آفتابنیوز : منتشرکنندگان تراکتها هم خودشان را اینگونه معرفی کرده بودند: «پویش بزرگ مردمی حمایت از خادم امام رضا(ع) در انتخابات ریاستجمهوری». روی این تراکتها نوشته شده بود: «خدا را شکر رئيسی آمد». شاید برخی افراد حاضر در مسجد هم میدانستند این اقدام میتواند به نوعی تبلیغات زودهنگام انتخاباتی تلقی شود و به همین خاطر اقدام به جمعکردن آنها میکردند.
به گزارش آفتابنیوز؛ حجتالاسلام «سیدابراهيم رئيسي»، توليت آستان قدس، روز یکشنبه در بیانیهای از کاندیداشدن خود در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری خبر داده بود. طبق «ماده ٦٦» قانون انتخابات، «فعاليتهاي انتخاباتي نامزدهاي رياست جمهوري رسما از تاريخ اعلام اسامي آنان به وسيله وزارت كشور آغاز و تا ٢٤ ساعت قبل از شروع اخذ رأي، خاتمه ميپذيرد».
تراکتهای «پویش بزرگ مردمی حمایت از خادم امام رضا(ع) در انتخابات ریاستجمهوری» دوشنبه ٢١ فروردین در حالی در مسجد محل سخنرانی «رئيسی» پخش شده بود که هنوز ثبتنام از نامزدهای انتخابات شروع نشده بود که وزارت کشور بخواهد اسم نهایی نامزدها را اعلام کند؛ اما تراکتهای «خدا را شکر؛ رئيسی آمد»، در دست برخی افراد حاضر در محل بود.
حضور معاونان دولت احمدینژاد
قرار بود تولیت آستان قدس پس از نماز مغرب و عشا، در مسجد «حوری» سخنرانی کند. همزمان با اذان مغرب، مسجد نیمهخالی، پر شد. پیش از آغاز نماز جماعت، «حسین اللهکرم» هم در مسجد دیده شد. پس از نماز، برخی مسجد را ترک کردند و برخی دیگر وارد شدند و جا بازتر شد. هنوز رئيسی نیامده بود؛ ولی تراکتهای «رئيسی آمد» دیده میشد. چند نوجوان این تراکتها را در دست داشتند. وقتی از آنها پرسیده شد چه کسی اینها را به شما داده، نمیدانستند و فقط گفتند یک آقایی اینها را داد. یک ربع، بیست دقیقه بعد، یک آقایی هم آمد و تراکتها را از دست آنها گرفت؛ آنها هم با لبخند تراکتها را دادند.
پس از نماز، حاضران منتظر ورود رئيسی بودند؛ ولی یک مداح آمد و مشغول مولودیخواندن شد. مولودی هم تمام شد؛ ولی رئيسی نیامد؛ اما «محمدرضا میرتاجالدینی»، از معاونان دولت احمدینژاد، وارد مسجد شد. «محمدعلی رامین»، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد دولت احمدینژاد، هم در مسجد حاضر شد و کنار میرتاجالدینی نشست. در همین حولوحوش بود که یک روحانی آمد و مشغول سخنرانی شد. اواسط سخنرانی او بود که اعلام شد رئيسی به مسجد رسیده. خبرنگاران داخل مسجد جلوی در اصلی منتظر ورود رئيسی بودند؛ ولی او از در پشتی وارد شد. خبرنگاران و بخشی از حاضران به آن سمت رفتند. شعارهایی از سوی حاضران داده شد: «صلی علی محمد؛ یاور رهبر آمد»؛ «صلی علی محمد؛ بوی بهشتی آمد»؛ «صلی علی محمد؛ خادم ملت آمد».
رئيسی با همراهانش بین خبرنگاران و برخی حاضران به سمت جلوی مسجد رفت. هنگام عبور در طول مسجد، ازدحام زیاد و یکی از شیشههای آبدارخانه مسجد خرد شد. رئيسی و همراهانش در نهایت به محل سخنرانی رسیدند. جایگاه سخنرانی رئيسی، یک چارچوب چوبی مانند بود که بر دیوار آن عکسهای امام، رهبری و شهدا نصب شده بود. رئيسی بر صندلی که جلوتر از چارچوب قرار داشت، نشست و یک میکروفون را در دست گرفت و سخنانش را آغاز کرد: «در این مجلس و این مسجد، من به دعوت امام جماعت محترم و برای سیزدهم رجب روز ولادت امیرمؤمنان(ع) آمدهام و بنایم فقط عرض ارادت به امیرمؤمنان است. بحث دیگری جز موضوع بسیار مهم و محوری حضرت علی(ع) نخواهم داشت؛ بنابراین در این چند دقیقه عرض سلام میکنم خدمت امیرالمؤمنین؛ مسائل دیگر را در زمانهای دیگر میشود بیان کرد. این زمان مناسب این بحث نیست؛ بنابراین با ارادتی که به همه دوستان و عزیزان دارم، عرض میکنم بنای مطالب و عرض بنده، فقط حول محور شخصیت امیرمؤمنان خواهد بود. آنهم یک سخن کوتاه؛ انشاءالله در فرصتهای بعدی اگر عمری باقی ماند، سخنانی خواهیم داشت».
