حال که مداخله گستاخانه روسها در انتخابات آمریکا تایید شده است، به این معناست که در روابط آمریکا با روسیه تغییر اساسی ایجاد خواهد شد؟
خب هنوز چیزی مشخص نیست. به طور قطع، این به منزله چالشی بزرگ در روابط دو کشور است و اقدام خصمانه ای است که عواقب جدی دارد و ما قصد داریم آن را بررسی کنیم. منظورم از «ما»، آمریکاست. دولت بعدی باید با درک آنچه رخ داده است ، رویکرد بسیار شفافی در قبال روسیه اتخاذ کند.
آیا فکر می کنید از حالا به بعد باید به تلافی این اقدام روسیه، اقدامات بیشتری علیه این کشور صورت گیرد؟
فکر می کنم باراک اوباما، رئیس جمهور به صراحت اعلام کرد که این اقدام را در زمان و به شیوه هایی که انتخاب کرده ایم، تلافی خواهیم کرد. مردم از برخی از این اقدمات مطلع خواهند شد و برخی از آنها هم به اطلاع عموم رسانده نخواهد شد. به طور قطع، با توجه به اینکه دو هفته تا پایان فعالیت دولت اوباما باقی مانده است، دولت بعدی باید خودش درباره گام های بعدی تصمیم گیری کند.
سؤال: گزارش ها حاکی از آن است که روس ها پیروزی ترامپ را جشن گرفته اند. چرا آنها این پیروزی را جشن گرفته اند؟ نظر شما چیست؟
نمی خواهم در این باره گمانه زنی کنم. واقعاً فکر می کنم این مسئله مهمی است، اما نمی خواهم درباره آن حدس و گمان بزنم. مقالات خبری متعددی در این باره منتشر شده است - و همه شما این مسئله را برای مدتی پوشش خبری می دادید. هر کسی در این باره نظر و عقیده خود را دارد، و من قصد ندارم در این باره گمانه زنی کنم.
سؤال: به نظر شما ولادیمیر پوتین چه می خواهد؟ شما مدت طولانی با او سر و کار داشته اید. به نظر شما او به دنبال چیست؟
خب، او به دنبال خیلی چیزهاست. منظورم این است که رابطه با روسیه دشوار و پیچیده است. این دشواری به خاطر سابقه ای است که به دوران شوروی سابق بر می گردد؛ شوروی سابقی که پوتین یک بار، از فروپاشی آن به عنوان بزرگترین فاجعه قرن گذشته یاد کرد. پس آیا می توان گفت انگیزه وی بازگرداندن آنچه در قبل وجود داشت، به روسیه فعلی است؟ می دانید همه اینها فرضیه است. انگیزه های زیادی وجود دارد. قطعاً او درباره بسیاری از مسائل با ما موافق بوده و درباره مسائل دیگر با ما اختلاف نظر داشته است.
به بیان دقیق تر، ما همکاری بسیار مؤثری داشته ایم - سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه و من- همچنین لاوروف در کار خود حرفه ای است و فرد باهوش و توانمندی است؛ او به دنبال تامین منافع کشورش است و من نیز به دنبال تامین منافع کشور خودم هستم. همچنین ما توانستیم زمینه مشترک پیدا کنیم و درباره توافق هسته ای ایران همکاری مؤثری داشته باشیم. در این زمینه، روسیه مسئولیت های بزرگ را در تلاش برای دستیابی به توافق و اجرای مؤثر آن بر عهده گرفت. ما با روسیه درباره خارج کردن تسلیحات شیمیایی از سوریه، شماری از توافق های مربوط به محیط زیست - توافق پاریس، توافق هواپیمایی، توافق HFC ، توافق بر سر ایجاد یک منطقه دریایی حفاظـت شده در اقیانوس اطلس، و نیز درباره کره شمالی همکاری مؤثری داشتیم.
بنابراین می توانم به شما فهرستی طولانی از مسائلی را ارائه کنم که روسیه و پوتین زمینه (تفاهم) مشترک با آمریکا داشتند و درباره آنها با آمریکا همکاری کردند. اما به طور قطع در خصوص اوکراین، اجرای توافقنامه مینسک و سوریه، با وجود تلاش هایی که صورت گرفت، قادر به دستیابی به زمینه (تفاهم) مشترک نبودیم، و اینها مشکلاتی است که احتمالاً در دولت بعدی ادامه خواهد یافت.
امیدوارم دولت بعدی با هدف آشکار تلاش برای یافتن زمینه های مشترک
بیشتر، بدون رها کردن ارزشها و اصول اساسی که در کانون سیاست خارجی آمریکا
قرار دارد، رویکردی راهبردی در قبال روسیه اتخاذ کند.
آیا شما در این باره نگران هستید؟ شما با رکس تیلرسون که به جای شما انتخاب شده است، گفتگو کرده اید. آیا او هم نظر شما را درباره مقاصد و نیات روس ها روسیه دارد؟
در واقع قرار است ما هفته آینده با هم گفتگو کنیم و من این فرصت را
خواهم داشت تا نظر او را بدانم و به این مسائل بپردازم. بنابراین در حال
حاضر نمی توانم درباره رویکرد احتمالی وی یا نظر وی در این باره اظهارنظر
کنم. فقط می توانم بگویم که به عقیده من، هنوز این فرصت و امکان وجود دارد
که ترامپ، رئیس جمهور بعدی تلاش کند به روسها نزدیک شود و ببیند که آیا
آنها می توانند این پیشنهاد را بررسی کنند که آیا قادریم مسائلی پیدا کنیم
که بتوانیم بر سر آن توافق کنیم؛ و شاید (توافق بر سر) برخی مسائلی که هر
چند ممکن است درباره آن هم عقیده یا مخالف باشیم، اما جهان را به مکان
بهتری تبدیل می کند، چرا که باعث می شود با طرح های سایبری یا روش های دیگر
اقدام به حمله نکنیم، به سمت رویارویی خطرناک تر در اروپا، در کشورهای
مجاور روسیه، یا در خارومیانه (غرب آسیا) و سوریه، یا اوکراین پیش نرویم.
اما در این مقطع شما نگران این نیستید که ممکن است دولت بعدی بی تجربه باشد.
جان
کری: خب من هم مثل خیلی ها، سؤال هایی در ذهنم دارم، اما به عنوان وزیر
خارجه درست نیست که به طور علنی گمانه زنی کنم یا درگیر این شوم که هر روز
نظر خود را تغییر دهم. نمی خواهم این کار را بکنم. فکر می کنم این درست
نیست. به نظر من، امکانات روشن و راهبردی وجود دارد که اگر دولت جدید آنها
را به درستی دنبال کند، می تواند دریچه های همکاری و کاهش تنش ها را
بگشاید، و نیز شاید بتواند بررسی کند که آیا امکان بهبود بیش از پیش روابط
وجود بین ما وجود دارد یا خیر. این امر مستلزم تلاش زیادی خواهد بود. این
کار آسانی نخواهد بود، و باید به شیوه ای قابل راستی آزمایی، واقعی و بدون
دست برداشتن از اصول و ارزش های آمریکا در طول این روند انجام شود. همچنین
ما باید منتظر بمانیم و به دولت بعدی زمان و فرصت کافی بدهیم تا تلاش خود
را برای این کار بکند.
دیروز با جو بایدن، معاون رئیس جمهور درباره سوریه گفتگو کردم. از او پرسیدم که آیا وضعیت فعلی بحران سوریه به منزله شکست آمریکاست. پاسخ وی منفی بود. حال همان سؤال را از شما می پرسم. آیا این اوضاع، دست کم علاوه بر اینکه فاجعه ای انسانی است، به منزله فرصت بزرگ از دست رفته آمریکا برای شکل دادن به تحولات در این بخش از جهان نیست؟
خب ما تا حدی به رویدادها شکل دادیم. قطعاً اینکه آیا تلاش برای شکل دهی این تحولات کافی بود یا خیر، و اینکه آیا گزینه های معینی که می توانست اوضاع را به روش دیگری شکل دهد اتخاذ شد یا خیر، جای بحث دارد. اما من با معاون رئیس جمهور درباره این واقعیت هم عقیده ام که ما نتوانستیم طرف ها را وادار به توافق کنیم و آنها نظرهای متفاوتی داشتند، و این مایه یاس است، اما فکر نمی کنم که این به منزله نوعی شکست برای ما باشد. یک ضرب المثل قدیمی هست که می گوید که شما می توانید یک اسب را لب آب ببرید، اما نمی توانید آن را وادار به آب خوردن کنید.
