آفتابنیوز : خراسان نوشت:مردی که طی یک جنایت وحشتناک دختر خردسال و همسرش را به طرز بی رحمانه ای به قتل رسانده است صبح روز گذشته در اولین جلسه محاکمه که در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی برگزار شد، انگیزه خود از این جنایت خاموش را سرزنش های همسرش به خاطر بیکاری عنوان کرد.
در آغاز جلسه محاکمه مردی که متهم به قتل همسر و فرزندش است، ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی وانقلاب مشهد پرداخت و با بیان این که مرد 36 ساله در جنایتی هولناک، همسر و دختر یک ساله اش را در دوم آذر سال گذشته به قتل رسانده است، صدور اشد مجازات برای متهم را از محضر دادگاه خواستار شد.
وی افزود: متهم علاوه بر ارتکاب 2 فقره قتل، مرتکب ایراد جراحات غیرکشنده نیز شده است و در جلسات بازپرسی اتهامات خود را به صراحت پذیرفته است. این گزارش حاکی است: در ادامه رسیدگی به این پرونده جنایی که به ریاست قاضی مجتبی علیزاده و مستشاری قاضی مصطفی بنده ای برگزار شد، مادر مقتول از دادگاه تقاضای قصاص نفس متهم را کرد و گفت: حسین (متهم) با وجود آن که اختلافی با دخترم نداشت او و فرزندش را به طرز فجیعی کشته است.
وی اضافه کرد: دخترم هیچ گاه از این که در تنگنای اقتصادی و معیشتی قرار دارند چیزی به من نگفت اما من که می دیدم دامادم بیکار است می دانستم که آن ها با مشکلات خاصی دست به گریبان هستند؛ بنابراین بدون آن که دخترم چیزی از من بخواهد سعی می کردم خرج و مخارج زندگی آن ها را بپردازم. حتی علاوه بر وجوه نقدی که به آن ها کمک می کردم هر چیزی که برای خانه خودم می خریدم برای آن ها هم همان چیز را می خریدم.
سپس وکیل شاکی گفت: باید موضوع تقدم یا تاخر قتل نوزاد مشخص شود چرا که متهم در جلسات بازپرسی اعتراف کرده است که وقتی کودکم را کشتم مادرش هنوز زنده بود و نفس می کشید اگر واقعه طبق اظهارات متهم به این گونه باشد چون فرزند خردسال قبل از مادرش به قتل رسیده است بخشی از دیه وی به ولی دم (مادر) تعلق می گیرد که در پرداخت تفاضل دیه موثر است.
در ادامه این جلسه ، متهم این پرونده جنایی پای میز محاکمه ایستاد و پس از معرفی کامل خود به تشریح چگونگی وقوع این جنایت هولناک پرداخت.
این مرد 36 ساله گفت، من اختلافات جزئی با همسرم داشتم چرا که او از بستگانم بود و به او عشق می ورزیدم اما نمی دانم چه شد که به یکباره و تنها به خاطر بیکاری این عشق به نفرت تبدیل شد و من تصمیم به چنین کار احمقانه ای گرفتم.
متهم سنگدل که با وارد آوردن بیش از 10 ضربه چکش همسرش را کشته و فرزندش را خفه کرده بود افزود: بیکاری من که به خاطر رکود در کارهای ساختمانی رخ داده بود موجب شد تا در خرج و مخارج زندگی دچار مشکل شوم و همان طور که مادر زنم گفت: او مخارج و هزینه های ما را تامین می کرد.من به شغل «دار بستی» اشتغال داشتم ولی کمتر سرکار می رفتم البته برادرانم که در همین شغل بودند کار پیدا می کردند ولی من نمی توانستم با آن ها کار کنم. همین موضوع باعث شد تا اختلافاتی بین من و همسرم به وجود بیاید که او یک هفته با حالت قهر منزلم را ترک کرد و به خانه مادرش رفت.
وی اضافه کرد: من 15 سال مواد مخدر مصرف می کردم و از 5 سال قبل، دیگر پاک شده بودم و مواد نمی کشیدم اما حدود یک هفته قبل از وقوع قتل دوباره مواد کشیدم ولی هنگام جنایت کاملا هوشیار بودم .
در این هنگام متهم با دستور رئیس دادگاه به تشریح چگونگی قتل همسر و فرزندش پرداخت و گفت: بعد از آن که همسرم به خانه بازگشت مرا تهدید کرد که اگر فردا سرکار نروم و همچنان بیکار باشم دیگر با من زندگی نمی کند و طلاقش را می گیرد او آن شب گفت: دخترم را هم با خودش می برد، به همین خاطر مشاجره لفظی بین ما شروع شد ولی سرزنش های او و تهدیدهایش مرا آزار می داد شب نتوانستم بخوابم صبح حدود ساعت 8 بود که با خودم فکر کردم اگر همسرم تهدیدهایش را عملی کند و از من طلاق بگیرد، چه می شود؟ این بود که ناگهان تصمیم احمقانه ای گرفتم تا او را بکشم.از کابینت آشپزخانه چکش را برداشتم و در حالی که همسرم خواب بود ضربه ای به سرش وارد کردم او جیغ بلندی کشید که با صدای فریادش دختر کوچکم از خواب پرید و گریه کرد می ترسیدم با گریه های او همسایگان متوجه ماجرا شوند به همین خاطر با دست دهان دختر یک ساله ام را فشار دادم و حدود 2 دقیقه نگه داشتم تا این که جان سپرد. اما نمی دانم چند ضربه به سر همسرم زدم بعد در جلسات بازپرسی گفتند که پزشکی قانونی تعداد ضربات را 11 ضربه اعلام کرده است.
متهم بی رحم این پرونده جنایی ادامه داد: من همسرم را خیلی دوست داشتم و به او عشق می ورزیدم اما نمی دانم چرا این اتفاق افتاد درحالی که توصیف آن صحنه برایم کار بسیار سختی است.
پس از دفاعیات متهم، وکیل تسخیری وی نیز طی دفاعیاتی گفت: متهم به صراحت همه چیز را پذیرفته است و ایرادی به نظرم نمی رسد چرا که جلسه محاکمه کاملا بی نقص و بسیار دقیق برگزار شد به طوری که من دفاع خاصی ندارم اما به تقاضای موکلم که بسیار پشیمان است از اولیای دم تقاضای عفو و بخشش دارم.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر نیز متهم عنوان می کند 15 سال مشروبات الکلی و مواد مخدر مصرف کرده و با وجود آن که پزشکی قانونی سلامت روانی او را تایید کرده است، اما باز هم از محضر دادگاه تقاضای بررسی و تحقیق بیشتری را دارم چرا که به فرد معتاد وقتی مواد نرسد ممکن است از حالت طبیعی خارج شود، همچنین تقدم و تاخر مرگ کودک نیز نیاز به تامل و بررسی های بیشتری دارد اگرچه ممکن است پزشکی قانونی نیز نتواند نظر قطعی در این زمینه ارائه کند.
پس از پایان جلسه محاکمه، قضات دادگاه به مشورت با یکدیگر پرداختند وتصمیم گرفتند این پرونده برای اظهارنظر پزشکی به کمیسیون تخصصی پزشکی قانونی ارسال شود.