آفتابنیوز : پورناظری با متنی که در اختیار رسانهها قرار داده، حمایت خود را از این نامزد انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده است. این آهنگساز و نوازنده در متن یادشده نوشته است:
«بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
انتخابات اخیر ریاست جمهوری و حواشی آن، عاملی شد تا بسیاری از ایرانیان در معرض مباحث سیاسی قرار بگیرند و من هم از این دایره بیرون نیستم؛ بیاغراق از ٢٢ خرداد ٨٨ و بهدلیل فشارهای روانی آن سال، روز و شبی نبوده که بدون رصد اخبار سیاسی گذرانده باشم.
این اتفاق، سویههای گوناگونی داشت؛ از یکسو مواجهه با جهان سیاست و مطالعه و تعمق در مسائل ایران، منطقه و تعاملات جهانی، مرا به شناخت نسبی و تحلیلی از شرایط ایران رساند. از سوی دیگر، این غوطهوریِ ناخواسته در حوض سیاست، دردناک نیز بود؛ بیقراری و ولعی که تنها با بلعیدن اخبار و تحلیلهای سیاسی آرام میگرفت. و این چالش تا هماینک که برای شما مینویسم، روزی مرا به حال خود وا ننهاده است.
من ز جان جان شکایت میکنم
من نیام شاکی روایت میکنم
شرح بالا مقدمهای بود تا بگویم جملاتی که در ادامه میخوانید حرفهایی از سر رفع تکلیف و یا تحت تأثیر موجهای حمایت در انتخابات پیش رو نیست، بلکه نگاهی است متکی بر یک دغدغه مشخص: «منافع ملی» موضوعی که در این سالها برایم بیشترین اهمیت را داشته، سربلندی سرزمینی است که بیگزافه، گهواره تمدن و فرهنگ در این کره خاکی است.
هممیهنان با ارزشم
باید بدانیم که ایران امروز در یکی از حساسترین روزهای عمر کهناش قرار دارد؛ چه از بعد داخلی، چه شرایط اسفناک منطقهای و چه بحرانهای بینالمللی که با آن دست به گریبان است.
به هیچ روی مپنداریم که انتخابات پیشِ رو صرفاً انتخاب یک رییسجمهور برای چهار سال آینده است؛ این انتخاب سرنوشت ۴٠ سالِ آتی این سرزمین را رقم خواهد زد و این باور عالِمان کشور است و کنارهگیری از انتخاب آینده ایران، بهدور از عقلانیت و دلسوزی است.
باری
خردمندان بر این باورند که نگاه اندیشمندان به امور، مبتنی بر دانش، هوشمندی و تجربه است و نزدیک به حقیقت؛ با نگاهی گذرا به اسامی حامیانِ نامزدی «حسن روحانی»، افرادی را میبینیم که قطعاً صلاحیت تشخیص «منافع ملی» را دارند پس اگر هنوز برای شرکت در این انتخابات دچار سستی هستیم به احترام نظر بزرگانی که سالهای گرانبهای عمر خود را به پای سربلندی عشق اول و آخرمان، ایران گذاردهاند، لحظهای در فشردن دست نصیریانها، خاتمیها، فرهادیها، بنیاعتمادها، کلهرها، ظریفها و ... درنگ نکنیم؛ باور کنیم ایشان با اعتبار کمنظیرشان، آبروی خود را به هیچ مال و مقامی نفروخته و جز صلاح سرزمینمان چشمداشتی ندارند.
دریغ است ایران که ویران شود ....
باید که اراده کنیم
کوچک شما
سهراب پورناظری»