آفتابنیوز : ضربالمثل معروفی هست که میگوید «شکست، یتیم است»؛ وضعیت اردوگاه انتخاباتی اصولگرایان، امروز با کمی تساهل و تسامح مصداق روشن این داستان است.
به گزارش آفتابنیوز؛ اصولگرایانی که هفته گذشته این موقع، با اعلام نتیجه انتخابات، رؤیای ریاست جمهوری را از دست رفته دیدند و حال در «روز روشن» و «چراغ به دست» دنبال مقصر و مسئول این ناکامی میگردند. البته بسیاری از اصولگرایان نتیجه انتخابات را پذیرفتهاند اما برخی دیگر با «خوانش های ناروا» می کوشند نتیجه انتخابات را به مسائل دیگر فرافکنی کنند.
با اینکه هر طیف از اصولگرایان از دریچه چشم خود به این هزیمت مینگرد، اما دو رویکرد بر عموم صداها و تحلیلها غلبه دارد. دو رویکردی که اتفاقاً هر چه میگذرد، صریحتر و مصممتر حرف میزند و اگر همین گونه پیش برود، بعید نیست به چالشی جدی در این اردوگاه تبدیل شود. چه یک سوی میدان، میدانداران رقابتهای اخیر هستند که با پهن کردن فرش قرمز پیش پای سید ابراهیم رئیسی، او را به میدان رقابت دعوت کرده و در دو ماه گذشته با حمایتهای همهجانبه مادی، معنوی، سیاسی و رسانهای او را پشتیبانی کردند و حال معتقدند دلایل شکستشان بیرون این اردوگاه و ساز و کارهایش نهفته است؛ کلیدواژه مستعمل این گروه «تخلف» در انتخابات از سوی رقیب بویژه دولتمردان است؛ چنان که حتی شخصیتهایی مانند آیتالله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز با التجا به آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، مدعی جابهجایی میلیونی آرا شده و سید احمد خاتمی، خطیب موقت نماز جمعه تهران از پشت تریبون نماز جمعه خواستار رسیدگی جدی و محاکمه «مقصران» شده است. پیشتر روزنامه کیهان فردای روز برگزاری انتخابات با تیتری سرخ رنگ بر «تخلفات» تأکید کرده بود و رئیس ستاد ابراهیم رئیسی هم در نامهای به وزارت کشور، خواستار رسیدگی به موضوعاتی از این دست شده بود.
عمده این اظهارات اما روز پنجشنبه در نخستین همایش «جبهه مردمی نیروهای انقلاب» مطرح شد؛ جبههای که نخستین تکیهگاه سیاسی سید ابراهیم رئیسی محسوب شده و بدنه ستادی او را تزریق کرد. در همین نشست بود که آیتالله موحدی کرمانی با «حلال» دانستن 16 میلیون رأی ریخته شده به سبد رئیسی، تلویحاً آرای ریخته شده به سبد حسن روحانی را دستکم شبههدار توصیف و عنوان کرد آرای رئیسی 3 میلیون بیشتر و آرای روحانی دو میلیون کمتر بوده است. او البته هیچ سندی برای گفته خود مطرح نکرد اما تأکید کرد جبهه مردمی در این انتخابات اشتباهی نداشت. به گزارش فارس، حجتالاسلام محمدحسن رحیمیان رئیس شورای مرکزی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب» هم از «جبهه 16 میلیونی» سخن گفت و تأکید کرد: عدهای فکر میکنند در این انتخابات شکست خوردیم، ولی در مقابل رسوایی تخلفات گسترده و خرید رأی و دینفروشی طرف مقابل شکستی رخ نداده است. او با اشاره تلویحی به یادداشت حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان بعد از اعلام نتیجه، گفت: ما از اول هم میگفتیم که اگر چنانچه نامزدی در مقابل رئیس جمهوری مستقر پیروز میشد، این یک معجزه بود، چون این طرف 40 روز فرصت تبلیغ داشت ولی طرف مقابل 4 سال دولت و تریبون در دستش بود و همه ابزار قدرت و تبلیغ را در دست داشت.
وی ادامه داد: «طرف مقابل به هر وسیلهای متوسل شده تا حتی آرای سیاه را به خود جذب کند، ولی این طرف روی اصول و ارزشها پافشاری کرده است و 16 میلیون رأی مؤمنانه خالص به دست آورده است.» رحیمیان توضیح نداد منظورش از «آرای سیاه» چیست؟ اما در عین حال گفت: بخش بزرگی از آن 23 میلیون رأیی که طرف مقابل به دست آورد، متعلق به انقلاب و نظام است و آنها اینطور تشخیص و رأی دادند؛ مرزبندی ما بین انقلابی و ضدانقلاب است و آنهایی که غیرانقلابی هستند یا در مصداق تشخیص اشتباه دادهاند را از خودمان میدانیم و باید جذبشان کنیم.
البته هم وزارت کشور و هم شورای نگهبان به این ادعاها پاسخ دادند؛ چنانکه آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در جلسه هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری به صراحت تأکید کرد «بنده سلامت انتخابات را تأیید میکنم که خیلی خوب بود» به گزارش ایسنا، او در پاسخ به شبهه «تخلفات» نیز گفت: تخلفاتی هم صورت گرفته که بر اساس گزارشهای ناظران از دور و نزدیک و برخی گزارشهای مردمی بوده است و شورا نیز حسب مورد به مسأله ورود داشته است. البته بخشی از تخلفات، طبیعی است و در همه دورههای انتخابات اعم از مجلس و ریاست جمهوری بوده است. عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان هم تصریح کرده «تخلفات جزئی بوده و تخلف مهمی که نیاز به متوقف کردن روند انتخابات داشته باشد، رخ نداده است.»
«جمنا» متهم ردیف اول شکست
فارغ از پاسخهای نهاد ناظر بر انتخابات، اصولگرایان میانهرو و چهرههایی که یا در مجموعه «جمنا» نبودند یا به ساز و کار این نهاد انتقاد داشتند، مسبب اصلی شکست رئیسی را خود اصولگرایان میدانند. چنان که پیام فضلینژاد یکی از نویسندگان روزنامه کیهان در توئیتر خود نوشت: «قهر با نتیجه انتخابات با هر تفسیری مقدمه روگردانی از مردم است؛ اشتباهی ویرانگر که آخرین امیدها به واقعگرایی اصولگرایی را بر باد میدهد.» او بعد از اعلام نتیجه انتخابات هم در تحلیل نتایج نوشته بود: «دور از انتظار نبود: رأی آقای قالیباف جذب نشد؛ ابتذال تتلو فاجعه آفرید و انرژی جنبش دو روز آخر هدر رفت؛ میرسلیم کنار نرفت و یک اوج و فرود سریع.»
محمد مهاجری، دیگر چهره اصولگرا از زاویه دیگری به شکست جریان متبوعش در انتخابات نگریست و در یادداشتی نوشت: «چهارسال پیش کل رأی کاندیداهای اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری 15 میلیون بود. امسال هم خودمان را کشتیم. هرچه توانستیم کردیم و مهمتر از اینکه نانمان را زدیم توی یارانه مردم و گذاشتیم توی دهانمان. اما بیش از همان 15 میلیون نشدیم.» وی ادامه داد: «در انتخابات هیچ دروغی نماند که نگفته باشیم؛ هیچ تهمتی نماند که نزده باشیم؛ هیچ تخریبی نماند که نکرده باشیم؛ هیچ ناسزایی نماند که نداده باشیم؛ هیچ تلاشی نکردیم که بی اخلاقی رقیبمان را (که دست کمی از ما نداشت) با حسن خلق جواب بدهیم. هیچ فکر نکردیم که ورود موزیک دیجی به میدان انتخابات، به قیافه و سابقهمان نمیخورد. همه اینها را انجام دادیم تا بگوییم بسیار فراوان زیاد، اصولگراییم» مهاجری با اشاره به فعالیت «جمنا» افزود: «کرکره مغازه چهارنبشی را بالا دادیم و اسمش را گذاشتیم «جبهه مردمی نیروهای انقلاب.» خدا وکیلی نه جبهه بود، نه مردمی بود، نه نیروی آنچنانی داشت، نه عملکردش متناسب با انقلاب بود. تولید تفرقه کرد؛ قهر با آدم حسابیها را کلید زد؛ همان دوقطبیای را که دوستش نداشتیم راه انداخت؛ نقش روحانیت و بزرگان را در انتخابات کمرنگ کرد؛ پا گذاشت روی نامزدهای بهتر؛ رئیسی و قالیباف را همزمان و در یک عملیات گازانبری لوله کرد؛ و... همه این کارها را کرد تا به حول و قوه الهی، شکست بخوریم.»
وی در پایان تصریح کرد: «وقتش رسیده است که برویم توی خانه و در را هم پشت سرمان ببندیم و مرور کنیم که در 20 سال گذشته چرا کرور کرور اصولگرایان دست به دست هم داده ایم تا «اصولگرایی» را شخم بزنیم و به روزگار امروزش بیندازیم. الان وقتش است که حساب وکتاب کنیم و ببینیم سودمان از تجارت در بازار «اصولگرایی» چقدر بوده. و بعدش که قبول کردیم راه را عوضی رفتهایم، مثل تتلو توبه کنیم ما اصولگراها.» مهاجری در گفتوگو با «ایران» نیز با اشاره به ثبات رأی اصولگرایان در دو انتخابات ریاست جمهوری اخیر گفت: در سال 92 نیز مجموع آرای اصولگرایان همین میزان بوده است. این جریان در 6 ماه اخیر هر کار و هر بداخلاقی که میتوانست برای افزایش رأی خود کرده است، اما اتفاقی نیفتاد، آن هم در شرایطی که تعداد واجدان شرایط در این سالها افزایش یافته است. الان به نظر میرسد قدرت جای دین را در تقید اصولگرایان گرفته است. سیاست در میان اصولگرایان از یک مقوله ایدئولوژیک به یک مقوله کاملاً عرفی تبدیل شد. اما برای رسیدن به مقاصد عرفی از ابزارهای غیرعرفی استفاده میکنند.
رجا نیوز، یکی از رسانههای حامی ابراهیم رئیسی در انتخابات اخیر هم در یادداشتی به قلم «محمد زعیمزاده» با عنوان «جمنا در انتخابات 96 چه کرد؟» نوشت: «در روند تبلیغات انتخاباتی در حالی که بدیهی بود بخش قابل توجهی از سبد رأی باقر قالیباف به حسن روحانی میرسد و در حالی که هنوز عدد رأی روحانی به 50 نرسیده بود، با استناد به کار آماری موهومی که معلوم نبود مبنایش کجاست، اصرار فراوان کردند تا قالیباف انصراف دهد و با موج ایجاد شده انتخابات در مرحله اول به نفع رئیسی به پایان برسد! تحلیلی که دقیقاً در واقعیت معکوس شد و بهترین پاس گل برای کمپین انتخاباتی روحانی از سوی این دوستان ارسال شد.» عزتالله ضرغامی، عضو جبهه مردمی نیروهای انقلاب (جمنا) در «توئیتر» نوشت: «نه حرام دانستن رأی رقیب با اصول امام و رهبری میخواند و نه خشونتطلب خواندن آن با حقوق شهروندی.»
واکنش دولتمردان
هنوز خیلی از روزهایی که تقسیمبندی محمدباقر قالیباف واکنشهای کنایهآمیز و طعن گونه زیادی در فضای مجازی و رسانهای به دنبال داشت نگذشته است؛ تقسیمبندی جامعه از سوی او به 4 درصد غنی و 96 درصد فقیر، اگر چه پاسخ خود را پای صندوقهای رأی گرفت اما به اعتقاد ناظران و دولتمردان، تقسیمبندی بعدی اصولگرایان به 16 میلیونی و 23 میلیونی ابعاد و پیامدهایی فراتر از کری خوانی جناحی و انتخاباتی دارد. بر همین اساس بود که حسن روحانی به صراحت تأکید کرد وی رئیس جمهوری صد درصد مردم است. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری هم روز گذشته در توئیتر خود نوشت: «رأی مردم پشتوانه و سرمایه ملی است؛ از تمکین به صندوق رأی و قبول سلامت انتخابات هیچ جریانی ضرر نمیکند.»
مجید انصاری معاون حقوقی رئیس جمهوری هم در این باره گفت: تعبیر «حلال» و «حرام» در رابطه با آرای انتخاباتی یک بدعت و انحراف در ادبیات سیاسی کشور و مغایر با قوانین و مقررات است، چرا که شاخص در ارزیابی آرا، مطابق قانون انتخابات آرای صحیح و باطل است و معیار تشخیص آن هم ضوابط و مقرراتی است که در قوانین و مقررات کشور پیشبینی شده و مرجع اعلان صحت و بطلان آرا هم هیأتهای اجرایی و نهایتاً شورای نگهبان است.
به گزارش جماران وی افزود: بنابراین، واژه حلال و حرام دستاویزی برای توجیه شکست انتخاباتی برخی کاندیداها و هواداران آنها شده است؛ بهتراست به جای فرافکنی و دو قطبی کردن جامعه و استفاده ابزاری از تعابیر دینی به بررسی علل واقعی شکست خود بپردازند.
راه نجات اصولگرایی
حدود دو ماه و نیم پیش بود که محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفتوگو با روزنامه ایران در پاسخ به این پرسش که چرا اصولگرایان نمیتوانند در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شوند، تأکید کرد اصولگرایان باید ادبیات خود را تغییر دهند. ادبیاتی که نه تنها به کار جذب بیشتر آرا از سوی اصولگرایان نیامده است، بلکه گاهی پیروزی رقبا را آسانتر کرده است. همین دو سال پیش بود که «انگلیسی» خواندن فهرست نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری به سرلیستی آیتالله هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی نتیجه انتخابات را چنان رقم زد که آیتالله محمد یزدی و مصباح یزدی نتوانستند آرای لازم برای حضور در مجلس خبرگان را کسب کنند. همان زمان بود که شماری از اصولگرایان تهرانیان را «کوفی» خواندند. اگر چه در انتخابات مجلس دهم حداد عادل سرلیست راه نیافتگان به پارلمان یک میلیون رأی داشت، اما مهدی چمران سر لیست اعضای علی البدل شوراها در انتخابات اخیر نیمی از این آرا را کسب کرد. آرایی معنادار که نشان میدهد این ادبیات گاهی حتی در حفظ پایگاه رأی اصولگرایان هم موفق نبوده است. حال باید منتظر ماند و دید زنجیره شکست، اصولگرایان را به این سمت میبرد تا انگشت اتهام را به جای «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» به سوی خود بگیرند و مسئولیت شکستشان را بپذیرند و از آن مسیر پل پیروزی بسازند؟
منبع: روزنامه ایران
كشورهاي خارجي كه عليه رئيس جمهور و دولت منتخب كشوري شايعهپراكني ميكنند، دشمن و عدو ناميده ميشوند، بنابراين افراد داخلي يك كشور كه عليه رئيسجمهور و دولت منتخبش شايعهپراكني و ... ميكنند چه ناميده مي شوند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مگر وحدت اسلامي جز اين است كه وقتي رئيس جمهوري با آراي اكثريت انتخاب شد، بعد از آن همه (چه اكثريت و چه اقليت) بايد با هم دست به دست هم دهند و رئيس جمهور محترم و دولت منتخبش را ياري كنند تا كشور به ترقي و ثبات و امنيت هر چه بيشتر برسد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اين رفتارها چه معنا ميدهد؟؟؟؟ آيا اين دو روزه دنيا كه هر چقدر هم طولاني باشد بيشتر از صد سال براي هر كس دوام ندارد، ارزش آن را دارد كه خداي ناكرده براي كسب قدرتي بيدوام، نارضايتي پروردگارمان را در پي داشته باشد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