آفتابنیوز : فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اگر اصولگرایان به سمت کسانی همچون ناطقنوری، علی لاریجانی و علی مطهری بروند وضع بهتری خواهند داشت اما اکنون چنین علائمی دیده نمیشود.
به گزارش ایسنا، حمیدرضا جلایی پور در مورد ارزیابی از عملکرد روحانی گفت: کارنامه کلان آقای روحانی در مجموع مثبت است؛ چراکه او ایران را از وضعیت نیمه امنیتی و با بحران اقتصادی خارج کرد. در مقام مقایسه او از ونزوئلایی شدن ایران جلوگیری کرد. در حوزه سیات داخلی و فرهنگ هم شاهد گشایش هایی بودیم. اکنون میبینیم که تشکلها و احزاب برای فعالیت مجوز میگیرند، لذا من نسبت به کارنامه دولت روحانی خوشبین هستم.
وی در تحلیل از تغییر وزرای کابینه تصریح کرد: مخالفین آقای روحانی با مخالفان دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی تفاوت دارند. مخالفین در آن زمان به این میزان سازمانیافته نبودند که با امنیت و آرامش مخالفت کنند. روحانی در چنین شرایطی به اهداف اصلی فکر میکند. اینکه برجام اجرا شود، اقتصاد به نقطه رشد بالای ۵ درصد برسد و با روی کار آمدن ترامپ، مشکلات و اهمیت حسن روحانی بیشتر شده است.
اهم سخنان این فعال سیاسی اصلاح طلب به شرح زیر است:
*ارزیابی من این است که به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فشار آوردند و همین فشارها موجب استعفای او شد، آقای روحانی نیز برکناری دو وزیر دیگر را هم که کارنامه قابل قبولی نداشتند در دستور کار گذاشت. چه بسا اگر آن فشار بر روی وزیر ارشاد نبود، آقای روحانی این چند ماه را هم سر میکرد تا دوره دوم.
*این تغییرات در کابینه باج نبود. یک پاسخ مناسب به فشار ها بود. فشارها طوری شد که آقای جنتی استعفا داد، البته روحانی در انتخابهای مجدد خود برای وزارتخانه ها از موضعش عقب ننشست.
* آقای روحانی با اصلاحطلبان در یک چیز مشترکند و آن حرکت در جهت شایستهسالاری است که مصداق بارز آن در انتخاب دانش آشتیانی برای وزارت آموزش و پرورش بود. وزیری در این سمت انتخاب شد که کارآمد، متخصص و متدین و صاحب تجربه است.
*روحانی در اقدامات خود به برد - برد اعتقاد دارد لذا درحالی که ایشان در فشار قبول استعفای وزیر ارشاد بود، اجازه نداد در انتخابهای مجددش کسی برداشتِ عقب نشینی کند.
*خوشبختانه فراکسیون امید دارد جا میافتد و تاکنون اقدامات موثری انجام داده است. رای اعتماد به دانش آشتیانی، انتخاب نماینده های مناسب برای کمسیون های مهم مانند کمیسیون شوراها علامت این تاثیر مثبت است. تندروها میخواستند مجلسی شکل بگیرد که مطهری در آن نباشد نه اینکه او نائب رییس مجلس شود. نائب رییسی کسانی همچون مطهری و پزشکیان محصول حضور لیست امید در مجلس دهم است.
*{ در خصوص نقدها به عملکرد عارف را در این چند ماه} نقش آقای عارف در دوره زمانی قابل ارزیابی است. یکی در ابتدای کار است که ایشان باید برآورد دقیقتری از آرای خود برای اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاست مجلس میداشت اما بعد از آن به نظر میرسد خود را به خوبی برای مدیریت فراکسیون امید آماده کرده است. لذا هر چه جلوتر می رویم نقش ایشان تاثیرگذارتر می شود. البته رهبری یک فراکسیون مجلس کاری کاملا سیاسی است و تجربه چند دهه آقای عارف فعالیت هایی همچون وزارت، ریاست دانشگاه و معاون اولی ریاست جمهوری بوده بنابراین ایشان اکنون در حال تثبیت خود در این نقش سیاسی است.
*{ با اشاره به اختلافات شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان }همه لایههای هفتگانه اصلاحطلبان بر روی کاندیداتوری آقای روحانی برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو اتفاق نظر دارند. این لایه های هفتگانه شامل رهبر جریان اصلاحات، احزاب اصلی، نهادهای مدنی نزدیک به اصلاحطلبان و تشکلهای دانشجویی میشود که اینها نیز خود لایههایی دارند که به تدریج در ۲۰ سال گذشته شکل گرفته اند. کاندیدای همه این لایهها آقای روحانی است اما نه از روی ناچاری، بلکه به این دلیل که ایشان کارنامه خوبی دارد و کشور را درشرایط بحرانی تحویل گرفته و حضور ایشان در راس دولت باتوجه به آینده حساس کشور قابل دفاع است.
