آفتابنیوز : محمد عباسی نخستین وزیر ورزش و جوانان کشورمان پس از حدود 4 سال سکوت خود را شکست و درگفتوگویی پیرامون مسائل زمان مدیریتش در ورزش کشور مواردی را مطرح کرد. یکی از بخشهای صحبتهای وزیر پیشین ورزش و جوانان، محمد علیآبادی رئیس وقت کمیته ملی المپیک بود. عباسی مواردی را در خصوص وی مطرح کرد که علیآبادی هم آنها را بیپاسخ نگذاشت.
محمد علی آبادی رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک در گفتوگویی پاسخگوی برخی موارد بود و البته درباره برخی موارد مطرح شده در مصاحبه عباسی ترجیح داد سکوت کند.
عباسی در قسمتی از مصاحبه خود گفت «ماموریت علیآبادی این بود که وقتکشی کرده تا وزیر قبلی نتواند انتخابات کمیته المپیک را برگزار کند. هدف این بود، دست دولت جدید در این موضوع باز باشد. به نظر من افراد دیگری پشت این سنگ اندازیها به نفع جناح موجود دولت بودند که با عاملیت علی آبادی محقق شد.» نظر شما در خصوص این اظهار نظر چیست؟
برخی افراد برای تطهیر مشکلات مدیریت خود متوسل به خاطرهنگاری و گاهی اوقات تهمت و افترا میشوند، فارغ از اینکه حافظه تاریخی جامعه همه مطالب را همواره ثبت و ضبط میکند و به خاطر میسپارد. عباسی میگوید که ماموریت علیآبادی این بود که وقتکشی کرده تا وزیر نتواند انتخابات را برگزار کند. در این جملات چند موضوع وجود دارد که باید به آنها اشاره شود.
این حرف اساسا دروغ، کذب و تهمت است که قابلیت پیگیری قانونی دارد، خوب است او تهمت خود را کامل کند و بگوید از طرف چه کسی این ماموریت به من واگذار شده! منشأ دروغ شما عشق به مدیریت کمیته ملی المپیک است که چون عملی نشده به شدت ناراحت هستید. عباسی گفته تاخیر کردند تا وزیر نتواند انتخابات کمیته ملی المپیک را برگزار کند. برادر گرامی! برگزاری انتخابات کمیته ملی المپیک اصولا جزو وظایف وزیر نیست و وزیر فقط یک عضو ساده مجمع کمیته ملی المپیک است.
برگزاری انتخابات کمیته ملی المپیک با هیئت اجرایی بوده و خواهد بود. بیان اینگونه مطالب ناشی از عدم شناخت شما از تشکیلات جهانی ورزش و عدم آگاهی از وظایف کمیته ملی المپیک و اعتبارات آن است. البته حق دارید؛ حدود 2 سال در ورزش بودید که آن زمان را هم صرف انتخابات مجلس شورای اسلامی و معرفی خودتان به جامعه کردید؛ بنابراین وقت کافی نداشتید تا ورزش را کامل بشناسید.کمیته ملی المپیک از جهت ساختاری عضو IOC بوده و اساسنامه قوانین و دستورالعملهایش در آنجا تنظیم میشود و یک نهاد عمومی غیردولتی است که وزیر حق دخالت در آن را ندارد چه رسد به آنکه بخواهد انتخاباتش را برگزار کند.
وزیر پیشین ورزش در بخشی دیگری گفته که همواره به او اعلام کردید که امکان برگزاری انتخابات وجود ندارد.
باز هم متذکر میشوم که عدم شناخت و نداشتن اطلاعات کافی عباسی باعث میشود که اینگونه سخن بگوید. این من نبودم که گفتم نمیشود انتخابات را برگزار کنیم؛ نامههای مکرر IOC و پیگیریهای جدی آنان بود که رسمی و کتبی موارد را اعلام کردند. کمیته ملی المپیک فقط نامهها و گزارشهای IOC را خدمت شما میفرستاد که خوشبختانه تمامی مدارک موجود است، اما اینکه چرا واقعیت را نمیگویید، الله اعلم.
این باز هم عدم شناخت شما از ساختار ورزش است؛ دوست گرامی! کمیته ملی المپیک را هیئت اجرایی مدیریت میکند و مصوبات آن برای دبیرکل ارسال شده و وی موظف به اجرا است. اگر فرض کنیم این دروغ، راست باشد و بنده به زعم شما مخالف برگزاری انتخابات بودهام، 10 عضو دیگر هیئت اجرایی میتوانستند این موضوع را تصویب و اجرا کنند که هرگز این کار را نکردند؛ زیرا همگی افرادی کارکشته و مدیر ورزشی باسابقه بودند و میدانستند بدون اصلاح اساسنامه برگزاری انتخابات کار عجیبی است که IOC آن را نخواهد پذیرفت.
در خصوص بحث انتخابات کمیته ملی المپیک و ورود رحیمی معاون اول چطور؟ عباسی میگوید رحیمی حق را به شما داده است.
نتیجه جوسازی و انتشار غلط موارد در دولت این شد که موضوع با رحیمی، معاون اول وقت دولت مطرح شود. با توجه به اینکه او دارای سوابق ورزشی و ریاست فدراسیون در کشور بود؛ بعد از شنیدن مطالب و ارائه مدارک و نامههای ارسالی از کمیته بینالمللی المپیک قانع شد و حق را به کمیته ملی المپیک داد.