در این مورد هم ما طرف ها را تا لب آب (پیشنهاد صلح و یک روند) بردیم.
ما از طریق «گروه بین المللی حمایت از سوریه» این پیشنهاد را مطرح کردیم -
ما ایران را پای میز مذاکره آوردیم، روسیه را پای میز مذاکره آوردیم، ما
تضمین هایی در این باره داشتیم که اسد اقدامات مشخصی را صورت خواهد داد.
اما او این کار را نکرد. وی تصمیم گرفت که این کار را نکند. بنابراین، در
واقع روس ها در سوق دادن اسد به سمتی که به گفته آنها او می خواست در پیش
گیرد، شکست خوردند. ایرانی ها هم در پیش بردن روندی که گفته بودند پیش
خواهند برد، شکست خوردند، چرا که به تقویت اسد به شیوه هایی ادامه دادند که
فراتر از توافقی بود که در ژنو برای دستیابی به راه حلی سیاسی حاصل شده
بود.
پس ببیند آیا (با توجه به آنچه گفته شد، کل این روند شکست خورد؟
آیا جامعه بین المللی در حل آن شکست خورد؟ بله، به شدت. اما آیا این شکست
مختص آمریکا بود؟ تاریخ درباره گزینه هایی که اتخاذ شد یا نشد و می توانست
نتیجه را تغییر دهد، قضاوت خواهد کرد، اما فکر نمی کنم در خصوص حل نشدن این
مشکل، فقط ما مقصر شناخته شویم.
آیا اوضاع فعلی سوریه منافع آمریکا را تامین می کند؟
جان کری: خیر، اوضاع فعلی سوریه در جهت منافع هیچ کشوری نیست. اوضاع سوریه یک فاجعه است. بدترین فاجعه انسانی از زمان جنگ جهانی دوم است و همانطور که گفتم، به منزله شکست کل جامعه بین المللی در حل آن است، و فاجعه ای برای مردمی است که در کانون این (بحران) گرفتار شده اند. اما من به خاطر آنچه دولت ما انجام داده است و آنچه هر روز در تلاش برای دستیابی به آتش بس انجام داده ایم، افتخار می کنم. من به همکاری هایمان با گروه بین المللی حمایت از سوریه افتخار می کنم، و متاسفم که نتوانستیم در گردهم آوردن طرف ها در ژنو موفق شویم، اما من به شدت باور دارم که در ماههای آینده شاهد تحقق این امر خواهیم بود، و آن دستیابی به چارچوبی خواهد بود که در نهایت، ساختاری است که صلح سوریه در قالب آن ایجاد می شود.
می خواهم به چند کشور دیگر از جمله اسرائیل اشاره کنم. شما در سخنرانی که ایراد کردید، سیاست اسرائیل را مورد توجه بسیار زیادی قرار دادید و درباره شهرک سازی ها صحبت کردید. درست پس از آن، آنها، اسرائیل، اعلام کرد که شهرک سازی ها را گسترش می دهد. ما نگرش رئیس جمهور بعدی را درباره اسرائیل می دانیم. سؤال من این است که آیا به عنوان وزیر خارجه، درخواستتان بی ثمر بود؟
خیر، من اینطور فکر نمی کنم. به هیچ وجه اینطور فکر نمی کنم. همچنین اظهارنظرهایی که از نقاط مختلف جهان، و حتی از افرادی در اسرائیل و آمریکا دریافت کرده ام که اهمیت زیادی به اسرائیل می دهند، نشان می دهد برداشت آنها این است که کاری که من انجام دادم، بیان حقیقت درباره سلسله انتخاب های مهمی است که باید برای حفاظت از اسرائیل و منطقه در برابر امکان دیرینه گام برداشتن در مسیر اشتباهی صورت گیرد که ممکن است پیامدهای بسیار جدی داشته باشد.
من به عنوان کسی صحبت کردم که اهمیت زیادی به اسرائیل می دهد. من به اسرائیل به عنوان سناتوری اهمیت می دهم که 28 سال در حمایت از اسرائیل رای داد. من به اسرائیل به عنوان وزیر خارجه ای اهمیت می دهم که چهار سال برای حفاظت از اسرائیل در همه مجامع تلاش مجدانه کرد؛ مجامعی که در آنها اسرائیل هدف (انتقاد) کشورهای دیگر قرار گرفت و ما تنها حامی و تنها کشوری بودیم که در کنار آن ایستادیم. اما ما همواره -اعم از دولت های جمهوریخواه و دموکرات- با شهرک سازی های (اسرائیل) مخالف بوده ایم.
