آفتابنیوز : این مرد 34 ساله که از چند روز قبل و با صدور دستوری از سوی قاضی ویژه قتل عمد در بازداشت به سر می برد تاکنون مدعی بود که فرزند همسرش را خیلی دوست داشت و نازک تر از گل به او نمی گفت، اما قاضی «علی اکبر احمدی نژاد» که حرف های ناپدری «محمدامین» را باور نمی کرد، او را با قرار بازداشت موقت در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار داد تا بازجویی از وی با شیوه های علمی و تخصصی صورت گیرد.
بنابراین گزارش، ناپدری «محمدامین» که سعی می کرد حقیقت ماجرای کودک آزاری را پنهان کند در حالی که مدعی بود از ضربه مغزی و کبودی روی بدن پسر 9 ساله همسرش اطلاعی ندارد، در بازجویی های مقدماتی اظهار داشت: وقتی از همسرم جدا شدم نتوانستم از دختر کوچکم مراقبت کنم به همین خاطر او را به مادرم سپردم تا در کنار او زندگی کند. در همین حال و از حدود یک سال قبل با زن دیگری آشنا شدم که او نیز از همسرش طلاق گرفته و با پسر 8 ساله اش زندگی می کرد. وی ادامه داد: این گونه بود که با آن زن ازدواج کردم و سرپرستی از پسر او را نیز به عهده گرفتم. همسر دومم منزل شخصی و خودرو داشت که با آن مسافرکشی می کرد. من هم از مدتی قبل بیکار شده بودم و بیشتر اوقاتم را در منزل می گذراندم.
با این وجود «محمدامین» را دوست داشتم و همه تلاشم را برای آسایش او به کار می گرفتم. فرزند همسرم مبتلا به بیماری آسم بود و از چند روز قبل هم به خاطر سرماخوردگی به مدرسه نمی رفت. او را نزد پزشک بردم تا آخرین آمپول آنتی بیوتیک را تزریق کند. ولی بعد از آن وقتی به منزل بازگشتیم او را در پذیرایی گذاشتم و مشغول تعویض لباس هایم بودم که ناگهان صدای افتادن چیزی را شنیدم. زمانی که به عقب برگشتم محمدامین را دیدم که بیهوش روی زمین افتاده است. هراسان با اورژانس 115 تماس گرفتم و فرزندم را که به حالت کما رفته بود به بیمارستان ثامن رساندیم اما پزشکان با دیدن وضعیت وخیم «محمدامین» او را به بیمارستان شهید کامیاب اعزام کردند که در آن جا متوجه شدیم او دچار مرگ مغزی شده است ودیگر چشم هایش را نمی گشاید! البته او پسری پر شر و شور بود و دست به خودآزاری می زد! به طوری که گاهی خودش را با فندک می سوزاند ولی من از کبودی ها و آثار سوختگی روی بدنش اطلاعی نداشتم!!
گزارش خراسان حاکی است: اظهارات این مرد در حالی صورت می گرفت که قاضی احمدی نژاد همچنان معتقد بود ناپدری «محمدامین» حقیقت ماجرا را کتمان می کند و درباره آثار کودک آزاری واقعیت را نمی گوید. این بود که باز هم به دستور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، ناپدری 34 ساله پشت میله های بازداشتگاه قرار گرفت تا زوایای پنهان این پرونده کودک آزاری مورد کنکاش های بیشتر پلیسی قرار گیرد. در حالی که بازجویی های کارآگاهان اداره جنایی در این باره ادامه داشت صبح روز گذشته، ناپدری محمدامین دچار تناقض گویی های متعدد شد و در نهایت راز مرگ مغزی کودک 9 ساله را فاش کرد. او گفت: از مدتی قبل بیکار بودم و اوقاتم را در منزل می گذراندم. از سوی دیگر هم «محمدامین» به خاطر سرماخوردگی از یک هفته قبل به مدرسه نمی رفت. روز حادثه من و «محمدامین» در منزل بودیم که دیدم او داخل شلوارش ادرار کرده است. خیلی عصبانی شدم پلاستیکی را دور پاهایش پیچیدم و یک سر پلاستیک را به دست او دادم و تاکید کردم که سر پلاستیک را رها نکند اما او پلاستیک را رها کرد و مقداری از ادرارش روی فرش ریخت که دیگر کنترلم را از دست داده بودم محکم او را به داخل حمام پرت کردم که سرش به دوش خورد و با سر به زمین افتاد. در این لحظه بود که صدای شکستن سر او را شنیدم که مانند شکستن «فندق» صدا کرد! ولی از این حادثه به همسرم چیزی نگفتم و بیهوشی او را به حساب بیماری اش گذاشتم!! این گزارش حاکی است: در پی اعترافات تلخ مرد 34 ساله و بازسازی مقدماتی صحنه پرت کردن کودک توسط ناپدری، مقام قضایی دستور داد تا بازجویی ها برای مشخص شدن علت آثار دیگر کودک آزاری که روی بدن «محمدامین» نمایان است، ادامه یابد.
شایان ذکر است: دهم آبان جاری کارشناسان اورژانس اجتماعی مشهد، طی گزارشی به دادسرای عمومی و انقلاب از ماجرای یک کودک آزاری پرده برداشتند.
با ارسال این گزارش، بلافاصله تحقیقات قضایی با حضور قاضی ویژه قتل عمد در مرکز درمانی آغاز و مشخص شد که «محمدامین» (کودک 9 ساله) بر اثر ضربه به سر در حالی دچار مرگ مغزی شده است که آثار کبودی و سوختگی های ناشی از کودک آزاری روی بدنش نمایان بود به همین دلیل قاضی احمدی نژاد دستور بازداشت مادر و ناپدری این کودک را صادر کرد تا بررسی های بیشتری درباره چگونگی مرگ این کودک بی گناه انجام شود.
از سوی دیگر نیز پزشکان و اعضای کمیته اهدای عضو در تلاش هستند تا رضایت اولیای دم برای اهدای اعضای بدن این کودک معصوم را جلب کنند.