این روانشناس ادامه داد: گاهی والدین هنگام بازی با بچهها خود را به گریه میزنند و یا وانمود میکنند که خسته و غمگین شدهاند. والدین این حالت را نوعی بازی قلمداد میکنند و نمیدانند که فرزندانشان تا چه حد دچار عذاب وجدان میشود و حتی ممکن است در طول سالهای جوانی، فریب گریهها و اندوه افرادی را بخورد که برای سلامتی روح و روانش نقشه کشیدهاند.
وی تصریح کرد: بسیاری موارد ما بدون منظور، به شوخی و یا از روی خساست به کودکمان میگوییم که پول ندارم تا اسباببازی دلخواهت را بخرم و یا اینکه اگر پول داشتم غذای بهتری برایت درست میکردم، در واقع ما با ابراز این جملات بدون شک درون کودکانمان حفرهای ایجاد میکنیم که شاید هیچگاه پر نشود و کودکمان همیشه با خود اینطور بیندیشد که پدر و مادرم در رنج و عذاب زندگی میکنند و هیچوقت از ته دل خوشحال نیستند.
منصوری تاکید کرد: البته این به معنی آن نیست که کودکانمان را لوس بار بیاوریم و هر چیزی را که طلب میکنند تهیه کنیم. بلکه بهتر است هیچگاه دروغگو نباشیم و اگر واقعا پول نداریم برایش توضیح دهیم که این ماه اینطور شده، پولمان را برای مسئله دیگری لازم داشتیم و بدون شک روزهای بهتر از راه میرسد، چراکه همه ما در حال تلاش برای دستیابی به زندگی بهتر هستیم و زندگی همه انسانها بالا و پایین دارد؛ در واقع با این توضیحات بدون اینکه مظلومنمایی کرده باشیم، فرزندمان را آگاه و فهیم بار آوردهایم.
این روانشناس خاطرنشان کرد: هرگز نباید از کودک خود انتظار بیاندازه داشته باشیم. انتظار والدین از فرزند باید در حد توان او باشد، چراکه انتظار بیش از حد از فرزندان باعث لطمههایی گاه جبرانناپذیر به کودک میشود. از اینرو باید همیشه توجه داشته باشیم که توان فرزندمان چقدر است و ممکن است بدون توضیحات و تنها با تکیه بر ظاهر، ما را در بوته سنجش قرار دهد. همچنین فرزندی که با احساس گناه بزرگ میشود هرگز روی آرامش واقعی را نمیبیند و مدام دلواپس اطرافیانش خواهد بود.