در شرایط احراز مقام رئیسجمهوری در قانون اساسی آمده است از جمله مدیر و مدبر بودن اما اینکه مدیریت چیست و مدیر واقعی کیست همواره محل بحث بوده است. صرفنظر از مختصات علمی دانش مدیریت و روشهای تجربی و هنری آن به طور کلی مدیر باید «شخصیت» داشته باشد و بهطور اولی رئیسجمهور مملکت باید دارای این ویژگی مهم باشد.
آفتابنیوز : به گزارش ایسنا، محمود اسعدی با این مقدمه در «خبرآنلاین» نوشت: شخصیت یعنی مجموعه رفتار، گفتار و کردار ثباتیافته یک شخص که منش و روش او را بنمایاند و این در گستره «فرهنگ» معنی مییابد و مجموعه آن «قدرت» پدید میآورد. عشق به مردم و خدمت و شفقت به خلق در شخصیت فرد تجلی میکند و اگر این «محبت» با کارآمدی و خلاقیت همراه باشد حقیقتا مردم از مدیریت عالی نظام بهرهمند میشوند. بنابراین برای کمک به پیدایی چنین شخصیتهایی در جامعه تعامل دوسویه لازم است. نهادهایی باید بخواهند و بتوانند با سعه صدر، بزرگمنشی، سخاوت و بلندنظری به زمینهسازی و تمهید در چنین موقعیتهایی دست یازند.
اگر چنین شخصیتی ظهور و بروز کرد بی هیچ تردیدی باید تمام امکانات و تسهیلات لازم برای اعمال مدیریت آن فرد فراهم شود و از هرگونه تنگنظری و مقایسههای ناروا با دیگران به شدت احتراز گردد. اگر او باید سکاندار هدایت یک ملت شود بدون هیچ ملاحظه بایستی از حداکثر امکانات بهرهمند شود تا در کمال صحت و سلامت بتواند خلاقانه رفتار کند. چگونه است که برای یک مربی فوتبال دهها میلیون دلار هزینه میشود تا تیمی هدایت شود اما برای مهمترین مقام عالی کشور که باید کل مردم را راهبری کند خسّت میکنیم؟
البته این بدان معنی نیست که فخرفروشی و تجملگرایی تبلیغ و ترویج شود بلکه دقیقا بدان معنی است که هر کس به این مقام و موقع رسید و «شخصیت» ویژه پیدا کرد و به گونهای مردم او را برای آن مقام برگزیدند، مردم باید چون «فرزند» خویش بستر لازم برای پویایی، پایایی و تفکر خلاق و مدیریت تحولزایش را فراهم کنند.