ضرغامی هم رسید
او پس از این توضیحات وارد بخش اصلی سخنانش شد. او گفت: «اگر انسان بخواهد خودش و جامعه را از همه آسیبها حفظ کند، باید پیرو آن آقایی باشد که فرمود ای مالک مردم دو جورند؛ یا در دین با تو برابر و همکیشاند یا در آفرینش و خلقت با تو همآفرینشاند. ما پیرو آن آقایی هستیم که در عبودیت در قله، در مردمداری، در مبارزه با ظلم و فساد در صدر است. ما پیرو آن آقایی هستیم که انسان فکر نمیکند وقتی در مقابل یک یتیم، بینوا و مستمند میایستد، همان آقایی است که در مقابل فاسدین و ناکثین ایستاده است».
اواسط سخنرانی رئيسی بود که «عزتالله ضرغامی»، از نامزدهای «جمنا» و رئيس اسبق سازمان صداوسیما، از همان دری که رئيسی آمد، وارد مسجد شد. او جلوی مسجد رفت و نزدیکیهای صندلی رئيسی نشست. هنگام نشستن، دستی بالا برد و سلامعلیکی با رئيسی کرد. پس از آن، رئيسی هم سخنانش را ادامه داد. باز هم تراکتهای «خدا را شکر رئيسی آمد» بین حاضران دیده میشد؛ چندین نفر در نقاط مختلف مسجد، تراکتها را بالا گرفتند که تعدادی از آنها از سوی برخی افراد جمع شد.
رئيسی سخنانش را ادامه داد: «ما پیرو آقایی هستیم که در برابر قاسطین، مارقین و ناکثین قاطعانه ایستاد. همین آقا وقتی در برابر محرومان و یتیمان جامعه قرار میگرفت آدم فکر نمیکرد که ایشان همان آقا باشد».
این جملات را در بخشهای پایانی سخنانش گفت و در آخر باز هم تأکید کرد که سخنرانیاش فقط مربوط به امام علی(ع) است: «بحث امشب درباره امیرالمؤمنین(ع) است. نمیخواهم بحث دیگری جز امیرالمؤمنین(ع) داشته باشم اما در آینده اگر عمری باقی بود و توفیق شد، در زمان دیگر عرایض و نکاتی باشد، صحبت خواهیم کرد اما این جلسه مربوط به امیرالمؤمنین(ع) است».
پایان جلسه
جلسه تمام شد و رئيسی که از در پشتی وارد شده بود، از در اصلی مسجد خارج شد. بخشی از جمعیت داخل مسجد، در بلوار قیام ایستاده بودند. خبرنگاران هم منتظر خروج رئيسی بودند تا سؤالهایشان را از او بپرسند. بلوار قیام به علت اجرای پروژه شهری باریک شده بود؛ به اندازه پارککردن یک خودرو و عبور یک خودرو دیگر. خودروهایی که قرار بود رئيسی را سوار کنند، جلوی مسجد آمدند. در بین فشار جمعیت حاضر که سعی میکردند خودشان را به رئيسی برسانند، همراهانش او را همراهی میکردند. او خواست سوار پژوی اولی شود، ولی یک نفر از تیم همراه رئيسی با صدای بلند گفت که «عقبی را سوار شوید». رئيسی را به پژوی دوم رساندند و سوار شد. خودروی حامل رئيسی از بین جمعیت حاضر در بلوار باریکشده قیام، عبور و محل را ترک کرد؛ بدون ایجادشدن فرصت پاسخگویی به سؤالات خبرنگاران. هرچند حضور رئيسی در تهران آن هم شب قبل از آغاز ثبتنام ریاستجمهوری، این احتمال را به وجود آورد که او احتمالا سهشنبه برای ثبتنام به وزارت کشور میرود، ولی او روز سهشنبه در مشهد بود و برای ثبتنام باید تا پایان فرصت ثبتنامها یک روز دیگر به تهران بیاید تا راهی ستاد انتخابات شود.
روی دیوارهای کنار مسجد پوسترهای برنامه سخنرانی رئيسی نصب شده بود؛ البته منحصر به آنجا نبود؛ چند خیابان پایینتر و حوالی میدان خراسان روبهروی «حسینیه پیروان حضرت مهدی(عج)» هم پوسترهای سخنرانی دیده میشد؛ سخنرانیای که سخنرانش تأکید داشت فقط با محوریت امام علی(ع) است و نه بحث دیگر، ولی تراکتهای «پویش بزرگ مردمی حمایت از خادم امام رضا(ع) در انتخابات ریاستجمهوری» بین حاضران دیده میشد.
منبع: شرق
طرفدار آزادی بیانی ثبت کن
ولی در صورتی که عیارش نزد مردم معلوم شد
( فقه و مباني حقوق اسلامي ) همون اول صدا وسيما اين كار را كرد هم گفت وهم نوشت. كه چي؟! لابد خودشون اينگونه مي خوان!
مرد بسیار باتقوایی است.
جانباز شیمیایی و مرد اخلاقی
اما خب معلوم نیست هیچی