آفتابنیوز : به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیتالله مصباح یزدی، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در ديدار با جمعي از رزمندگان دفاع مقدس و پيشکسوتان جهاد و شهادت، با بيان اينکه از دست دادن بزرگاني از ارتش و سپاه در دوران انقلاب و دفاع مقدس غم انگيز است، ادامه داد: اما سنت خداوند اين است که اين فداکاريها را سبب پيروزيهاي بزرگ قرار ميدهد. همان گونه که از صدر اسلام هم، چنين بوده است. از طرفي خدا چنين مقدر فرموده که زمينه براي فداکاري کساني که لياقت دارند تا چنين مقامي را احراز کنند، فراهم شود.
وي ضمن تجليل از شهدا اظهار داشت: اين اجتماع، نشان دهنده روح مقاومت و اخلاص و فداکاري شماست که بعد از دوران بازنشستگي، باز هم داوطلبانه به عنوان بسيج، مسئوليتهاي سنگين را پذيرفتهايد و به خدمات خود ادامه ميدهيد و اين شرف بسيار بزرگي است. اگر در دوران دفاع مقدس به واسطه امر حضرت امام (ره) در دفاع مقدس شرکت کرديد، امروز چنين امري نيست و چنين تعهدي هم نيست، اما شما داوطلبانه خدمت ميکنيد و چه بسا خدمات و اجر شما در اين دوران که تجربيات گذشته و مهارتهاي کسب شدهتان در دوران استثنايي دفاع مقدس را به ديگران منتقل کنيد، کمتر از دوران دفاع مقدس نباشد.
وي با اشاره به اينکه شهدا دوست دارند در چنين اجتماعاتي درباره حفظ انقلاب، دستارودهاي آن، تعمق بيشتر در آموزههاي اسلام و پيگيري وصاياي امام (ره) و اوامر رهبري سخن گفته شود، ادامه داد: همه ما ميدانيم که پيروزي انقلاب، يکي از بزرگترين نعمتهاي الهي بود که در تاريخ بشريت نصيب انسانها شده و هنوز زود است که عظمت اين نعمت را درست ارزيابي کنيم.
وي با اشاره به اينکه آفاتي وجود دارد که ميتواند اين انقلاب عظيم را با خطر مواجه کند، ادامه داد: اولين آفت، جنبههاي شخصي است که به ضعف ايمان و تعلق خاطر افراد به دنيا مربوط ميشود؛ همواره بودهاند افرادي که نزديک مرزحق و باطل حرکت ميکردند تا بر اساس منافعشان، تغيير جهت دهند.
اين مفسر قرآن کريم با اشاره به آياتي از قرآن، به وقايع صدر اسلام اشاره کرد و افزود: خداوند رابطه برقرار کردن با افرادي که مورد غضب او هستند را مذمت کرده است؛ البته افرادي که با کفار رابطه برقرار ميکنند، لزوما دل در گرو مسير باطل ندارند، بلکه به دنبال راحتي خودشان هستند؛ آنها در واقع دين خدا و خونهاي شهدا را بازيچه و وسيلهاي براي منافع خود قرار دادهاند؛ براي برقراري و حفظ اين نظام، صدها هزار گل پرپر شده که هر گلبرگش بر تمام ثروتهاي دنيا ميارزيد؛ اما عدهاي از خون آنها استفاده ميکنند تا چند روز دنياي آبادتري داشه باشند.
وي با اشاره به اينکه اگر نمونههاي اين افراد را در جامعه ديديم، جاي تعجبي ندارد و در گذشته نيز چنين افرادي وجود داشتهاند، خاطر نشان کرد: لذا ابتدا بايد حسابمان را با خود و خداي خود، پاک کنيم؛ به اين سئوالات پاسخ دهيم که آيا واقعا اسلام را قبول داريم؟ آيا فرمايشات پيامبر (ص) و ائمه (ع) را قبول داريم؟ آيا اطاعت از نايب آنها را واجب ميدانيم و يا فقط هرکجا با ميل و خواست ما سازگار باشد، ولايتفقيه را قبول داريم؟
آيت الله مصباح يزدي به آفت مهم ديگري در بين مسلمانان اشاره کرد و افزود: آفت ديگر، جزئي نگري به دين و نشناختن دين در جامعيت آن است؛ البته اين امر گاه ناشي از هواهاي نفساني است و گاهي ناشي از شرايط اجتماعي و بين المللي. به هر حال بايد توجه داشت که اسلام در جامعيتش، دين خداست و اگر برخي از آن را قبول کرده و قسمتي را رها کنيم، دچار التقاط خواهيم شود و پا در مسير شيطان خواهيم گذاشت.
وي با اشاره به يکي از نمونههاي جزئي نگري به دين، اظهار داشت: يکي از نمونههاي بارز آن، تعريف کردن دين در نماز، روزه، عزاداري و امور عبادي فردي است. لذا عده اي مبارزه با دشمنان اسلام و مبارزه با طاغوت را جزء اسلام نمي دانستند و نمي دانند. حتي قضاوت عده اي نسبت به علما بر اساس اين بينش بود؛ لذا مرحوم آيت الله کاشاني که از نظر علمي در عداد مراجع بود، اما از توجه و احترامي که به ديگر مراجع ميشد، کاملا محروم بود؛ چرا که وي با نگاه جامع به اسلام، در امور سياسي دخالت ميکرد.