همه دولت هایی که در آمریکا روی کار آمده اند، اعلام کرده اند که شهرک
سازی ها مانعی در مسیر صلح است و اعتبار قانونی ندارد. ما کار جدیدی
نکردیم، و فقط تاکید کردیم که قصد نداریم دست روی دست بگذاریم و نظاره گر
حرکت در مسیری باشیم که به نظر ما برای اسرائیل خطرناک است، احتمال دستیابی
به صلح را کاهش می دهد، امکان بروز درگیری را افزایش می دهد، و با ارزش ها
و منافع آمریکا که دولت های دموکرات و جمهوریخواه در طول تاریخ آمریکا
اعلام کرده اند، کاملاً مغایر است.
می خواهم درباره چند کشور از شما سؤال کنم، چرا که در حال حاضر تحولات زیادی در نقاط مختلف جهان رخ داده است. به نظر شما اوضاع عراق در چهار، پنج سال آینده چگونه خواهد بود؟ به عقیده شما اوضاع افغانستان به چه سمتی پیش می رود؟ آیا شما نتایج خوبی را در این کشورهایی که آمریکا توجه و منابع زیادی صرف کرده است، پیش بینی می کنید؟
به نظر من چنین امکانی وجود دارد. احتمال مشاهده نتیجه ای خوب را پیش بینی می کنم. اما این امر در نهایت به سران و مردم این کشورها بستگی دارد. شما می توانید هر چه در توان دارید برای فراهم کردن فرصت برای مردم انجام دهید، اما نمی توانید تضمین کنید که آنها انتخاب درستی می کنند و این فرصت را غنیمت می شمارند. من به خاطر آنچه در عراق انجام داده ایم، افتخار می کنم. عراق دو سال پیش به شدت تهدید می شد. داعش مشغول پیشروی در سراسر عراق بود. پرچم های سیاه این گروه در (برخی مناطق عراق) برافراشته شده بود. کاروان های بزرگی از خودروهای تویوتای داعش در عراق مستقر شده بود.
آنها بدون وقفه در حال پیشروی به سمت بغداد بودند. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا تصمیمی شجاعانه و فوری گرفت، هواپیماهای مان را اعزام کرد، و از پیشروی آنها به سوی بغداد جلوگیری کرد - از بغداد حفاظت کرد- و ارتش عراق را بازسازی کرد. مردم آمریکا از عراق حمایت کردند. و هم اکنون عراق بیش از 60 درصد مناطقی را که داعش گرفته بود، بازپس گرفته است. ما شاهد آزادسازی تکریت بوده ایم. ما شاهد بازگشت 95 درصد از ساکنان به این شهر بوده ایم.
ما شاهد آزادسازی فلوجه بوده ایم. فکر می کنم تاکنون بیش از حدود 100 هزار نفر از مردم فلوجه به این شهر بازگشته اند. هم اکنون ما شاهد این هستیم که موصل در آستانه آزادسازی است، و مناطقی از بخش شرقی این شهر آزاد شده است، آنها (نیروهای عراقی و متحدانشان) در حال پیشروی هستند، و در نهایت داعش شکست خواهد خورد. این خلافت جعلی در آستانه فروپاشی است، و ما امیدواریم که در نهایت، توانایی عراقی ها و سوری ها را به آنها بازگردانیم تا قادر باشند درباره آینده کشورشان تصمیم گیری کنند. این بهترین کاری است که از عهده آمریکا بر می آید.
در حال حاضر، ما نمی توانیم این نتیجه را تضمین کنیم، اما ما توانسته
ایم تضمین کنیم که به ارزش ها و منافعمان برای داشتن عراقی باثبات، و در
نهایت فراهم کردن مقدماتی که موجب برقراری صلح در سوریه شود، پایبند بوده
ایم.
