آفتابنیوز : بهترین شاخص و معیار برای شناخت و ارزیابی نامزدها، کارنامههاست. اگر از نوابغ و استثناءها بگذریم، در نظام آموزشی کارنامه تحصیلی معرف مناسبی برای سنجش میزان موفقیت افراد در فراگیری دانش است. در کارنامه آموزشی، فهرستی از دروس را ردیف میکنند و نمره و امتیاز فرد را پس از آزمونی شفاهی و کتبی و تجربی در برابرش قرار میدهند. اگر نامزدهای ریاستجمهوری را هم به همین شیوه با کارنامههایشان ارزیابی و سپس برای رأیدادن انتخاب کنیم، هم خردمندانه تصمیم گرفتهایم و هم رضایت خاطر بیشتری خواهیم داشت.
اما ببینیم در ردیفهای کارنامه نامزدها چه دروس اختصاصی یا عمومی باید بنویسیم و آنها را باتوجه به چه معیارها و شاخصهایی باید بسنجیم. درس نخست را شاید بتوان تجربه و تخصص نوشت. ریاستجمهوری امری اجرایی و مدیریتی است. مدیریتی نه در مقیاس یک اداره، شرکت، سازمان یا حتی وزارتخانه، بلکه در سطح اداره یک نظام، یک کشور و مدیریت امور اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی در مقیاس ملی. باید دید آنکه خود را برای پذیرش چنین مسئولیتی نامزد کرده است، چه تجربه و سابقهای در مدیریت امور اجرایی دارد و طراحی و پیشبرد چند برنامه را که به اهداف مشخصی تحقق بخشیده است، برعهده داشته است؟ چه رشد و پیشرفتی در حوزه مسئولیتهایش به دست آمده است؟ آمار و ارقام ناشی از عملکرد مدیریتی وی چیست؟ کجاست؟ چه تناسب و سنخیتی بین مسئولیتهای قبلیاش- اگر که تاکنون در قوای دیگری بر سر کار بوده است- با قرارگرفتن در منصب ریاستجمهوری دارد؟ ارتقاي مدیریتی وی، به تعبیری آسانسوری و حاصل رفاقتها و حضور در باندها بوده یا با خلاقیتها و کارآفرینیهایش درخشیده و به صورت پلکانی و تدریجی ترفیع مقام یافته است؟ اهمیت توجه به این مولفه از آن جهت است که برخی چون اهل خطبه و خطابه خواندن هستند و فنون سخنوری آموختهاند، در ارایه تصویری از توانمندی خویش و تخریب رقیب، مهارتها دارند. به دانشآموزی ماننداند که انشاي خود را از روی برگه سفید نانوشته میخوانند و آموزگار را هم فریب میدهند.
درس دوم، دانش و معرفت است. اقتضای مسئولیت ریاستجمهوری برخورداری از پشتوانهای غنی از دانش و اطلاعات است. تنوع و تعدد حوزهها و اموری که رئیس دولت باید نسبت به آنها اشراف داشته باشد، تسلط وی بر موضوعاتی که حکم دروس اختصاصی را دارد، الزامی میسازد. دانش اقتصادی، دیپلماسی، مردمشناسی، حقوق و... ازجمله این دروس است. وجه دیگر این شاخص، میزان ژرفانگری و خردمندی نامزدهاست.
برای نمره دادن به این ویژگی نامزدها باید در سخنان و گفتههای آنان اندکی دقت کرد. با کمی تیزهوشی میتوان دریافت که آنچه نامزد میگوید سنجیده و حاصل تأمل و اندیشه شخصی و درونی وی، است یا بیان و تکرار جملهها و پاسخهایی به حافظه سپرده شده است. حرفها نتیجه ذهن خلاق نامزد است یا بستههای کلامی آمادهشده توسط تیم پنهان مدیریت و راهبری نامزد، تا بتواند از پس رقبا برآید؟ و روشن است که این موضوع با مشورتپذیری و داشتن اتاق فکر متفاوت است. این امر دقیقا معرف هویت و شخصیت مستقل نامزدها و میزان وابستگی آنها به جریانها و باندهای قدرت است.
بر فهرست دروس میتوان افزود؛ اما بیایید به دلیل محدودیت نوشته مستقیم به سراغ ردیف آخر کارنامه، یعنی اخلاق و انضباط برویم. فرض کنیم نامزدی برای مسئولیت ریاستجمهوری، تجربه و تخصص لازم را دارد و باهوش و استعداد است. آیا برخورداری از این ویژگیها کفایت میکند؟ به نظر میرسد که ریاستجمهوری را نمیتوان در حد مبصری کلاس تقلیل داد. بهویژه وقتی توصیه میشود که بچه باهوش و درسخوان ولی شیطون کلاس را باید مبصر کلاس کرد تا دست از بازیگوشی و شیطنت بردارد و مسئولیتپذیر و با انضباط شود! در مقام ریاستجمهوری، اخلاق اهمیت ویژهای مییابد. چون سرنوشت یک ملت به وی سپرده میشود و باید برای توسعه و پیشرفت عادلانه جامعه تلاش کند.
آزادیخواهی و مردمداری، راستگویی و درستکرداری، شجاعت و فروتنی، بردباری و بخشندگی برای این مقام و موقعیت، ارزشهایی اساسی و حیاتی است. مدعی ریاستجمهوری نباید ریاکار و دروغگو باشد، اشرافی زندگی کند، فرزندان پورشهسوار داشته باشد و ادعای سادهزیستی کند، در مقام مدیریت امکانات مردمی را در اختیار دوستان و آشنایان و ثروتمندان بگذارد و فریبکارانه از حقوق اقشار فقیر و کمدرآمد سخن بگوید و شهوت مقام، روح وی را ربوده باشد.
در انتخاب نامزدها باید آنها و کارنامه عمل آنها را در دوران مسئولیتهای قبلی -هر کجا که بودهاند- با این ارزشها و ویژگیها محک زد. نامزدی که از دروغگویی پروایی ندارد، برای جلب آرا وعده موهوم میدهد، در ارزیابی رقبا و دولت مستقر انصاف نمیورزد، سنگهای تهمت و اتهام را برای تخریب رقیب پرتاب میکند، قصد فریب ما را دارد. ما هستیم که باید با هوشمندی و هوشیاری فریب نخوریم و از بین نامزدها آگاهانه فردی را انتخاب کنیم که کارنامه پاکتری داشته است.
منبع: شهروند