کد خبر: ۴۱۵۶۰۳
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۸

چرا مجسمه‌ای از حافظ و مولانا نداریم؟

سال‌هاست مجسمه‌های ساخته‌شده از شاعران سرزمین‌مان مانند فردوسی، خیام و سعدی برای ما نمادی از چهره این مردان بزرگ شده‌اند، مجسمه‌هایی که جای خالی «حافظ» و «مولانا» بین‌شان احساس می‌شود.
آفتاب‌‌نیوز :
چند دهه از ساخت معروف‌ترین مجسمه‌های مشاهیر و شاعران نامی ایران می‌گذرد. انجمن مفاخر ایران در دهه‌ی ۳۰ با توجه ویژه به ساخت تندیس‌ها و مجسمه‌هایی از مشاهیر کشور، باعث خلق مجسمه‌هایی شد که پس از گذشت سال‌ها هر کدام به نمادی برای شهری که در آن نصب هستند، تبدیل شده‌اند.


به گزارش ایسنا، در این بین، نتیجه قابل قبول و خوشایند همکاری ابوالحسن صدیقی - هنرمند نقاش و مجسمه‌ساز - را با این انجمن نمی‌توان نادیده گرفت و انکار کرد. صدیقی با تلاش‌های خود در راستای طراحی چهره‌ مشاهیر که بیشترین قرابت را با شخصیت آن‌ها داشته باشد، توانست آثاری را خود باقی بگذار که امروز جزو معروف‌ترین مجسمه‌های ساخته‌شده در ایران هستند.

وقتی نام نادرشاه افشار، فردوسی، ابن‌ سینا و خیام به میان می‌آید، چهره مجسمه‌های ساخته‌شده توسط صدیقی با الهام از این شخصیت‌ها، در ذهن‌ نقش می‌بندد. با این حال، هنوز هم جای خالی تندیسی از دو شاعر بزرگ این سرزمین در میان این نام‌ها به چشم می‌خورد.

حافظ با وجود داشتن آرامگاهی باشکوه با معماری جذاب، هنوز صاحب مجسمه‌ای که برای عموم مردم قابل قبول و پذیرش باشد، نیست. همچنین از مولانا هم تندیسی به‌عنوان نماد این چهره‌ی نامدار وجود ندارد.

به‌نظر می‌رسد در دوره‌ای که انجمن مفاخر ایران سفارش ساخت مجسمه مشاهیر را به هنرمندان می‌داد، چهره‌هایی به‌عنوان نماد قابل قبول برای این دو شاعر انتخاب نشدند.

سیدمجتبی موسوی - معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهرداری تهران - در گفت‌وگو با ایسنا در این‌باره اظهار کرد: تا کنون مجسمه‌هایی از حافظ و مولانا کار شده، اما هیچ‌کدام از آن‌ها جزو کارهای پذیرفته‌شده نیستند. حتی تندیس حافظ را هنرمندان حرفه‌ای‌تر هم ساخته‌اند، اما این مجسمه‌ها مثل مجسمه‌های فردوسی، سعدی و ابن‌ سینا که یک زمانی توسط ابوالحسن صدیقی (نقاش و مجسمه‌ساز) طراحی و ساخته و به‌عنوان چهره‌ی این مشاهیر توسط مردم پذیرفته شدند، نتوانستند به این موفقیت دست پیدا کنند.

او ادامه داد: زمانی که صدیقی مجسمه فردوسی، سعدی و ابن‌ سینا را پیشنهاد کرد و این آثار ساخته شدند، با اقبال مواجه شدند و به‌عنوان یک نماد باقی ماندند، اما مجسمه‌های ساخته‌شده از حافظ در همان حد باقی ماندند و نمی‌توان گفت یکی از آن‌ها سمبل و نمادی از چهره‌ی این شاعر است.

موسوی همچنین گفت: درباره مولانا هم بعید نیست مجسمه‌هایی توسط هنرمندان ساخته شده باشد، اما آن‌ها هم مانند کارهای مربوط به حافظ به‌عنوان نماد اصلی این شاعر پذیرفته‌شده نیستند و نتوانستند نماینده‌ای از چهره او باشند.

او با بیان این‌که در این سال‌ها پیشنهادهایی درباره‌ی مجسمه‌های مولانا و حافظ مطرح شد، اما هنوز به نتیجه نرسیده است، اظهار کرد: نمی‌توانم بگویم ساخت این مجسمه‌ها به‌طور کامل منتفی است، اما نمی‌توان پیش‌بینی کرد که طرح چهره این دو شاعر باید چگونه باشد که مورد قبول عموم قرار گیرد. شاید دوباره در دوره‌ای و جریانی، هنرمندی بیاید و مثل ابوالحسن صدیقی طرح‌هایی را پیشنهاد بدهد که مورد استقبال قرار بگیرد و مجسمه این دو شاعر هم ساخته شود.

موسوی همچنین اضافه کرد: اگر یک کار با دقت، شناخت و درک عمیقی همراه باشد، مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین