دو کشور در حریان جنگ داخلی در سوریه آشکار شد؛ ایران جانب اسد را گرفت و ترکیه از معارضان سوریه حمایت کرد. در نتیجه این اختلافنظر، جنگ در سوریه به بنبست رسید. تهران برخی بودجههای اسد را تامین میکرد و آنکارا به مخالفان اسلحه میرساند و به نیروهای آنان در داخل خاک خود پناه میداد. دو کشور از موضع یکدیگر در قبال سوریه انتقاد میکردند. در زمینه مسائل مرتبط با عراق نیز اختلافنظر دو کشو زیاد بوده است. گرم شدن روابط ترکیه با دولت اقلیم کردستان عراق باعث خشم دولت مرکزی شیعه بغداد شده بود؛ دولتی که متحد نزدیک تهران است. علاوه بر آن عراق معتقد است که ترکیه در امور داخلی آن کشور مداخله میکند و در مناطق شمالی از اعراب سنی حمایت میکند».
گاپتای اما اشاره میکند که در هفتههای اخیر دو کشور خواستار بهبود روابط با یکدیگر و کنار گذاشتن اختلافات شدهاند. او با اشاره به سفر اخیر مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه به تهران در ۱۸ آگوست گذشته و سفر ظریف به آنکارا در تاریخ ۱۲ آگوست اشاره میکند که دلیل اصلی این گرمشدن روابط بر سر موضوع سوریه است و در ادامه میافزاید: «این موضوع در ارتباط با بهبود روابط ترکیه و روسیه درباره بحران سوریه است. به نظر میرسد میانجیگری روسیه در این زمینه موثر بوده است. آنکارا این واقعیت را پذیرفته است که اسد در حال حاضر نیرویی بازدارنده در برابر پیشرفت یگانهای مدافع خلق و سایر گروههای شبهنظامی کرد است که تهدیدی علیه ترکیه قلمداد میشوند».
گاپتای مینویسد که در کوتاهمدت به نظر نمیسد گرمای روابط ترکیه با ایران تغییری استراتژیک داشته باشد و نباید آن را به عنوان نشانهای از قصد ترکیه برای ترک ناتو قلمداد کرد. او میافزاید: «آنکارا کماکان به مخالفت با اهداف اصلی ایران در سوریه ادامه میدهد. ایران نیز از این فرصت برای بقای بیشتر اسد در قدرت استفاده میکند. حتی احتمال آن جود دارد که تهران از اسد بخواهد که مواضع شورشیان کرد را بمباران کند؛ به خصوص در استان حسکه تا آنکارا و نیروهای نظامیاش بتوانند پیشرویهای بیشتری داشته باشند».
پژوهشگر واشنگتن اینستیتیوت اشاره میکند علاوه بر همکاریهای نظامی و دیپلماتیک دو کشور با یکدیگر، همکاریهای گسترده تجاری و اقتصادی نیز دارند. او مینویسد: «این موضوع میتواند فرصت گشوده شدهای برای بغداد نیز باشد. ترکیه اکنون از نظر انرژی وابستگی زیادی به اقلیم کردستان عراق دارد اما با رابطه نزدیکتر با ایران میتواند به دولت مرکزی بغداد نزدیک شده و این یعنی مزایای بیشتری برای دولت عراق در حوزه انرژی».
او پیشبینی میکند که روابط اقتصادی میان دو کشور افزایش یابد با این حال، در حوزه سیاسی اشاره میکند که تداوم گرمای روابط به دو نکته کلیدی بستگی دارد و در اینباره مینویسد: «نخست آن که ترکیه باید از بروز حوادثی مشابه سرنگون کردن هواپیمای روس جلوگیری کند. نکته دوم آن است که باید دید آنکارا تا چه اندازه میتواند در مقابل فشار عربستان سعودی برای کمک به معارضان سوری مقاومت کند».
هر دو ،به واقیعت های منطقه معتقد شده اند ، از تصمیم ها خیالی ، احساسی پرهیز می کنند ، واینکه مستقل عمل کرده ، ابزار روسیه مارکسیستی نشوند ، در حد نزاکت همسایه داری با او تعامل داشته باشند.
وبه عربستان بچه پول دار لوس بی عقل ، که خود را مالک مادی ، معنوی کشورهای بانام یا جمعیت اسلامی خیال میکنند ، مشارکتی نگاه کنند .