شما و افشارزاده اصرار به برگزاری جلسه با شیخ احمد و شورای المپیک آسیا داشتید؟ عباسی در مصاحبه خود با تسنیم اعلام کرده که مخالف بوده و بارها به شما گفته نیازی به این کار نیست. توضیح شما در این خصوص چیست؟
برای آنهایی که در ورزش صاحب نظر هستند و موی سپید کردهاند، بسیار روشن است در مواقعی که اختلاف پیش میآید -بین یک کشور و IOC - معمولا آنها در مرحله اول موارد را کتبی و به صورت اداری پیگیری میکنند. اگر حل نشد جلسات حضوری میگذارند؛ اما در زمان برگزاری المپیک لندن به کمیته ملی المپیک ایران نامه نوشته شده و به صراحت از ما خواسته شد به محض رسیدن به لندن در این جلسه شرکت کنیم که نامه و مکاتبات موجود است. بالطبع پس از رسیدن به لندن با عباسی هم هماهنگ و ساعت جلسه با کمیته ویژه کمیته بینالمللی المپیک مشخص و به او نیز اعلام شد.
در روز جلسه بنده، افشارزاده، مهدی قدمی و تنی چند از همکاران در محل نشست حاضر شدیم. تمامی نمایندگان IOC هم در جلسه حضور پیدا کردند. حدود یک ربع از زمان جلسه گذشته بود که با عباسی تماس گرفته شد. او گفت در ترافیک هستم. نیم ساعت بعد هم گفت در ترافیک هستم. حدود یک ساعت و نیم گذشت و او به هر دلیل در این جلسه حضور پیدا نکرد که باعث وهن کمیته ملی المپیک و کشور شد.
نکتهای که برای همه شرکتکنندگان در آن جلسه روشن بود؛ این بود که «من در ترافیک هستم» واقعیت ندارد، چرا که در تمامی المپیکها یک خط ویژه قرار میدهد که هم پلیس به شدت مراقبت است و هم مردم رعایت ویژهای میکنند. این خط خاص، برای عبور و مرور مسئولان ورزش کشورهای شرکتکننده و مسئولان برگزاری المپیک، مسئولان سیاسی و سایر مسئولان است. هیچگونه ترافیکی در آن وجود ندارد و در آن جلسه ما مورد طعنه و ریشخند آقایان از این جهت قرار گرفتیم.
مورد دیگر هم نشستی در ماکائو بود که عباسی به شدت پیگیر آن بود که با شیخ احمد جلسهای داشته باشد. شیخاحمد هم نمیخواست این جلسه را برگزار کند. با تاکیدات مکرر عباسی که به عصبانیت و ناراحتی اجمالی کشید، با پیگیری سرسختانه من و افشارزاده موفق به جلب نظر شیخ احمد در حدود نیمه شب شدیم. آن هم داستان خاص خود را دارد که موجب ناراحتی شیخ احمد از عباسی و کل ایرانیها شد. از این موضوع میگذرم که باعث نشود خدایی ناکرده مردم عزیز ایران آزرده خاطر شوند.
عباسی میگوید اساسنامه هیچ مشکلی نداشت و علیآبادی این موضوع را بهانه کرد که انتخابات برگزار نشود.
باز هم متاسفانه باید بگویم که عدم شناخت از ورزش و جامعه جهانی ورزش باعث طرح این مطالب میشود. او فکر میکند همانگونه که در ایران به زیردستان و زیرمجموعه دستور میدهد در عالم ورزش جهانی هم میتواند دستور دهد که اساسنامه اشکال دارد یا نه و حسب دستور باید گفت چشم برادر عزیز. مرجع تشخیص اشکال اساسنامه جنابعالی نبوده و نیستید. مرجع این تشخیص اول کمیته بینالمللی المپیک، دوم فدراسیونهای جهانی و سوم کمیتههای قارهای المپیک هستند و نهایتا کمیته ملی المپیک هر کشور.
با توجه به اینکه بعضی از مقررات و قوانین در سطح بینالمللی و با تصمیم مدیران کمیته ملی المپیک و کارشناسان این مجموعه تغبیر میکند به تمامی کمیتههای ملی المپیک ابلاغ میشود تا اساسنامه خود را براساس مصوبات جدید اصلاح و با آن تطبیق دهند. اعلام این موضوع به کشورها به صورت شفاهی نیست و به صورت کتبی و رسمی است که به کشور ما نیز ابلاغ شده بود. عدم اطلاع شما از مقررات و علاقه وافر شما به کسب کرسی ریاست کمیته ملی المپیک باعث شده بود که به هیچ وجه قانع نشوید و میدانم که قانع هم نخواهید شد.
عباسی گفته است حتی الامکان ترجیح می دهم با علی آبادی رفاقت نکنم. نظر شما در این باره چیست؟
دوست گرامی! دل به دل راه دارد، بنده هم ایضاً همینگونه فکر میکنم و علاقهای به داشتن ارتباط با جنابعالی ندارم.
در خصوص رابطهتان با صالحی امیری و کیومرث هاشمی که عباسی به آن اشاره کرد، چه صحبتی دارید؟
صالحی امیری را به هیچ وجه قبل از معرفی برای وزارت ورزش نمیشناختم. بعد از معرفی او به عنوان وزیر دو جلسه با وی برگزار کردم که برداشت کاملا خوب و مثبتی از صالحی امیری پیدا کردم و فکر میکنم بسیار موفقتر از دیگران میتوانست ورزش را مدیریت کند. در رابط با هاشمی هم باید بگویم، او را برادری عزیز میدانم که چندین سال بدون مشکل با هم کار کردیم و برایش آرزوی موفقیت دارم.