* اتفاق نظر روی کاندیداتوری آقای روحانی علامت انسجام اصلاحطلبان است و در شورای سیاستگذاری نیز هیچ اختلافی وجود ندارد. اکنون روی مهمترین موضوع فعلی یعنی رییس جمهور آینده، کاملا هماهنگی است.
*نسبت به شوراهای شهر آینده خوشبینتر هستم چون در مقایسه با سال ۹۲ در شرایط اعتدال و آرامش کار میکنیم. البته یکسری تندروها دوست دارند بین اصلاحطلبان اختلاف ایجاد شود که این اتفاق نخواهد افتاد. نطفه عملی شورای سیاست گذاری از سال ۹۱ شکل گرفت و به خوبی کار خود را پیش برده و میتواند در انتخاباتهای آینده نیز موثر عمل کند.
*{ در مورد وضعیت اصولگرایان برای حضور در انتخابات} اصولگرایان مشکلاتی دارند و هنوز نتوانستند این مشکلات را حل کنند. اگر جای اصولگرایان بودم کلاهم را به احترام آقای روحانی برمیداشتم. میبینیم که نمیتوانند تصمیم بگیرند و برای انتخابات پیش رو دچار بحران شدهاند. از طرفی به دنبال فردی هستند که در میان مردم جاذبه داشته باشد که برای این معیار باید سراغ فردی همچون علی لاریجانی بروند اما او تا وقتی حسن روحانی هست وارد عرصه نمیشود. یا باید دنبال فردی همچون احمدینژاد بروند که او هم « نهی» شده. احتمالا گزینههایی همچون قالیباف باقی میمانند.
*تعدادی از اصولگرایان حاضر نیستند وارد میدان شوند و با آقای روحانی رقابت کنند. نیروی جدی اصولگرایان بخش تندروی آنها است که چون پول و امکانات و امنیت دارند منسجم عمل میکنند. همین حزب موتلفه اگر واقعا میخواست کار کند باید میرفت در خانه آقای ناطق نوری را میزد، باید میرفت آقای علی مطهری را لیدر خود میکرد و به دنبال اصولگراهای میانهرو میرفت که میان مردم نفوذ دارند.
*{ در مورد آینده سیاسی اصولگرایان} آنها اگر به سمت میانهروها بروند قطعا یکی از نیروهای مهم سیاسی ایران خواهند بود. به خطا حدود ۱۰ سال است که به آقای ناطق نوری پشت کردهاند، آقای ناطق کسی بود که میتوانست این جریان را مدیریت کند. نگاه کنید در طرف مقابل کسی همچون آقای خاتمی جریان اصلاحات را مدیریت می کند لذا این مشکل بزرگی در میان اصولگرایان است.
* در جامعه روحانیت یک روزی افرادی همچون هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و حسن روحانی بودند اما امروز به آنها پشت کردند. اصولگرایان اکنون مشکل جدی مدیریت و پایگاه اجتماعی دارند.
*قطعا اگر اصولگرایان به سمت کسانی همچون ناطق نوری و علی لاریجانی و علی مطهری بروند وضع بهتری خواهند داشت اما اکنون چنین علائمی دیده نمیشود.
*اگر در سال ۸۴ آن جریانی که به امکانات عمومی دسترسی داشت به حمایت آقای احمدی نژاد نمی آمد، او پدیده جدی و موثری نبود. احمدی نژاد معمولا میخواسته با سر و صدا جلو برود و مردمانگیز بوده است؛ حالا اینبار بدشانسی آورد و مقام رهبری او را تنظیم کرد. او جریانی جدی نیست. از اول اگر به جای سرو صدا می رفت یک حزب سیاسی درست میکرد خوب بود. ولی او دوست دارد پشت واژه مبهم « مردم» سنگر بگیرد.
*زمانی که احمدینژاد صدایی داشت شرایطی بود که اصولگرایان سکوت کردند تا او هر کاری خواست بکند. اما حالا این سکوت شکسته شده و دیگر پدیده ای جدی به نام احمدی نژاد وجود ندارد. بدنه احمدینژاد نیز در زمان انتخابات خود را به جریان دیگری نزدیک میکنند.