ما در سوریه حدود 35 درصد مناطقی را که تحت کنترل داعش بود، بازپس
گرفته ایم، و مطمئنم این یکی از فرصت هایی موجود برای دولت جدید است - اگر
آنها به درستی روی اوضاع کار کنند، این امکان وجود دارد که قادر باشند برای
انتقال قدرت در سوریه، فراهم کردن زمینه برای اینکه مردم سوریه دولت آینده
شان را خودشان انتخاب کنند و در بیرون راندن افراط گرایان، به ویژه پایان
دادن به تهدید داعش متحد شوند، همکاری مؤثری داشته باشند.
در افغانستان هم، این خود افغان ها هستند که باید (درباره آینده کشورشان) تصمیم گیری کنند. ارتش باید در برابر طالبان بایستد و با آن مبارزه کند. این فرصت به آنها داده شده است. ما در کنار آنها خواهیم ایستاد. جامعه بین المللی به حمایت از آنها ادامه می دهد. بر قول هایی که در بروکسل به آنها داده شد، تاکید دوباره شده است. من هنوز امیدارم. اما این بستگی به تصمیم هایی دارد که در ماهها و سال های آینده اتخاذ خواهد شد.
می خواهم درباره دو موضوع دیگر از شما سؤال کنم. چین به عنوان بزرگترین تهدید یا چالش درازمدت علیه آمریکا قلمداد می شود. به عقیده شما، آیا آمریکا باید بیشتر نگران مسائل تجاری و ارزی مرتبط با چین باشد و بیشتر روی این مسائل تمرکز کند، یا توسعه نظامی چین و مسائل مربوط به دریای چین جنوبی؟
ما با چین برای دستیابی به تفاهم و یافتن راههای مدیریت اختلافات تلاش بسیار بسیار زیادی کرده ایم، به طوری که تا حد ممکن با آنها همکاری می کنیم تا بتوانیم راهی برای همکاری (بیشتر) پیدا کنیم، و خوشبختانه ما اجازه نمی دهیم اختلافات به رویارویی بزرگ و جدی تبدیل شود. فکر می کنم در خصوص دریای چین جنوبی ما به صراحت اعلام کردیم که به حاکمیت قانون در آنجا باور داریم، حق آزادی ناوبری را حفظ خواهیم کرد و هیچ اعتقادی به این نداریم که دریای چین جنوبی باید نظامی شود. همچنین ما درباره این موضوع با چینی ها تعامل بسیار زیادی داشته ایم. فکر می کنم ما قادر به همکاری بسیار مؤثر با آنها برای تشدید فشار بر کره شمالی بوده ایم. در خصوص کره شمالی ما هنوز به آنچه می خواستیم دست نیافته ایم.
ما معتقدیم که چین می تواند تلاش بیشتری بکند، اما ما نیز برای تغییر
رفتار کره شمالی در حال تقویت تلاش های خود هستیم. ما در بخش سایبری پیشرفت
هایی حاصل کرده ایم. در توازن دوباره در آسیا پیشرفت کرده ایم. ما فرصتی
برای دستیابی به توافق تجاری بزرگی داشته ایم که ممکن است تصویب شود. ما
هنوز امیدواریم با وجود همه اختلاف نظرهایی که دولت جدید درباره این توافق
خاص دارد، این توافق به شیوه هایی مورد تایید قرار گیرد و زمینه هایی را
برای ایجاد تغییرات جزئی فراهم کند.
اما به طور کلی، فکر می کنم چین
بسیار بلندپرواز است و دامنه منافع اقتصادی آن بسیار وسیع است. همچنین این
کشور در حال گسترش دامنه فعالیت خود در آفریقا و بسیاری از دیگر نقاط جهان
است، چرا که جمعیتی یک میلیارد و 300 میلیون نفری با میل و نیاز گسترده به
منابع دارد، و چالشی که پیش روی دولت بعدی خواهد بود، احتمالاً این است که
چین این وضعیت را به چه شیوه هایی مدیریت می کند که در نظم و ساختار اوضاع
اختلال ایجاد نکند و سلطه جویانه و چالش برانگیز نباشد.
اما ما راهی برای همکاری مؤثر با چین در زمینه آن مسائل منطقه ای و بین المللی پیدا کردیم. چین در بحث های ما با ایران یک شریک بود، و مانند روسیه یاری بخش بوده و مسئولیت های خود را پذیرفته است. بنابراین ما ثابت کرده ایم که راههایی برای سودمند و سازنده بودن وجود دارد، اما در عین حال زمینه هایی وجود دارد که در آن اختلاف نظر داریم و باید راههایی برای مدیریت آنها پیدا کنیم.
