آفتابنیوز : آرمین با يادآوری پیش زمینه شکل گیری تفکرات رادیکال اظهار داشت : از زماني كه مسلمانان با جهان غرب روبرو شدند ديدگاهي اصلاحي در ميان متفكران بزرگ اسلامي از جمله سيدجمالالدين اسدآبادي و پس از آن محمد عبده در مصر و علامه نائيني در ايران شكل گرفت. اين ديدگاه از ابتدا ديدگاهي انتقادي نسبت به جهان غرب داشت ولي در عين حال با اتخاذ مشي اعتدالي تلاش داشت تا ضمن زدودن خرافات از چهره اسلام نشان دهد كه اين دين با جهان مدرن و تكنولوِژي نوين در تضاد نيست. اما به مرور كه نوع تعامل منفعتطلبانه و استعمارگرانه غرب با جهان اسلام روشن شد و غربيها با مداخله در حكومتهاي كشورهاي اسلامي تلاش كردند جريانهاي همسوي خود را حاكم كنند، حركتي واكنشي نسبت به استعمار غرب شكل گرفت كه در قالب عقايد ديني تفكرات راديكال را شكل داد.
وي ادامه داد: اين جريان با اخوان المسلمين آغاز شد و سيدقطب با استفاده از تفكرات حسن بنا در مصر و مودودي در پاكستان منظومه فكری آن را تشكيل داد كه معتقد به اسلامي حداكثري بود. سيد قطب معتقد بود كه اسلام در همه زمينهها از جمله علوم طبيعي و شكل حكومت داري و شيوه حكومت و همه چيز نظر خاص خود را دارد و بايد نظر اسلام را پياده كرد. با توجه به حضور استعمار در تمام كشورهاي اسلامي تفكر سيد قطب در همه جا به شكلي خود را بروز داد، حتي در تفاسير شيعي معاصر نظير الميزان و پرتوي از قران رد پايي از اين تفكر ديده ميشود.
آرمين در ادامه عنوان كرد كه گروههاي افراطي ديني مانند التكفير و الهجره در مصر و برخي تفكرات راديكالي و پس از آن شيوع حركتهاي سلفي راديكال مانند القاعده به نوعي متاثر از سيد قطب بوده است.
وي از برخي تفكرات راديكالي معاصر در ايران انتقاد و آنها را نوعي عاميانه و پوپوليستي از راديكاليسم در جهان اسلام ارزيابي كرد.
وي در عين حال بيان كرد كه چنين بياني در مورد برخي تفسيرها از مفسران به اين معنا نيست كه افكار و انديشه هاي آنها متاثر از راديكال ديني است و آثار آنها قابل استفاده نيست. بلكه در آثار آنها مفاهيم و معارف و آموزههاي فراواني از حقايق ديني در آثار آنها يافت ميشود و ما تنها خواستيم تفكر راديكالي را در تفاسير بررسي كنيم.
آرمين در بخش پرسش و پاسخ درباره تاثيرات تفكرات افراطي در انقلاب ايران گفت: علي رغم اين كه خشونت ذاتي هر انقلاب است اما انقلاب ما در مقايسه با ساير انقلاب ها كمترين ميزان خشونت را داشت. يعني از روشهاي مسالمتجويانه استفاده كرد و تا جايي كه به انقلاب نوار يا انقلاب كلام مشهور شد..
وی در پایان اظهار داشت : البته حركتهاي خشونتطلبانه ضد انقلاب نظير ترور و تجزيه طلبي خشونت را به انقلاب ما تحميل كردند. اين حركتها زمينه مساعدي براي نيروهاي مستعد خشونت در درون ايجاد كرد و اين دو بخش به درگيري باهم پرداختند و در نهایت خشونت را در انقلاب ما تشديد كردند. البته جنگ و آثار و عوارض آن را نبايد از نظر دور داشت كه ذهنيتي مناسب براي شكلگيري افراطيگري ايجاد ميكند..