کد خبر: ۴۴۵۲۰۴
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۱

هر ماری مارمهره ندارد

آخوندی، عباس - نبرد آگاهی و گمراهی: تله پوپولیسم در انتخابات دوازدهم - بخش پنجم
آفتاب‌‌نیوز :
از منظر ارتباطی که بسیار هم مهم است، فهم فرایندهای شکل‌گیری و گسترش حرکت‌های پوپولیستی مستلزم یک تفکیک قاطع بین فرایندهای اقناع‌سازی و فرایندهای اجماع سازی بر مبنای منطق علمی است. پوپولیست‌ها اغلب از توانایی قابل توجهی در اقناع و جلب توجه توده‌ها برخوردارند. لیکن، ضرورتا سخن منطقی بر زبان جاری نمی‌سازند. در برابر، فن‌سالاران اتکای گسترده‌ای بر برنامه‌ریزی علمی دارند، لیکن لزوما قدرت اقناع مردم و ایجاد حرکت اجتماعی را ندارند. در یکی از برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای ریاست جمهوری در سال 1384، مجری از رییس دولت پیشین پرسید که برنامه‌ی شما برای تمرکززدایی چیست. پاسخ هر چند فاقد هرگونه منطق عقلی بود، لیکن از نظر اقناع مخاطب فوق‌العاده بود. وی گفت، ما ابتدا روستائیان را در روستاها تثبیت می‌کنیم، سپس مهاجرت شهر به روستا راه می‌اندازیم و این شدنی است.

هر سه این گزاره‌ها از منظر علمی ناصحیح بود. نه می‌شد روستائیان را در روستاها تثبیت کرد، چون روستاها فاقد چنین ظرفیت اقتصادی نیستند و نه می‌شد طرح مهاجرت شهر به روستا درانداخت و نه شدنی بود هم چنانکه پس از هشت سال نشد و آمار سال 95 کاهش 2درصدی جمعیت روستایی آن را نشان داد. لیکن نحوه‌ی بیان آرام و از موضع یقین و اطمینان گوینده به‌قدری دلنشین بود که مخاطب معمولی قانع می‌شد که این کار شدنی است. خوب بخاطر دارم که در مقابل یکی دیگر از نامزدها، خودش را به آب و آتش می‌زد که اثبات کند که این کار ناشدنی است و اساسا اجرای سیاست عدم تمرکز معادل مهاجرت از شهر به روستا نیست. لیکن هر چه بیشر توضیح می‌‌داد سخنانش برای عامه و حتی مجری نامفهوم‌تر به نظر می‌رسید. عبارت‌های شدنی است و ما می‌توانیم از منظر روانشناسی اجتماعی بسیار اطمینان‌بخش هستند. فراتر آنکه، حسِ خوبِ توانا بودن را به مخاطب می‌دهد. این بیان ارتباطی جانشین تمام فرایندهای علمی و برنامه‌ریزی شد که لزوما افراد فاقد تخصص نمی‌توانستند با آنها ارتباط حسی برقرار کنند. سال 85 نیز جشنِ ما می‌توانیم برگزار شد و هنوز هم در گوشه و کنار بر در و دیوار شهر عبارت ما می‌توانیم مشاهده می‌شود.

با احترام به تمام شخصیت‌هایی که تاکنون اعلام آمادگی برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری‌ کرده‌اند، نگاهی گذرا به مصاحبه‌ها و مطالب ابراز شده از سوی آنان؛ اعم از معتدلان و اصلاح‌طلبان و دیگران مبین این نکته است که تقریبا هیچ‌کدام تفکیک بنیادین بین قانع کننده صحبت کردن و منطقی صحبت کردن را مورد توجه قرار نداده‌اند. لذا پاره‌ای از آنان، با این فرض که اصلی‌ترین معضل کشور اقتصاد است، اظهاراتشان سرشار از تحلیل‌های اقتصادی است که نه تنها عامه مردم، که تحصیل‌کرده‌ها نیز به‌سختی با آن ارتباط برقرار می‌کنند. افزون براین که این تحلیل اساسا صحیح نیست و اگر کشور با مشکل جدی اقتصاد مواجه است، ان معلول است و نه علت. علت 8 سال حاکمیت پوپولیسم، آشوب و بی‌انضباطی پیشین بر کشور است. که ثمری جز توسعه فساد و ناکارآمدی نداشته است. اکنون، تله این است که همین تفکر پوپولیستی به عنوان مدعی طی عملیات جنگ روانی راهبری صحنه تبلیغات انتخاباتی را در دست بگیرد. البته تاحدی هم موفق هستند. چون به مدد شبکه ارتباطی تامین اعتبار شده از سوی منابع عمومیِ غیر قابل نظارت و احساس حاشیه امنیت هر تهمت و افترایی را می‌توانند وارد کنند و هر فضایی را می‌توانند خلق کنند. ولی سرجمع نباید نگران بود و باید به آگاهی مردم اعتماد کرد. مهم این است که فرهیختگانِ کشور در دام نقد سراب نیفتند. پوپولیسم سراب است.

پوپولیسم آشوب و هرج و مرج است. اساسا نظمی نیست که بخواهد مورد نقد قرارگیرد. پاره‌ی دیگر، با یک درک ناقص از سازوکار پوپولیسم، براین باورند که آنان نیز می‌توانند همین روش‌ را اتخاذ کنند، لذا گاهی اقدام به مسابقه در شعار می‌کنند. در این ارتباط فقط یک نکته را متذکر شوم، آقایان حتما داستان مار و مارمهره را شنیده‌اند، لیکن شاید نشنیده باشند که هر ماری مارمهره ندارد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین