آفتابنیوز : روزنامه آرمان نوشت: «دوم خرداد برای اصلاحطلبان و اعتدالیون دارای ارزش زیادی است؛ چرا که از یک سو گفتمان جدیدی در کشور آغاز شد و از سوی دیگر مردم با حضور پر شکوه خود در پای صندوقهای رأی به اصلاحات «آری» گفتند.
سعید حجاریان، چهره شناخته شده اصلاحطلب، در یادداشتی با عنوان «۹ دستاورد دوم خرداد» نوشته است: «انتخابات دوم خرداد سال ۱۳۷۶ اولین انتخابات رقابتی در جمهوری اسلامی بوده است. تا پیش از آن، انتخابات بیشتر جنبه مشارکتی داشت. یعنی تلاش بر این بود که مردم هر چه بیشتر به پای صندوقهای رأی بروند و در صحنه حضور داشته باشند.
اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری با حذف جلالالدین فارسی عملا از رقابت تهی شد و آمدن حسن حبیبی به عنوان کاندیدای ذخیره حزب جمهوری نیز نتوانست این ضعف را مرتفع کند و فقط در محدوده استان کرمان بود که اندک رقابتی میان دریادار مدنی و بنیصدر در گرفت اما به هر صورت رقابت ملی نشد. در آن دوره، بنیصدر از نردبان مشروعیت امام بالا رفت و نزدیک به یازده میلیون رأی کسب کرد و هنگامی که امام این نردبان را از زیر پایش کشید، به سادگی رفتن یک کدخدا از ده، از ایران رفت.
در انتخابات دوره ششم هم رقابتی میان آیتا... هاشمی و احمد توکلی درگرفت. توکلی با شعار تغییر به صحنه آمد و توانست رأی اکثریت مناطق کردنشین را به خود اختصاص دهد و این در حالی بود که در شهر خودش (بهشهر)، همچون دیگر شهرها عرصه را به رقیب واگذار کرد. ولی انتخابات دوره هفتم ریاستجمهوری نقطه انقطاع این روند است؛ به نحوی که رقابتی کامل در سطح ملی را شاهد هستیم و همین رقابت بود که افزایش مشارکت را در پی داشت. از این روست که میگویم دوم خرداد ۷۶ خط فاصلی میان ماقبل و بعدش کشیده است.»
دوم خرداد گذار بود
حجاریان در ادامه تصریح کرده است: «در انتخابات دوم خرداد مردم رأی به کاندیدای جریان چپ دادند؛ روندی که در ادوار بعد نیز تداوم یافت. دوم خرداد یک نوع گذار بود؛ گذار از گفتمان خط دهه اول انقلاب به گفتمان اصلاحات. به بیان بهتر، نیروهای خط امامی در مقابل موج توفنده مردم نگاهی دوباره به آثار امام کردند و قرائت جدیدی از امام به دست دادند که با گفتمانی که بعدا به «اصلاحات» مشهور شد، انطباق داشت.
فیالواقع در خرداد ۷۶ نوعی چرخش گفتمانی رخ داد که اکنون که به قفا مینگرم، میتوانم بگویم اکثر نیروهای سیاسی ناچار شدند، در داخل میدان گفتمانی جدید بازی کنند. این چرخش و مصادیق آن به وضوح در ادبیات و کنشهای نیروهای جناح راست قابل مشاهده است؛ چنان که میبینیم برخی اصطلاحات و مفاهیم مانند مردمسالاری و... به گفتههای آنان ورود کرد و برخی نیروهای عملگرا که مرزبندی مشخصی با هنر و سبک زندگی نوین داشتند، عطای جزمگرایی را به لقایش بخشیدند و وارد وادی هنر و فیلمسازی شدند.»
چرا دوم خرداد حماسه بود؟
حجاریان در ادامه به این سوال پاسخ داده که چرا دوم خرداد حماسه است: «هفتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری فراتر از یک انتخاب معمولی بود؛ طوری که رهبری نیز آن را حماسه نامید و این امر دلیلی نداشت جز جنبشی شدن انتخابات. فیالواقع از دوم خرداد جز دولتی رسمی، یک جنبش اجتماعی متولد شد؛ جنبشی رنگارنگ که در آن زنان، دانشجویان، فعالان مدنی، روزنامهنگاران و... پیشتاز بودند که این الگو نیز در ادوار بعد به سیاقی دیگر تکرار شد.»
وی ادامه داده است: «از دیگر دستاوردهای دوم خرداد ۷۶، تقدم آزادی بر نان بود. چنان که میدانیم، رئیس دولت اصلاحات وعده دگرگونی اقتصاد را نداد و از توسعه سیاسی سخن گفت و مردم نیز وعدههای سیاسی او را خریدند و دریافتند مادامی که مساله سیاست رفع نشود، دغدغه نان برطرف نمیشود. در آن زمان تعدیل جای خود را به تثبیت داده بود. پروژه رئیس دولت اصلاحات به معنای عبور از پروژه هاشمی نبود؛ چرا که او نیرویی ایجاد کرد و پروژه هاشمی را به نحو دیگری به جریان انداخت.»
حجاریان در بخش دیگر این یادداشت با یادآوری این که رئیسجمهور برآمده از دوم خرداد، چه در ایام تبلیغات و چه در ایام ریاستجمهوریاش دوگانههایی چون فقیر-غنی، شیعه-سنی و... را کنار گذاشت و از کرامت و حرمت شهروند سخن گفت، آورده است: «مقولهای که در ادوار قبل کمرنگ بود و از دل همین سنخ موضوعات بحث ضرورت گفتوگو به میان آمد که ماحصل آن در داخل شکل گرفتن الگوی «شهروند پرسشگر-دولت پاسخگو» و در خارج گفتوگوی تمدنها بود. انتخابات دوم خرداد ۷۶، نقطه فصل تحریم و بیتفاوتی نسبت به صندوق رأی بود. در بررسی آمار ادوار ششگانه پیش از دوم خرداد با جمعیتی از تحریمیهایی مواجه میشویم که خاتمی با حضورش آنان را با صندوق آشتی داد. البته این عمل به مذاق دشمنان جمهوری اسلامی خوش نیامد.»
حجاریان در آخرین بخش یادداشت خود آورده است: «آخرین دستاورد دوم خرداد صحه گذاشتن بر این گزاره بود که «انتخابات همواره قطبی است و خط سومی وجود ندارد.» همانطور که میدانیم در تاریخ سیاسی ایران همواره گروههایی حضور داشتند که میخواستند با سخن و طرح نو خود را به عنوان جریان سوم معرفی کنند. این طرز تفکر در ابتدای انقلاب نیز نمایندگانی داشت؛ به نحوی که میخواستند در میان دوگانه لیبرال-مکتبی نقشآفرینی کنند. مصداق این سنخ جریانات در دوم خرداد «جمعیت دفاع از ارزشها» بود که پیش از انتخابات شکل گرفت و پس از شکست دود شد و به هوا رفت و بدین ترتیب باز هم ثابت شد که خط سه، جایی در ایران ندارد؛ چنان که یکی از چهرههای اصولگرایان نیز گفته بود: «اگر میخواهید از گلوله خوردن مصون بمانید، هیچگاه روی یال کوه راه نروید.»