سؤال آخر. شما به عنوان سخت کوش ترین وزیر خارجه ای قلمداد می شوید که تاکنون دیده ایم. شما در واقع با همه مشکلاتی که در نقاط مختلف جهان بروز کرده است سر و کار داشته اید یا به آن مناطق سفر کرده اید. ساعت های زیادی را به شغلتان اختصاص دادید و همواره در سفر بودید. حال که به زودی از این سمت کنار می روید، بیش از همه به خاطر چه چیزی افتخار می کنید و بیشترین چیزی که به خاطرش متاسفید چییست؟
صادقانه بگویم که به موضوعاتی که مایه نومیدی من است، نمی پردازم. مسائلی هست. ما درباره برخی مسائلی که انجام نشد صحبت کردیم. اما من به این وزارتخانه بسیار افتخار می کنم. فکر می کنم ما نسبت به هر زمان دیگر در طول تاریخ آمریکا، با مناطق و بحران های بیشتری در جهان سر و کار داشته ایم، و در آن مناطق هم تاثیرگذاری بیشتری (نسبت به دولت های قبلی) داشته ایم. شما می توانید این تاثیر را در نقاط مختلف جهان ببنید: - دریای چین جنوبی، کره شمالی، ژاپن، کره جنوبی (مکانی که روابطمان را در آن تقویت کرده ایم)، توازن دوباره در آسیا، آنچه توانستیم برای جلوگیری از شیوع ابولا و ریشه کن کردن آن در سه کشور غرب آفریقا انجام دهیم، آنچه توانستیم در ارتباط با ایدز انجام دهیم - تولد نخستین نسل از کودکانی که ایدز ندارند-، آنچه ما توانستیم در حفظ دولتی در افغانستان انجام دهیم که پس از انتخابات در معرض خطر سرنگونی بود، متحد کردن یک دولت وحدت و تقویت دوباره پایبندی آنها به پیشرفت کشورشان، توانایی در پیشبرد تلاش ها برای خارج کردن تسلیحات شیمیایی از سوریه، دستیابی به توافق هسته ای با ایران، دستیابی به توافق پاریس درباره مقابله با تغییرات آب و هوایی- که مهم ترین توافق جهانی در زمینه یکی از مهم ترین چالش های پیش روی ما در جهان است-، دستیابی به توافق هواپیمایی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای به این دلیل که هواپیماها در مجموع از نظر میزان انتشار گازهای گلخانه ای به اندازه دوازدهمین کشور بزرگ جهان سهم دارند، دستیابی به توافق کیگالی درباره مواد سردکننده HFCs به طوری که در واقع، در صورت اجرای کامل آن، ما می توانیم افزایش دمای کره زمین را در سطح نیم درجه سانتیگراد حفظ کنیم، تقویت اروپا، ایستادن در برابر روسیه در خصوص موضوع اوکراین.
آیا فکر می کنید با این اقدامات اعتبار کسب کرده اید؟
من
این مسائل را بر اساس این ارزیابی نمی کنم که آیا موجب اعتبار ما شده است
یا خیر. اینها مسائلی هستند که واقعی اند. اینها اتفاقاتی است که رخ داده
است، و به عقیده من جهان امن تر شده است - به این خاطر که ما سلاح هسته ای
را از بین برده ایم، به خاطر اینکه به این توافق جهانی درباره مقابله با
تغییرات آب و هوایی دست یافته ایم، به خاطر اینکه به این اهداف رسیده ایم،
به خاطر اینکه ابولا را ریشه کن کرده ایم، به خاطر اینکه در نیتجه نهادینه
کردن تلاش هایمان توانایی مقابله با تهدید بیماری های واگیر را تقویت کرده
ایم. فکر می کنم جهان بدون ایران مسلح به سلاح هسته ای امن تر است. اگر
توافقنامه پاریس را به طور کامل اجرا کنیم، امکان این وجود دارد که جهان
امن تر شود.
بنابراین، بله، من فکر می کنم به طور کلی دولت اوباما و اقداماتی که وی روی آنها متمرکز شد، در راستای نیاز ما به حفاظت از منافع آمریکا، حفظ ارزش ها، و تاکید بر ارزش های ما، و برای حمایت از نسل های آینده بوده است.