وي با اشاره به اينکه قبل از انقلاب، اسلام در مسائل عبادي فردي خلاصه شده بود، افزود: اين جريان ميرفت که ادامه داشته باشد تا خدا امام(ره) را مبعوث فرمود تا اين سد و خطا را از جامعه اسلامي، بلکه از فقه اسلامي بردارد. اگر قيام امام (ره) نبود، آن خط هم چنان ادامه مييافت؛ اين امام (ره) بود که فرمود حفظ نظام از نماز واجبتر است.
استاد اخلاق حوزه علميه قم، نگاه تک بعدي به رحمت و رأفت خدا و بي توجهي به نقطه مقابل آن در دين را از ديگر نمونههاي آفت تک بعدي نگاه کردن به دين دانست و افزود: تولي و تبري، هر دو در دين مبين اسلام وجود دارد و با اهميت است؛ اما عده اي با نگاه به برخي آيات قرآن و چشم پوشي از ديگر آيات، فقط به جنبه دوستي و رحمانيت خدا نظر ميکنند، اما جايي که از نظر اسلام بايد محکم ايستاد و حتي دست به شمشير برد، را نمي بينند.
وي ادامه داد: البته گاهي گفته ميشود که اينها اسلام واقعي نيست و اين موارد را خشونت طلبان، وارد اسلام کرده اند! البته اين نوع نگاه تک بعدي به رحمانيت خداوند، تحت تأثير افکار جهاني پديد ميآيد که در قالب افکار و عباراتي زيبا بيان ميشود، و پديد آمدن اين افکار، از جمله شگردهاي استکبار جهاني است که با عبارات زيبا، مردم را از مبارزه، مقاومت و دفاع بازدارد تا مبادا مقاومت مردم و شورش آنها عليه حکومتهاي دست نشانده، منافع آنها را به خطر بيندازد.
اين مفسر قرآن کريم با اشاره به آيات متعددي از قرآن گفت: در بسياري از آيات قرآن مسئله تبري ذکر شده و در برخي از آنها تبري، مقدم بر تولي ذکر شده است. در آيه اي از قرآن، اولين صفتي که براي همراهان پيامبرذکر ميکند، اين است که شديدترين افراد نسبت به کفار هستند؛ در آيات ديگري از قرآن، دشمني با کفار ابدي ذکر شده است، مگر آن که آنان ايمان بياورند.
وي در جمع بندي سخنانش با اشاره به اينکه براي ايمني از آفت دنياخواهي و دنياطلبي، بايد سعي کنيم باطن خود را تصفيه کنيم، اظهار داشت: بايد خود را از دلبستگي و وابستگي به پول، مقام و شهوت برهانيم؛ چرا که وجود اين عوامل، سبب کج فهمي انسان و بازماندن از شناخت حق ميشود.
استاد اخلاق حوزه علميه قم ادامه داد: بايد دل خود را بيازماييم و ببينيم حب و بغضهايمان براي چيست؟ مبادا حب دنيا بر ما غالب شود که سبب انحراف ما خواهد شد؛ کساني در ميدان جهاد در رکاب پيغمبر (ص) شرکت کردند، اما جهنمي شدند؛ کساني در کربلا براي کشتن سيد الشهدا (ع) اقدام کردند که پاي منبر علي (ع) تربيت شده بودند. فکر نکنيم اگر چند سالي پاک بوديم، ديگر تا آخر سالم خواهيم ماند.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم افزود: براي ايمني از آفت دوم نيز بايد اسلام را با جامعيتش ببينيم و از کساني تبعيت کنيم که اسلام را در جامعيتش شناخته اند.
اقای مصباح یزدی فراموش نکنیم که
امام حسین ع قبل از دست بردن به شمشیر
در روز هشتم محرم سال 61 مردی از یاران خود بنام عمرو بن قرظه را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
شب هنگام امام حسین(ع) با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین(ع) به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود عباس و فرزندش علي اكبر را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش حفص و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سئوال امام فرموندد: آیا مي خواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: مي ترسم خانه ام را خراب كنند! امام حسین ع فرمود: من خانه ات را مي سازم. ابن سعد گفت: مي ترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و مي ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمي گردد، از جای برخاست در حالی كه مي فرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.
در کتاب ارشاد شیخ مفید بیان شده است که، پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامهای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین ع را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برمي گردم یا به مملكت دیگری مي روم. عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، شمر بن ذی الجوشن سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند.
به راستی اگر شمر خباثت نمی کرد و امام و اصحاب و خانواده اش از کربلا بر می گشتند، عزت نداشتند؟ قطعاً که داشتند چرا که اما حسین ع تمام 57 سال زندگی اش را عزتمندانه زیسته بود و عزت حسینی، فقط محصول کربلا و عاشورا نبوده است
خداوند همه گمراهان را به راه راست هدایت فرماید.
از آموزه های دینی ماست که پشت سر رهبران دینی مان بسوی جهاد برویم و با کفار به دین بجنگیم.
باعث مباهات است اگر روزی ایشان جلو دار باشند و با هم به جنگ دشمن برویم.
سن بالا هیچ بهانه ای برای نرفتن نیست.
لازم به مثال زدن حبیب ابن مظاهر نیست!!!
از آموزه های دینی ماست که پشت سر رهبران دینی مان بسوی جهاد برویم و با کفار به دین بجنگیم.
باعث مباهات است اگر روزی ایشان جلو دار باشند و با هم به جنگ دشمن برویم.
سن بالا هیچ بهانه ای برای نرفتن نیست.
لازم به مثال زدن حبیب ابن مظاهر نیست!!!